مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آذر، ماهِ خبر خوب یا بد؟» به بررسی تأثیر سیاستهای حمایتی بر معیشت خانوار پرداخت و نوشت: این روزها معیشت مردم بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر تورم قرار گرفته و به وضوح میبینیم که سفره خانوارها روز به روز کوچکتر میشود. افزایش قیمت کالاهای اساسی طی ماهها اخیر به گونهای است که کالاهای بسیاری از سبد خرید خانوارها حذف و در دسته کالاهای لاکچری قرار گرفتهاند. حال با وجود قرار گرفتن معیشت مردم در تنگنا، گفته میشود خبری خوب در راه است.
اخیراً محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیس جمهور پس از مدتها مقابل دوربینها ظاهر شد، وی گفته است: «آذر ماه اخبار خوبی برای مردم داریم.» حال سوال این است که خبر خوب معاون اقتصادی رئیس جمهور چیست؟ گمانهزنیهای بسیاری دراینباره وجود دارد، برخیها معتقدند محسن رضایی از ابتدای دولت از طرح افزایش یارانهها حمایت کرده و ممکن است خبر خوب او افزایش یارانهها نقدی باشد. این در حالی است که یک منبع آگاه به تابناک گفته است، دولت سیزدهم در آذرماه ۱۴۰۰، قصد دارد طی یک برنامه کارشناسی و زمانبندی شده، مجموع مبلغ یارانه نقدی و معیشتی پرداختی به حساب هر شخص را به دو برابر افزایش دهد.
بهعبارتدیگر، تا به امروز هر شخص یارانه بگیر نقدی و معیشتی، در مجموع بیش از ۱۰۰ هزار تومان طی دو مرحله از این محل دریافتی داشت، حال با تغییر سازوکار پرداختی از سوی دولت، قرار است از آذرماه امسال (حدود یک ماه دیگر) این رقم به بیش از ۲۰۰ هزار تومان افزایش یابد.
گمانهزنی دیگر، پرداخت کارتهای رفاهی است، چراکه از ماهها قبل رئیسجمهور دولت سیزدهم اعطای کارت رفاهی در آذر امسال را وعده داده بود، بر این اساس به ازای هر یک از اعضای خانوار در سه دهک اول ۲۰۰ هزار تومان و دو دهک بعدی ۱۵۰ هزار تومان اعتبار ماهانه قرضالحسنه با کارمزد دو درصد تخصیص یابد. حالا که صحبت از خبر خوب به میان آمده ممکن است خبر خوب معاون اقتصادی رئیس جمهور اعطای کارتهای رفاهی به خانوارها باشد. آنطور که رئیس جمهور وعده داده به ۵ دهک اول جامعه کارت رفاهی پرداخت میشود.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بورس با وعدههای سبز همچنان قرمز!» به بررسی وضعیت بازار سرمایه پرداخت و نوشت: بازار سرمایه یا جیب دولت و شرکتهای دولتی یا بانک دولت هرچه که هست معلوم است ماهیت خود را از دست داده، مدتهاست که این بازار با وعدههای مسئولان منتظر بهبود اوضاع است، اما هر بار مسئولان دهان باز میکنند و وعده بهبودی میدهند این بازار بیش از قبل تشنج کرده و خون بالا میآورد! محمد عشقی، رئیس سازمان بورس که ریاستش با اما و اگرهایی همراه بوده هم گفته قرار است سرخی بازار کمتر شود.
از آن طرف خاندوزی، وزیر اقتصاد از تصمیم این وزارتخانه با وزارت نفت و صمت برای کمک به بازار سرمایه خبر داده است! اولین سوالی که به ذهن میرسد این است که اگر این وزارتخانهها یا مدیریت جدید سازمان بورس توانایی بهبود بخشیدن به بازار را داشتند چرا تا امروز اقدامی نکردهاند؟ چه شد که حالا در اوج ریزش بازار و نارضایتی سرمایهداران به فکر اصلاح وضعیت بازار افتادند؟ سوال بعدی این است که وقتی اقتصاد ایران با ابهامات بزرگی در نرخ ارز، ارزش ریال، برجام و تحریمها، رشد اقتصادی، کسری ۳۷۰ تا ۴۰۰ هزار میلیاردی، نقدینگی سرگردان چهار هزار هزار میلیاردی و تجارت خارجی و تولید ناخالص داخلی ناچیز و قرار گرفتن در لیست سیاه FATF و صدها مشکل دیگر روبهرو است چه تصمیمی قرار است بازار سرمایه را نجات بدهد؟ اصلاً چه زمانی قرار است این اتفاق بیفتد؟ مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در گفتوگوی زنده تلویزیونی با تاکید بر اینکه سازمان در تلاش است که بازار سرمایه به ثبات برسد، اظهار کرد: نمیتوان گفت مردم سرمایه خود را نمیآوردند.
