به گزارش خبرنگار ایمنا، مرثیه زایندهرود از پس سالها و دههها گذشته و در زندگی امروز مردم استان اصفهان جاری شده است. رودخانهای که روزگاری حیات میبخشید، امروز تشنه قطرهای آب است، اما میان کشمکشهای کوچک و بزرگ قربانی شده تا قهر طبیعت، ترکهای فرونشست، ذرههای آلودگی و فروپاشی اقتصادی را نصیب اصفهان کند.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم هر مسئول ارشدی در استان اصفهان به جایگاه میرسد، اولویت اول خود را زایندهرود میداند، اما همیشه سنگهای ریز و درشت بسیاری در مسیر بوده که باعث شده اقدامات و تصمیمات برای احیای آن تاکنون به نتیجه نرسد.
مجید نادرالاصلی، رئیس کمیسیون آب و مناطق کمبرخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان با حضور در خبرگزاری ایمنا، به سوالات سرویس پارلمان شهری این خبرگزاری پاسخ داد و از دلیل توجه ویژه شورا به موضوع آب گفت؛ اینکه شورا در خصوص زایندهرود چه وظایف، اهداف و اختیاراتی دارد و چرا تصمیمات در سالهای گذشته به نتیجه قابل مشاهدهای برای بازگشت حیات به حوضه زایندهرود منجر نشده است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
درباره اصفهان و معضلات آن بگویید. چرا زایندهرود دچار بحران بیآبی شده و چه مواردی در این خصوص دخیل بوده است؟
در وهله نخست باید بگویم که اصفهان مفهومی همانند ایران دارد و در تمام طول تاریخ جایگاه خود را داشته است. برای بررسی ظرفیتها و چالشهای اصفهان باید به شکل و جایگاه تاریخی و ملی این کلانشهر نگاه شود.
اگرچه اصفهان غیر از آب مسائل کلان بسیاری دارد، اما آب دمل چرکینی بوده که ریشه آن را میتوان در سالهای دور و تقسیمات کشوری میان استان اصفهان و استان غربی جستجو کرد. سه دوره این حد مرزی تغییر کرد که البته در مرتبه سوم زمانی که معاون استاندار اصفهان بودم، اجازه ندادیم اجرا شود و سوابق این موضوع موجود است.
آن زمان قرار بود حد تقسیمات کشوری میان دو استان خطالقعر رودخانه زایندهرود اعلام تا تأسیسات رفاهی در هر دو استان ایجاد شود. من حدود سال ۶۵ که در چهارمحال بودم، حد مرزی اصفهان حدود «بن» بود و آن زمان جلوتر آمد و به نزدیک رودخانه رسید، اما چند سال پیش و پس از مخالفت ما حدود مرزی تغییر نکرد و اکنون نیز به نظر میرسد این حدود پابرجا باقی مانده و حد مرزی دو استان چند کیلومتری رودخانه است.
این موضوع در فضای مدیریتی بر رودخانه تأثیر داشت و مشکلاتی را ایجاد کرد که معضلات کنونی ریشه در آن دارد. قصد واکاوی موضوعات پیرامون تونل اول کوهرنگ و اینکه با کدام پول و در چه زمانی ایجاد شد را ندارم، اما به خاطر دارم که سال ۸۷ به اتفاق استاندار وقت از تونل سوم بازدید کردیم و دیدیم که مقدار جزئی از پروژه مانده بود تا افتتاح و بهرهبرداری شود، اما هنوز این اتفاق رخ نداده است. البته سد پشت تونل سوم نیز باید مدنظر باشد با این حال مقصودم این است که اختلاف در این خصوص از همان موقع پیش آمد و فضای مدیریتی در این حوضه را تحت تأثیر قرار داد.
حرف ما این است که اگر قرار است استانها برای خود تصمیم بگیرند همین وضعیتی میشود که اکنون به آن دچاریم اما اگر قرار است یک نهاد ملی در این خصوص تصمیمگیر باشد، باید از قدرت خود در این زمینه استفاده کند.
