به گزارش ایمنا، بخش عربی شبکه خبری "الجزیره" در مقالهای تحلیلی با اشاره به بالا گرفتن سطح تنش در روابط تهران – باکو به علل این موضوع پرداخته و مینویسد: تهران زبان تهدید خود را تشدید کرده و بزرگترین رزمایش نظامی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را در امتداد مرز با جمهوری آذربایجان انجام داده است. دفتر نمایندگی مقام عالی رهبری ایران در باکو تعطیل شده و تهران حریم هوایی خود را برای روی جمهوری آذربایجان بسته است.
مرزهای ایران با ارمنستان و جمهوری آذربایجان پس از پایان جنگ دوم قره باغ در اواخر سال گذشته شاهد تحولات بزرگی بوده چرا که باکو بخش اعظم مناطق مرزی خود را پس از سه دهه از ارمنستان باز پس گرفته است. عوامل متعددی بر روابط تهران و باکو تأثیرگذار هستند از جمله روابط اسرائیل و آمریکا با باکو، جمعیت آذری ساکن ایران، تمایلاتی تجزیهطلبانه در برخی از مناطق در ایران و هراس حکومت سکولار جمهوری آذربایجان از نفوذ مذهبی ایران در آن کشور".
این شبکه خبری در ادامه میافزاید: مبالغهآمیز نیست اگر بگوییم ایران از ارمنستان به عنوان بازنده توافقنامه میان باکو و ایروان با میانجیگری روسیه حمایت کرده است. به نظر میرسد ایران نگران تغییرات ژئوپولیتیک در قفقاز و حذف مرزهای خود با ارمنستان و جدا افتادن از نخجوان است. موضوع اصلی انتقال کامیونها و کالا و سوخت از ایران به قره باغ در زمانی بوده که ارمنستان کنترل آن بخش را در دست داشت و باکو ورود به آن منطقه را غیرقانونی قلمداد میکرد. باکو تقویت همکاری با آمریکا، ترکیه و اسرائیل را ضروری میداند چرا که به تنهایی قادر به مقابله با ایران نیست. باکو رابطه خود را با اسرائیل پنهان نکرده و در سال ۲۰۱۶ میلادی دومین وارد کننده تسلیحات اسرائیلی و در سال ۲۰۱۷ میلادی سومین وارد کننده بزرگ تسلیحات آن رژیم بوده است.
تنش در قفقاز از زمان جنگ دوم قره باغ
روزنامه اسرائیلی "اسرائیل هیوم" با طرح این ادعا که ایران بازیگری است که این روزها باعث افزایش تنش در قفقاز جنوبی شده است، مینویسد: "تنشها در قفقاز جنوبی از زمان جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ میلادی به این سو فروکش نکرده است. پس از پیروزی جمهوری آذربایجان، ترکیه و اسرائیل با اتحاد با یکدیگر میتوانستند حضورشان را در قفقاز تقویت کنند. حتی روسیه نیز با برقراری آتشبس میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان میتوانست جای خود را در وضعیت تازه پیدا کند؛ در جایی که نیروهای صلحبان خود را در قره باغ مستقر کرده است. ایران از دهه ۹۰ میلادی از ارمنستان حمایت میکند و کالا به قره باغ ارسال کرده است که از دید باکو منطقهای اشغال شده توسط ارمنستان بود و در نتیجه، ارسال کالا از سوی ایران را غیرقانونی قلمداد میکرد. آذربایجانیها کامیونهای رانندگان ایرانی را قبل از ورود به خاک خود متوقف کردند. این واکنشی از سوی باکو بود. تهران، اما با مانور نظامی خود واکنشی جدی نشان داد. حمایت از ارمنستان و انکار وضعیت موجود تازه ایران را در مسائل منطقه قفقاز منزوی میسازد.
به ادعای ایران روزنامه؛ دوم آنکه ایران با روابط اسرائیل و ترکیه و جمهوری آذربایجان با یکدیگر مخالف است. ادعای ایران درباره حضور عمیق اسرائیل در باکو نوعی تخیلپردازی است و واقعیت ندارد. در نهایت آنکه میتوان درک کرد که روسیه از واکنش ایران برای فشار آوردن بر ترکیه استفاده میکند. مسکو میتواند بار دیگر توازن قوایی ایجاد کند که لزوماً به نفع ترکیه و جمهوری آذربایجان نیست. نکته دیگر آنکه جمهوری آذربایجان و ترکیه در تلاش برای ایجاد ثبات هستند و شاخه زیتون صلح را به ارمنستان نشان دادهاند. تحولات در روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل نشان میدهد که گشایش سفارت جمهوری آذربایجان در اسرائیل به زودی تحقق خواهد یافت. علیرغم آنکه ایران از ماهیت این رابطه راضی نیست؛ اقداماتش زمان انتظار برای افتتاح سفارتخانه را کوتاهتر ساخته است. این یک لحظه تاریخی برای قفقاز است.