ما تلاش داریم بازار به ثبات برسد. هم رشدهای شدید و هم نزولهای شدید برای بازارها سم است. او با بیان اینکه مهمترین بحث امروز کسری بودجه و انتشار اوراق است، گفت: به اندازه کشش بازار اوراق منتشر میشود. دولت همه کسری بودجه خود را از بازار تأمین نمیکند و بخش عمده آن از منابع دیگر تأمین میشود. در ۴۰ روز گذشته هیچ اوراقی فروخته نشده است. عشقی با تاکید بر اینکه سازمان بهدنبال توقف قیمتگذاری دستوری و جلوگیری از رانت است، افزود: نمیشود سرمایه مردم را جذب کنیم و بعد دست در جیب شرکتها کنیم و سودشان را بگیریم. در فولاد و پتروشیمی این وضعیت بود که رفع شد. مردم مطمئن باشند که ما از منافع شرکتها حفاظت خواهیم کرد.
عشقی در مورد وضعیت بازار هم گفت: قرمزی بازار ناگهان ایجاد نشده است که ناگهان هم از بین برود. وضعیت بازار به مرور بهبود یافته و انشاءالله قرمزی تابلو کاهش پیدا خواهد کرد.
احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و دارایی اعلام کرده «برنامه ما پیشبینی پذیر کردن اقتصاد و حذف قیمتگذاریهای مضر به بازار در صنایع بورسی است و بهزودی خبر تغییر نظام قیمتگذاری خودرو توسط وزارت صمت منتشر خواهد شد و من بهدنبال پیشبینی پذیر کردن نرخهای کلیدی اقتصاد و بهتبع بورس هستم تا نا اطمینانی از بازار زدوده شود. در گذشته برای تغییرات مکرر قیمت خوراک و نرخ تسعیر ارز بانکها و قواعد پالایشیها و فراخوان عموم به سهامداری مستقیم اشتباهات بزرگی صورت گرفته است که باید با همکاری وزارتهای نفت و صمت و بانک مرکزی و سازمان بورس شاهد کاهش این اشتباهات و ایجاد اطمینان در بازار باشیم. برای اعتمادآفرینی در حال اجماعسازی با وزارتهای نفت و صمت و بانک مرکزی هستیم تا آنجا هم خبرهای امیدبخشی به اقتصاد منتقل کنیم.»
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شکست در گلاسکو در حکم مرگ بشر است» به بررسی نشست زیست محیطی گلاسکو پرداخت و نوشت: نشست جهانی مبارزه با تغییرات آبوهوایی سازمان ملل متحد روز گذشته در گلاسکو اسکاتلند آغاز به کار کرد. این نشست در حالی برگزار میشود که رهبران گروه بیست طی روزهای اخیر در ایتالیا گرد هم آمده بودند و نتوانستند به توافقی در خصوص میزان کاهش دی اکسید کربن، تا ضربالاجل سال ۲۰۵۰ برسند.
رهبران بیست اقتصاد بزرگ دنیا در عوض تنها به اهمیت کاهش انتشار گازهای گلخانهای اذعان کردند و در عین حال هیچ جدول زمانی برای دستیابی به این هدف تعیین نکردند. در واقع هنوز مشخص نیست که کشورهای جهان درباره کاهش گازهای گلخانهای و به خصوص گاز متان که به مراتب خطرناکتر از دی اکسید کربن است، چه سیاستی را باید در پیش بگیرند.
به گزارش نیویورکتایمز، روز گذشته آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد با سخنرانی خود نشست گلاسکو را افتتاح کرد.
او در سخنانش به شدت از ناتوانی جهان در متحد شدن علیه تغییرات آبوهوایی انتقاد کرد. دبیر کل سازمان ملل متحد با بیان اینکه جهان در مسیر فاجعه اقلیمی حرکت میکند، هشدار داد که شکست اجلاس پیش رو گزینه نیست بلکه حکم مرگ بشر است. وی سپس عنوان کرد کشورهای عضو گروه ۲۰ که دو روز گذشته در شهر رم ایتالیا گردهم آمده بودند ۸۰ درصد از کل دی اکسید کربن جهان را تولید میکنند و در این زمینه مسؤولیت بیشتری دارند.