در زمان دولت اصلاحات آب به راحتی و به بهانه اینکه تونل سوم جبران آن را میکند به یزد فرستاده شد و مدیران اصفهان نیز به سادگی آن را پذیرفتند. در حالی که حتی اگر این پروژه نیز به سرانجام برسد اکنون و پس از سالها پاسخگو نیست. اکنون مشکلات اصفهان روی هم تلنبار شده و آخرین معضلی که زنگ خطر آن به صدا درآمده فرونشست زمین در اصفهان است؛ این موارد را ما نمیگوییم بلکه موضوعات کاملاً کارشناسی است.
در این سالها حدود هفت میلیارد متر مکعب آب از سفرههای زیرزمینی برداشتهایم و میخواهیم اتفاقی نیفتد؟ نتیجهای که اکنون میبینیم، اتفاق قابل پیشبینی بوده است. اگر حتی آب به بستر زایندهرود برگردد، فرونشست جبران نمیشود چون خاصیت خاک اصفهان اینگونه است که با فرونشست زمین سفت شده و آب را پس میزند.
با وجود بروز این معضلات، پس چرا در این سالها اقدام درخوری برای جاری بودن آب در زایندهرود نشده است؟
ما گفتمان واحد در این خصوص نداریم. یک روز حرف از تونل سوم میشود، یک روز از بهشت آباد و روز دیگر حرف انتقال آب از خلیج فارس مطرح است. انتقال آب خلیج فارس برای اصفهان بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان هزینه دارد که آن هم صرفاً برای تأمین آب صنایع استان است.
من تأمین آب از سمیرم و استفاده از فناوریهای نوین را نیز به راههای تأمین آب اضافه میکنم. همه حرف این است که آب باید به زایندهرود بازگردد چون تنها ۱۷۰ میلیون متر مکعب آب باید جاری شود تا حقابه تالاب بینالمللی گاوخونی را بدهیم، اما گفتمان واحد برای آن وجود ندارد.
این گفتمان باید بین چه کسانی شکل گیرد؟
من به مدیریت جدید استان پیغام دادم که برای زایندهرود همه باید زیر نظر استاندار باشند به شرطی که در این رابطه مطالعه شده و مشخص شود مسائل چه چیزی است، اولویتها کدام است و راهکار برای آن چیست.
اگر استاندار با انگیزه و علم پا پیش بگذارد، نهادهای مذهبی، دستگاههای اجرایی، رسانهها و گروههای مردمی دارای نفوذ هم همراه میشوند چون حرف استاندار را حرف خود میدانند و تعامل میان حاکمیت و مردم شکل میگیرد.
در این ساختار کسی جدای از دیگری مسائل را رصد نمیکند و نماینده مجلس همان حرف استاندار را میزند اصلاً حرف جدایی از استاندار ندارد؛ این موضوعی است که در استانهای همجوار اتفاق افتاده اما در اصفهان هنوز محقق نشده است.
اگر این موضوع که به قول شما همه برای موضوع آب زیر نظر استاندار فعال شوند، پس چه لزومی داشت که شورای شهر کمیسیون ویژه در این خصوص تشکیل دهد؟
شهرداری و شورای شهر امکانات و ظرفیت فوقالعادهای دارند که تحت لوای این ساختار میتواند گام برداشته و با دیگر دستگاهها همافزایی کند. بهطور مثال امام جمعه به حسب ظاهر امکانات اجرایی ندارد، اما جایگاه، رسانه و تریبون دارد بنابراین او مانند هیچکدام از بخشهای تصمیمگیر استان نباید از انجام وظیفه برای زایندهرود فروگذار کند.