این روزنامه اسرائیلی در ادامه مینویسد: زمانی که ترکیه در تلاش است از موازنه قدرت تازه ایجاد شده به نفع خود استفاده کند مسکو به تهران اجازه درگیری نظامی در منطقه را میدهد. در نتیجه، مانورهای نظامی ایران بازتابی از مانور مشابه روسیه در آوریل گذشته در نزدیکی مرزهای اوکراین است. با این وجود، ایران از امکانات و قدرت مورد نیاز روسیه برخوردار نیست. افزایش تنش میان ایران و جمهوری آذربایجان میتواند روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و جمهوری آذربایجان و همکاری نظامی را سرعت بخشیده و بر شدت همکاریهای نظامی و دفاعی ترکیه و اسرائیل بیافزاید.
هراس ایران نه از اسرائیل بلکه از ترکیه است!
"ابراهیم کاراگل" ستون نویس روزنامه "ینی شفق" نزدیک به حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه که به دلیل مواضع ضد ایرانی خود مشهور است و در اکثر نوشتههایش در چارچوب تئوری توطئه ترکیه را تحت هجمه از سوی بیشتر کشورهای جهان تصور میکند در مقاله تازهای در "ینی شفق" مدعی شده که تنش در روابط تهران و باکو به دلیل هراس ایران نه از اسرائیل بلکه از ترکیه است.
کاراگل در شرح این ادعا مینویسد: ایران از خشم اسرائیل نمیهراسد بلکه از ترکیه میترسد. این بار این هراس جدی است. ایران در حال تهدید جمهوری آذربایجان و گردآوردن نیروهای خود در مرز است. در مقابل، آنکارا و باکو مانورهای نظامی را یکی پس از دیگری علیه حملات احتمالی انجام میدهند. خب، همه این تحولات نشان دهنده چیست؟ ایران از چه میترسد؟ آیا در تلاش برای آغاز جنگ در قفقاز است؟ آیا به باکو حمله خواهد کرد؟ جنگ ۴۴ روزه قره باغ نقشه ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی را تغییر داد. آنچه به نظر میرسد رخ داده باز شدن دروازه آناتولی – آسیای میانه و نجات قره باغ از اشغال ارمنیها بود. این تأثیر مداخله ترکیه در ماجرا بود که استراتژی بزرگ دنبال شده چندین قرن اخیر توسط ایران و روسیه با هدف بستن قفقاز و تفکیک میان جهان سنی و ترک را در هم شکست. مداخله ترکیه به قدری حیاتی بود که نتایج آن منجر به زمینلرزههای ژئوپولیتیک شد. ایران در این جنگ به طور کامل دور زده شده است. در آن زمان بود که نتایج را به عنوان تهدیدی بزرگ علیه خود قلمداد کرد. ایران بازنده واقعی جنگ قره باغ بود. آن کشور برخلاف داشتن جمعیت عظیمی از آذربایجانیها در جنگ اول قره باغ با ارمنستان همکاری کرد. ایران این بار نیز از ارمنستان حمایت آشکاری داشت. با این وجود، تحولات طبق برنامهریزی ایران پیش نرفت و باکو بخش اعظم قلمروی اشغال شده خود را با حمایت گسترده ترکیه باز پس گرفت. ارمنستان در جنگ شکست خورد. در این مورد، ایران نیز در قفقاز با شکست بزرگی روبرو شد و تقریباً از منطقه حذف شده است. از همین رو، ایران باکو را تهدید نظامی میکند. توجیه ایران این است که اسرائیل با باکو همکاری میکند. بله، پهپادهای اسرائیلی به باکو کمک کردند، اما پاکستان نیز از باکو حمایت کرده است و ترکیه ستون فقرات این مداخله بود. هراس ایران از اسرائیل نیست بلکه تلاش ایران متوقف کردن ترکیه است. اسرائیل کلید ایدئولوژیک برای ترویج جنگی است که احتمال دارد رخ دهد.