دبیر کل سازمان ملل متحد بر همین اساس خواستار تشکیل سالانه اجلاس آبوهوایی شد تا تعهدات جدید مقابله با تغییرات اقلیمی مرور شود. اجلاس بینالمللی آبوهوایی هر پنج سال یکبار برگزار میشود. وی با بیان اینکه تغییرات آبوهوایی در صدر فهرست نگرانی مردم در سراسر جهان قرار دارد، افزود: باید به این نگرانیها گوش فرا دهیم و اقدام کنیم. من از جانب این نسل و نسل آینده از شما میخواهم همبستگی را انتخاب کنید، از آینده خود محافظت کنید و بشریت را نجات دهید.
بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس که یکی از سخنرانان این نشست بود تغییرات آبوهوایی را به بمبی تشبیه کرد که هر لحظه امکان انفجار آن وجود دارد. او از کشورهای جهان خواست چالشی را که پیش پای همه جهانیان قرار گرفته به رسمیت بشناسند. جانسون گفت: «آنچه غمانگیز است این است که تغییرات آبوهوایی فیلم سینمایی نیست و آخرالزمان به واسطه وقوع تغییرات آبوهوایی یک واقعیت است. بشریت تاکنون تغییرات آبوهوایی را بازیچه انگاشته و وقتش را تلف کرده است.
حالا تنها یک دقیقه به پایان دنیا زمان باقی است و ما باید همین حالا دست به اقدام بزنیم.» آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل نیز در سخنانی با تاکید بر ضرورت استفاده از زمان از رهبران بیش از ۱۲۰ کشور جهان خواست در اسرع وقت میزان انتشار گازهای گلخانهای کشورهایشان را کاهش دهند. گوترش تصریح کرد که گرمشدن کره زمین همین حالا هم با سنجش آب اقیانوسها و آب شدن یخهای کوهها قابل مشاهده است. گوترش گفت: «سطح آب دریاها از سی سال پیش تاکنون دو برابر افزایش یافته است.»
تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که دمای آب اقیانوسها گرمتر شده است. بخشهایی از جنگهای بارانی آمازون بیش از آنکه دی اکسید کربن را جذب کنند، در حال انتشار آن هستند و در یک دهه گذشته حدود ۴ میلیارد نفر از جمعیت کره زمین به واسطه رخدادهای ناشی از تغییرات آبوهوایی آسیب دیدهاند. گوترش تاکید کرد: «دیگر سوزاندن و حفاری کردن و معدنکاوی بس است. ما با این کارها گور خودمان را حفر میکنیم.»
کنفرانس گلاسکو با هدف متقاعد کردن کشورها به همکاری برای جلوگیری از افزایش دمای کره زمین برگزار شده است. هدف این است که به همکاری همه کشورهای جهان دمای کره زمین بیش از یک و نیم درجه سانتیگراد بالاتر نرود. گوترش بر این ایده تاکید کرد که بشریت در حال پیشرفت سرابی بیش نیست. او از همه کشورها خواست هر سال در این نشست شرکت کنند و اهداف آبوهوایی خود را مرور کنند و ببینند که آیا آنها را محقق کردهاند یا خیر. به رغم همه تأکیدات بر لزوم اتحاد علیه تغییرات آبوهوایی هنوز برخی کشورها با اقدامات پیشنهادشده از سوی سازمان ملل متحد موافق نیستند.
علاوه بر این، غیبت رهبران برخی کشورها نظیر چین و روسیه در این نشست، سایه شک و تردید را بر ایده شکلگیری جهانی متحد علیه تغییرات آبوهوایی گسترده است. جو بایدن که روز گذشته برای شرکت در نشست گلاسکو از ایتالیا عازم اسکاتلند شد، طی ماههای اخیر بهشدت از سیاستهای روسیه و چین در زمینه مبارزه با تغییرات آبوهوایی انتقاد کرده است.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سهروزه با یک حکم» به بررسی وعده کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در مورد بهبود وضعیت بورس پرداخت و نوشت: وضعیت قرمز شاخصهای بورس باعث شده تا رئیسجمهور در جلسه یکشنبه هیئت دولت به آن واکنش نشان دهد. ابراهیم رئیسی از احسان خاندوزی وزیر اقتصاد کابینهاش که سخنگوی اقتصادی دولت نیز محسوب میشود خواسته دراینباره با مردم و سهامداران صحبت کند تا منطق بازار بورس و چشمانداز آینده بهتر تبیین شود. او همچنین گفته ادامه نوسانات بورس در زندگی مردم تأثیر میگذارد پس باید تدبیری اندیشید تا آرامش بر این بازار حاکم شود و مردم و سرمایهگذاران خُرد دچار نگرانی نشوند.