شورای شهر نیز به همین صورت، دنبال جایگاه نیست بلکه میتواند به دلیل جایگاهی که دارد تسهیلگر بسیاری از موضوعات باشد. البته این رویکرد نه تنها در خصوص زایندهرود بلکه در تمام مسائل صادق است. هرچه استاندار موردحمایت مجموعههای مردمی مانند شورا باشد، حرف او نفوذ بیشتری دارد. او نماینده حاکمیت بوده و اعتبار نزد دولت دارد بنابراین به پشتوانه نهادهای مردمی میتواند گامهای بزرگی بردارد.
با توجه به اینکه تجارب تلخی در نبود اتحاد میان نهادها و دستگاههای مختلف در داخل و خارج استان داریم، اگر این اتحاد رخ نداد چه باید کرد؟
در گام نخست میتوان گفت که رسانه باید بازوی توانمند در این خصوص باشد. مسائل اصفهان پیچیده نیست، مشخص است و از طریق همین ابزار میتوانیم کمبودها را نشان دهیم و مردم را همراه کنیم.
جدای از اتحاد در درون استان باید یک وحدت رویه با استانهای دیگر نیز شکل داده و ادبیات واحد و روشن ایجاد کنیم. چندی پیش قرار بود نمایندگان استانهای همجوار به اصفهان سفر کنند اما تنها یک نماینده آمد که این اتفاق بدون همراهی دیگر نمایندگان ارزش زیادی ندارد، بنابراین باید تفاهم مردمی در این زمینه ایجاد شود.
میدانیم که تفاهم میان مردم بسیار سخت است، اما ما با مردم استانهای دیگر خاستگاه و پایگاه واحد داریم. من سالها در چهارمحال و بختیاری خدمت کردهام و پیشبینی میکنم که اگر گروههای مردمی را همراه کنیم، در یک گفتمان رسمی و به دور از چالش، میتوانیم در راستای تعامل و تفاهم گام برداریم. حال اگر این مسیر را رفتیم و به نتیجه نرسیدیم به مناظره میپردازیم.
برخلاف مصوبات شورای عالی آب، همچنان شاهد بارگذاریهای جدید در حوضه زایندهرود از سوی صنایع و کشاورزان استانهای بهرهبردار هستیم. راهحل در این خصوص چیست؟ آیا شورا در این زمینه نیز وظیفهای به عهده دارد؟
تفاهمی که از آن سخن گفتم و پیگیریهای بعد از آن، این موضوعات را هدایت میکند. ما نمیتوانیم به جنگ مردم برویم، اما با قانون میتوان موضوعات را یکپارچه کرد. وزارت نیرو میتواند هزینه برق مصرفی برای پمپاژ آب در این حوضه را افزایش دهد تا بارگذاریهای کشاورزی و باغات در بالادست کمتر شود.
ما در شورا اگر بتوانیم به سمت تعامل پیش برویم وظیفه بزرگی انجام دادهایم چون شورا یک نهاد مردمی است. البته وقتی حرف از تعامل میزنم ابتدا تعامل میان گروههایی است که در موضوع آب دخیل هستند، سپس تعامل در داخل استان و در نهایت تعامل خارج از استان را شامل میشود. میتوانیم مقامات عالی استانهای همجوار را به تعامل دعوت کنیم. من با مدیران و مسئولان سایر استانها در سالهای گذشته همکاری و همراهی داشتهام که باید از این ظرفیت استفاده کرد.
در خصوص صنایع نیز شورای شهر باید صنایعی که به محیط زیست استان آسیب وارد میکنند و درآمدهایشان به مرکز میرود را به پای این تعامل کشانده و سعی کند برای تحقق اهداف آنها را نیز همراه کند. باید همه این منابع و سرمایهها برای تعامل میان استانها صرف شود چون اگر آب در بستر زایندهرود جاری شود بدیهی است که در آرامش، فرهنگ، معنویت، رفاه، آبادانی و محیط زیست اصفهان تأثیر بسیاری دارد و صنایع استان باید در این خصوص انجام وظیفه کنند.
گفتوگو از علی یگانهنسب، خبرنگار شهری ایمنا
نظر شما