این نویسنده ترک در ادامه ادعاهای خود مینویسد: موضوع نگران کننده برای ایران آن است که پس از جنگ قره باغ ارتباط میان ترکیه و آسیای مرکزی احیا شده و جاده نخجوان و جمهوری آذربایجان بازسازی شده است.
خطر کشیده شدن ترکیه به تنش میان تهران و باکو
سایت "احوال نیوز" که پایگاه خبریای اماراتی است و تنها اخبار و رویدادهای مرتبط با ترکیه را از سال ۲۰۱۷ میلادی به این سو پوشش میدهد در مقالهای تازه درباره خطر کشیده شدن ترکیه به تنش میان تهران و باکو مینویسد: جمهوری آذربایجان و ایران پس از برگزاری رزمایشهای نظامی اخیر در نزدیکی مرز مشترک یکدیگر در چند هفته گذشته درگیر جنگ لفظی با یکدیگر شدهاند. هرگونه تشدید رویارویی نظامی میان دو کشور خطر کشیده شدن ترکیه به این منازعه را افزایش میدهد. احتمال بروز درگیری نظامی بین تهران و باکو اندک است، اما تنشهای طولانی پس از جنگ سال گذشته میان باکو و ایروان در منطقه مورد مناقشه قره باغ در حال افزایش است. بخش عمده خشم ایران نسبت به باکو پیرامون بازداشت کامیونداران ایرانی در قره باغ و ایجاد اختلال در تجارت آنان با ارمنستان بوده است. تقویت موقعیت ترکیه در قفقاز جنوبی که با افزایش حمایت نظامی از باکو تقویت شده، باعث نگرانی ایران است. شرکتهای ترک سهم بزرگی از پروژههای بازسازی قره باغ را برعهده گرفته و طرف ایرانی بدین ترتیب در حاشیه قرار گرفته است. از دید ایران مانورهای نظامی مشترک به خصوص مانورهایی با حضور نیروهای پاکستانی به ثبات منطقه کمک نمیکند و پیش زمینهای برای دعوت از قدرتهای خارجی برای ورود به منطقه است. البته ایران ترکیه را در سطح اسرائیل به عنوان تهدید امنیتی قلمداد نمیکند و درک میکند که روابط نزدیک آنکارا با باکو موضوع تازهای نیست. با این وجود، رقابت با ترکیه زمینه استراتژیک وسیعتری دارد و ایران آنکارا را در موقعیت قویتری پس از جنگ قره باغ میبیند. نقش ترکیه در مسیر ترانزیتی میان شرق و غرب از طریق مشارکت در پروژههایی مانند ابتکار عمل جاده ابریشم چین، آنکارا را مستقیماً در رقابت با ایران قرار میدهد چرا که این گونه به نظر میرسد که خواستار ایفای نقشی مشابه ایران در چنین پروژههایی است. همچنین، تلاش آنکارا برای همکاری در حوزه انرژی در دریای خزر به همراه جمهوری آذربایجان و ترکمنستان برای تحقق آرمان دیرینه توسعه نقش انتقال گاز خود به اروپا تصمیمگیرندگان ایرانی را آزردهخاطر ساخته است. ایران برای رفع نگرانیهای خود در قفقاز جنوبی اخیراً از روسیه برای حمایت دیپلماتیک استفاده کرده است.
هفته گذشته "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه ایران به مسکو سفر کرد تا نگرانیهای ایران را با مقامهای روس درباره تغییر وضعیت ژئوپولیتیک در قفقاز جنوبی در میان گذارد تغییراتی که از دید ایران منافع آن کشور را تهدید میکند. پس از این دیدار، "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه روسیه بر اهمیت همکاری کشورهای قفقاز جنوبی با یکدیگر و حضور ترکیه و ایران در این همکاری تاکید کرد، اما اشاره داشت که مسکو با افزایش فعالیتهای نظامی و یا رزمایش در منطقه موافق نیست، اما نام هیچ کشوری را ذکر نکرد. امیرعبداللهیان در مسکو این ملاحظه را داشت که به طور خاص و مستقیم به نقش ترکیه اشارهای نکند. این نشان داد که ایران تمایل دارد روابط متعادل و چند وجهی خود را با آنکارا حفظ کند. با این وجود، به نظر میرسد اتکا به روسیه تنها راه ایران برای اعمال نفوذ در قفقاز است".
نظر شما