سخنان رئیسجمهور درباره رفع مشکلات بورس در حالی است که او و دیگر نامزدهای ریاستجمهوری، در خرداد ماه امسال بارها از رویکرد تیم اقتصادی دولت حسن روحانی انتقاد داشتند و برای حل این مشکلات و بهخصوص بورس وعده داده بودند. جالب آنکه از بین آن نامزدها، علاوه بر ابراهیم رئیسی، محسن رضایی بهعنوان معاون اقتصادی رئیسجمهور و امیرحسین قاضیزادههاشمی بهعنوان معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید در کابینه سیزدهم حضور دارند و اتفاقاً در برنامههای خود بر بهبود مشکلات بورس تأکید داشتند.
قاضیزادههاشمی حتی مدعی شد سهروزه میشود مشکل را حل کرد. او پنجم خرداد در نشستی مطبوعاتی گفته بود: «معضل بورس قابل حل است، سهروزه میشود مشکل حاد بازار سرمایه را حل کرد و به یک دستور حکومتی از رئیسجمهور نیاز دارد».
قاضیزادههاشمی که در آن زمان نایبرئیس مجلس بود، گفت که درمورد بورس شکایت و بازخواست کرده و این مسیر را رها نمیکند. او ابراز امیدواری کرده بود در صورت رسیدن به پاستور مشکل بورس حل شود.
رئیس بنیاد شهید و معاون کنونی رئیسجمهور در مناظره اول کاندیداهای ریاستجمهوری نیز گفته بود: «بورس یک مسئله حاد و یک مسئله ساختاری و مزمن دارد که بخش ساختاری آن در مجلس در حال اصلاح است و بخش حاد آن با سه دستورالعمل در سه، چهار روز اول دولت پیشبینی شده که به سمت بهبود بازار سرمایه برویم». او در مناظره سوم نیز گفت که در صورت رفتن به پاستور سعی میکنیم کلاهبرداری که در سهام عدالت و بورس اتفاق افتاد را بهسرعت به نتیجه برسانیم.
قاضیزادههاشمی، هرچند رئیسجمهور نشد اما نزدیک به ۵۰ روز است بهعنوان معاون ابراهیم رئیسی در کابینه او حضور دارد اما معلوم نیست چرا از رئیسجمهور نمیخواهد با یک دستور حکومتی مشکل بورس را سهروزه حل کند.
محسن رضایی هم از افرادی بود که قصد کرد دولت را در دست بگیرد، اما به معاونت اقتصادی در کابینه ابراهیم رئیسی رسید. او که دکترای اقتصاد دارد در مناظره اول کاندیداهای ریاستجمهوری گفته بود رابطه دولت با اقتصاد و رابطه اقتصاد با مردم تنظیم نشده است و دولت دست در جیب مردم میکند. رضایی گفته بود مگر زندگی مردم باید از زندگی دولت جدا باشد و پرسیده بود که چرا قطار انقلاب روزبهروز کوچک شده و به اسکوتر تبدیل شده باشد.
