به گزارش ایمنا، عملیات محرم از تاریخ ۱۰ آبان ماه سال ۶۱ در جبهه جنوبی جنگ، عین خوش - زبیدات و با هدف تصرف سرپل در منطقه العماره و آزادسازی ارتفاعات مرزی انجام شد.
در این عملیات که با طراحی و فرماندهی مشترک سپاه و ارتش اجرا شد، رزمندگان خودی در سه مرحله موفق شدند؛ ارتفاعات ۴۰۰ و ۲۹۸، حوزه نفتی بیات، نهر عنبر، پل و پاسگاه چم سری و موسیان را آزاد کنند.
علاوه بر این، جاده عین خوش - دهلران نیز از دید و تیر دشمن خارج شد و در مقابل شهرک طیب عراق در دید و تیررس خودی درآمد.
گفتنی است که سه رودخانه میمه، دویرج و چیخواب فصلی هستند و بارندگی، آب آنها را تا ده برابر میافزاید. هنگام اجرای عملیات محرم نیز بر اثر بارش باران شدید، برخی از رزمندگان خودی گرفتار سیلاب و جریان تند رودخانه شدند و اهداف این محور بهتمامی تصرف نشد.
با در دستور قرار گرفتن اجرای عملیات در منطقه عمومی زبیدات - عین خوش (عملیات محرم) و افزایش فعالیتهای مهندسی و تردد در این منطقه، بخشی از توجه عراق معطوف به فعالیتها در این منطقه شد.
شرایط جغرافیایی و حضور عراق روی ارتفاعات مسلط منطقه که امکان دید و تیر نیروهای عراقی را بر بخشهای عمدهای از منطقه و جادههای مواصلاتی تا محدوده پادگان عین خوش فراهم میکرد، بر حساسیت دشمن درباره اقدامات آتی ایران افزود.
از این رو، عراق از آمادگی و هوشیاری کامل در این منطقه برخوردار بود و فعالیتهای بمبافکنهای دشمن در بمباران این منطقه و محدوده پادگان عین خوش از حدود ۱۰ روز قبل از آغاز عملیات محرم که تقریباً به شکل منظم و روزمره انجام میشد، از افزایش این هوشیاری حکایت میکرد.
از سوی دیگر، اطلاعات دریافتی از شنود مبنی بر اینکه ارتش عراق به نیروهای زمینی و هوایی مستقر در شرق بصره، اروند و جبهههای اطراف، آمادهباش داده است نیز مؤید همین مطلب بود.
بخشی از حساسیتهای ارتش عراق، علاوه بر اطلاع از فعالیتهای در خط و اقدامات مهندسی نیروهای ایرانی، به دلیل مصاف بودن این روزها با ایام دهه اول و دوم محرم بود و عراق بهطور طبیعی، با نزدیکی بهروزهای تاسوعا و عاشورا، منتظر اقدامات نیروهای ایران بود.
اما با وجود اطلاعات کافی که ارتش عراق از فعالیت نیروهای ایرانی داشت و اعلام آمادهباش دو هفته قبل ارتش عراق به نیروهای مستقر در این منطقه، به دلیل رخدادهای جوی، این نیروها به طرز غیرمنتظرهای، آنهم چند ساعت قبل از آغاز عملیات، غافلگیر شدند.
همکاری ابر و ماه در پیشروی رزمندگان
پس از اعلام رسیدن نیروها به منطقه رهایی، نگرانی تازهای ایجاد شد و آن صاف شدن هوا با وجود ماه و درنتیجه روشن شدن منطقه و ایجاد دید غیرمسلح نیروهای عراقی در محدوده اطراف نیروهای در خط و کمین بود؛ زیرا در این لحظات حساس، نیروهای خودی باید به آرامی و بدون جلب توجه دشمن، از نقطه رهایی حرکت میکردند و خود را تا پای کمین و معبرهای جلو دشمن میرساندند.
این لحظات، لحظات حساسی بود و نیروهای عراقی بر این محورها که مسافت آنها از صد متر تا یک کیلومتر متفاوت بود، کاملاً دید و تیر داشتند.
البته فرماندهان یگانها برای زدن نیروهای کمین و تیربارهای دشمن پیشبینیهایی کرده بودند اما در صورت هرگونه درگیری نیروها قبل از رسیدن به خط اول دشمن، نیروهای عراقی هوشیار و با نیروهای خودی درگیر میشدند و این درگیری، سبب رعایت نشدن اصل غافلگیری میشد و اساساً درگیری با خط دشمن محسوب نمیشد.
در این لحظات که وجود ماه با صاف و شفاف بودن هوا، مسیر عبور نیروها را تا مسافت نسبتاً طولانی روشن کرده بود، ذهن فرماندهان را به خود مشغول ساخته و سبب نگرانی آنها شده بود.