دبیر آن روزهای مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در آن زمان وعده داده بود که یارانه ۴۵۰ هزار تومانی را برای ۴۰ میلیون نفر تضمین کرده، خسارات بورس را جبران میکند و ایالتهای اقتصادی را طبق قانون انجام خواهد داد. او در مناظره دوم هم گفته بود مشکلات مردم با شعار، وعده، شعبدهبازی و حرفهای مفت حل نمیشود بلکه این مشکلات ریشه اقتصادی دارد و با حرفدرمانی به نتیجه نمیرسد.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عملیات تنف، هراس مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی» نوشت: سوریه در هفتههای اخیر دستخوش تحولات معنادار امنیتی شد. عملیات تلافیجویانه مقاومت علیه پایگاه آمریکایی «تنف» واقع در نزدیکی مرز کشورهای اردن و عراق، در نوع خود حادثهای مهم بود. وجود یک پایگاه ویژه که گفته میشود نزدیک
به ۱۰۰۰ نیروی نظامی آمریکایی و دستکم ۱۵۰۰۰ نیروی مزدور وابسته به آمریکا در آن حضور داشتهاند، موضوع سادهای نبود. شاید در طول ۵-۶ سال اخیر این اولین حمله به یک پایگاه نظامی آمریکا در سوریه بود. به همین دلیل بعضی از کارشناسهای آمریکایی پیشبینی کردند از این پس پایگاههای نظامی آمریکا در سوریه به دور تسلسلی از حملات مواجه میشود. همانگونه که در عراق با چنین وضعی مواجه میباشد. البته با این تفاوت که آمریکا در عراق میتواند مدعی وجود یک توافقنامه امنیتی محرمانه میان خود و دولت عراق گردد. اما در سوریه این پوشش و بهانه را هم برای حضور نظامی ندارند و لذا اگر حمله علیه آمریکا در سوریه شروع شود، آمریکاییها با دشواریهای مضاعفی مواجه میگردند.
یک رخداد دیگر امنیتی، گسترش حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه بود. اردوغان به بهانه اینکه حملات علیه پایگاهها و نیروهای این کشور در ادلب و اطراف آن زیاد شده است نیروهای ارتش خود را در قالب یک ستون نظامی پرطمطراق وارد شمال سوریه کرد و به عبارتی دیگر حضور نظامی خود در سوریه که گفته میشد نیروهای نظامی آن تا پیش از این از مرز ۱۸۰۰۰ نفر فراتر رفته است، تقویت کرد. در مقابل آن ارتش سوریه در اطراف مراکز استقرار نیروهای ترکیه آرایش نظامی گرفت. در خصوص این تحولات نکاتی وجود دارد:
۱- ارتش سوریه بعد از یک دوره حدود دو ساله رکود عملیاتی، از دو ماه پیش خود را برای از سرگیری عملیات آزادسازی مناطق تحت اشغال تروریستها و کشورهای متجاوز آماده کرد و اولین عملیات هم در استان ادلب- کانون فعلی تسلط نسبی نیروهای موسوم به النصره- صورت گرفت که طی آن ضمن آسیب رسیدن به نیروهای تروریستی، نیروهای نظامی ترکیه نیز با تلفاتی مواجه گردیدند و بعضی از موقعیتهای تحت سیطره ارتش ترکیه نیز در این استان تخریب گردید.
پس از شروع عملیات ارتش سوریه در ادلب، رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه به روسیه رفت تا ارتش سوریه را از ادامه عملیات بازدارد اما ولادیمیر پوتین با صراحت به او گفت از عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی ادلب حمایت میکند و ترکیه بهتر است نیروهای خود را از این منطقه خارج گرداند. از این رو روزنامههای مخالف حزب عدالت و توسعه در ترکیه نوشتند اردوغان از روسیه با دست خالی بازگشت.
اردوغان پس از بازگشت متوجه شد روسیه از عملیات ارتش سوریه حمایت میکند و در واقع عملیات ادلب با هماهنگی میان روسیه و سوریه شروع شده است از این رو احساس نگرانی کرد و این درست در شرایطی صورت گرفت که اوضاع اردوغان در داخل هم چندان خوب نبود و مطالب علنی رسانههای این کشور علیه او نشان میداد موقعیت رئیسجمهور در این کشور متزلزل گردیده است. اردوغان که معمولاً در این شرایط تنها راه را «تغییر معادله» میداند، اقدام به اعزام حجم بیشتری از نیروها و تجهیزات ارتش به سوریه نمود و این در حالی است که اگر سوریه تصمیم به واکنش بگیرد تلفاتی به ارتش تحت امر اردوغان وارد میشود که او نمیتواند توضیحی مقبول درباره مشروعیت حضور نظامیان ترکیه علیرغم مخالفت دولت همسایه داشته باشد.
۲- تردیدی در این وجود ندارد که عملیات تهاجمی ارتش سوریه علیه تروریستها در ادلب و کشورهای حامی آنان استمرار مییابد و تردیدی هم در پیروزی ارتش بر تروریستها وجود ندارد آنچه از هماکنون اردوغان را نگران کرده است فردای غلبه قوای ارتش بر تروریستها در ادلب میباشد چرا که آن فردا آغاز تلاش ارتش سوریه برای پاکسازی صفحات شمالی کشور خود از وجود قوای متجاوز - شامل ترکیه و آمریکا- خواهد بود و این به آن معناست که جنگی کلاسیک درمیگیرد و در چنین شرایطی ارتش کشوری شکست میخورد که از نظر جهانی، منطقهای و داخلی «متجاوز» دیده میشود. بازتاب شکست نظامی اردوغان در سوریه محدود نمیماند و نتیجه چنین شکستی فقط خارج شدن ارتش ترکیه از سوریه نیست چرا که هر شکستی نوعاً شکستهای بعدی را در پی میآورد و طبعاً اردوغان نگران آغاز شکستهای نظامی سریالی ترکیه در منطقه است.
۳- اقدام نظامی مقاومت علیه پایگاه آمریکاییها در تنف یک علامت هشدار مشترک به دولتهای متجاوز در سوریه بود. اینکه آمریکاییها یک پایگاه جریان مقاومت را مورد هدف قرار دهند و طی آن چند نفر از نیروهای آن به شهادت برسند و یا ضرباتی به تجهیزات آنان وارد شود، تعجب کسی را برنمیانگیزد اما اینکه نیروهای مقاومت به یک پایگاه مجهز آمریکایی حملهکنند، یک پدیده جالب توجه خواهد بود. پایگاه تنف با هدف ایجاد یک کمربند امنیتی در شرق سوریه به نفع رژیم صهیونیستی ایجاد شده و در طول این ۶-۷ سال از یک چتر سنگین حفاظتی برخوردار بوده و به طور مداوم پوسته حفاظتی و پدافندی آن ضخیمتر هم شده است. در این پایگاه دستکم ۱۰۰۰ نیروی نظامی ورزیده آمریکا به همراه انواعی از تجهیزات جنگهای زمینی و هوایی مستقر بودهاند و گفته میشود ۱۵۰۰۰ نیروی مزدور عربزبان هم تحت عملیات این پایگاه بودهاند. وصف تنف در سوریه، وصف عینالاسد در عراق است یعنی این بزرگترین پایگاه آمریکا در سوریه به حساب میآید. این پایگاه هماینک اولین ضربه نظامی را تحمل کرده است و این میتواند به معنای آغاز عملیات علیه نیروهای نظامی آمریکا در سوریه باشد. گفته میشود هماینک بین دو تا سه هزار نیروی نظامی آمریکا در این کشور حضور دارند. وضع آمریکاییها در سوریه نسبت به عراق تا حد زیادی متفاوت است در عراق دولتی وجود دارد که واشنگتن با آن رابطه رسمی دارد و مدعی وجود توافق امنیتی راهبردی با این کشور است با این وجود در این کشور، تا آن حد در تنگنا قرار گرفتند که- البته ریاکارانه- اعلام کردند سفارت خود در بغداد را تعطیل خواهند کرد.
۴- اقدام نظامی علیه تنف در واقع اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی هم به حساب میآید کما اینکه مطبوعات و رسانههای اسرائیلی با صراحت به این موضوع اشاره نمودند، نخستوزیر رژیم اسرائیل، در سفر اخیر خود به آمریکا نتوانست از آمریکا وعده قطعی بگیرد که هر وقت مورد حمله مخالفان خود واقع شد به نفع این رژیم وارد عملیات نظامی شود. حالا خود آمریکا مورد حمله قرار گرفته است و نه واشنگتن و نه تلآویو قادر به نشان دادن واکنش نیستند. این موضوع بیانگر آن است که پوسته حفاظتی رژیم صهیونیستی به رغم دارا بودن انواعی از لایههای دفاعی نظیر سامانه گنبد آهنین و پاتریوت به شدت ضعیف شده است. رژیم اسرائیل تاکنون در سایه حمایت نظامی آمریکا موقعیت امنیتی خود را استثنایی میخواند اما هم اینک خود آمریکا دچار رعب از ابهت نیروهای مقاومت شده و این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی به آن فکر نکرده بود. اسرائیل درگذشته با استناد به پیروزی در چهار جنگ سنگین نظامی با دولتهای عربی، نبرد نظامی علیه خود را پایان یافته معرفی تصور میکرد ولی هماینک با نگاه به حمله مقاومت به تنف به خوبی میداند که آن تصویر دیگر جاذبهای ندارد و کسی را نمیترساند.
نظر شما