راه حل این مشکل، متحمل شدن تلفاتی بود که اجتنابناپذیر به نظر میرسید اما باز هم اتفاق دیگری افتاد و درست در همان زمانی که نیروها باید از نقطه رهایی به سمت خط دشمن حرکت میکردند، ابر غلیظی که ارتفاعات داخلی ایران را پوشانده بود، در مقابل ماه قرار گرفت و به یکباره منطقه عملیات در تاریکی مطلقی فرورفت تا جایی که یکی از نیروهای سنگر فرماندهی میگفت: از سنگر که بیرون آمدم، حتی تا چهار متری خودم را هم نمیدیدم و منطقه به طور کامل تاریک شد.
این تاریکی، نگرانی و دلهره نیروها را از بین برد و آنها در همین وضعیت تاریکی حرکت کردند و بدون آنکه توجه دشمن را به خود جلب کنند، زیر پای نیروهای عراقی در کمینها، همچنین معبرها و خط اول دشمن قرار گرفتند.
قائم ۲ (تیپ ۲۵ کربلا) در ساعت ۱۹ شامگاه ۱۳۶۱/۰۸/۱۰، قائم ۴ (تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸۴ خرمآباد) در ساعت ۱۹:۳۰ و قائم ۳ (تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) و تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه) در ساعت ۲۰:۱۵، آمادگی خود را برای آغاز عملیات اعلام کردند.
در ساعت ۲۲:۱۰، شهید حسین خرازی پس از دریافت رمز آغاز عملیات از حسن باقری رمز را به فرماندهان یگانهای تحت امر قرارگاه فتح اعلام کرد و آنها نیز دستور شروع عملیات را به نیروهای خود ابلاغ کردند.
در لحظاتی که نیروهای خودی، آماده درگیری با دشمن بودند، اتفاق دیگری رخ داد و درحالیکه نیروهای خودی بعد از استقرار در پای معبرها و سنگرهای عراقی، آماده هجوم به خط دشمن بودند، بار دیگر به دلیل حرکت ابرها در آسمان و تابش نور ماه، منطقه عملیاتی روشن شد.
راوی لشکر فتح در این باره میگوید: بعد از اینکه نیروهای خودی به خط و سنگرهای دشمن رسیدند، از اینجا به بعد ارتفاعات بود که پیچیدگی و دردسر داشت و نیاز بود که روشنایی وجود داشته باشد. خیلی عجیب بود، چون همان ابری که در آسمان پدیدار شده و جلوی تابش نور ماه را گرفته بود، دوباره کنار رفت و مثل این بود که به دست نیروها چراغقوه داده باشند.
آنها میگفتند که ما تکتک سنگرها را با چشم میدیدیم و سراغ آنها میرفتیم و بهاینترتیب درگیری شروع شد. دشمن به دلیل تغییر وضعیت جوی که از غروب شروع شده بود، غافلگیر شد و این کاملاً به نفع نیروهای خودی تمام شد.
با وجود مشکلات فراوان، تا آخرین ساعات روز (ساعت ۲۴)، نیروهای خودی توانستند در همه محورها، خطوط دشمن را بشکنند و نیروهای تیپ ۸، ۲۵ و ۱۷ به حرکت خود برای تصرف کامل اهداف ادامه دادند. بهنحویکه گردانهای خطشکن تیپ ۸ نجف با شکستن خط و بدون درگیری اساسی، راه نفوذ به پشت ارتفاعات ۲۹۲ را یافته، اقدام به دور زدن ارتفاع کردند و نیروهای تیپ ۲۵ کربلا هم بدون درگیری اساسی، به عمق منطقه و با قصد دور زدن ارتفاعات نفوذ کردند.
از تیپ ۱۴ امام حسین (ع) نیز یک محور، موفق به شکستن خط و آزاد کردن پل چم سری شد و نیروهای دو محور دیگر آن، عمدتاً به دلیل طغیان رود دویرج و درگیر شدن با مشکلات آن، متوقف شدند و در جستجوی یافتن راهی برای عبور بودند.
شدت جریان آب را شاید تا حدی بتوان از سخنان محسن رخصت طلب، راوی قرارگاه لشکر ۳ صاحبالزمان (عج) در این عملیات، دریافت:
سرعت و قدرت آب به میزانی بود که لولهای قطور فولادی به طول ۱۰ متر و قطر ۷۰ سانتیمتر را که برای ساختن پل به منطقه آورده بودند، با خود برده و لولههایی به این عظمت را به هم پیچانده بود.
نیروها در چنین شرایطی به آب زدند و فقط خدا میداند که چگونه عبور کردند؟! بعضیها که به داخل آب رفتند، چند صد متر جلوتر، خود را به آنطرف رودخانه رساندند.
منبع: دفاع پرس
نظر شما