به گزارش خبرنگار ایمنا، از مهمترین فاکتورهایی که برنامهریزان و مدیران شهری قاعدتاً باید در فرآیند اجرا و پیاده سازی طرحها و برنامههای خود مورد توجه قرار دهند، رضایتمندی شهروندان است. رضایتمندی ساکنان شهرها نه تنها در مراحل اجرایی بلکه در زمان تهیه و بعد از اجرای طرح نیز باید مورد توجه قرار بگیرد و این مهم معیاری تعیین کننده برای سنجش میزان موفقیت طرحها و ارتقا کیفیت زندگی شهری است که امروزه مورد توجه بسیاری از متخصصان و محققان علوم شهری قرار دارد.
ارتقا کیفیت زندگی شهری مشخصاً با زیست در شهر ارتباط دارد در واقع تمامی عملکردها، فرآیندها، روندها، ساختارها و کارکردهای شهری از سوی عوامل دخیل، بر میزان کیفیت زندگی در شهرها تأثیرگذار است.
کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی با شاخصهای متعدد است
عبدالمطلب کریمزاده، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری در این باره میگوید: کیفیت زندگی عنصر کلیدی شهرها و مناطق جذاب و رقابتی است، زیرا نشاندهنده عامل جذب و نگهداشت افراد و نیز جمعیتهای ساکن است لذا ضرورت اندازه گیری کیفیت زندگی به شکل فزایندهای اهمیت پیدا کرده است.
وی تاکید دارد: کیفیت زندگی عمدتاً به عنوان رضایت از زندگی، خوشبختی و سعادت، رفاه و آسایش شناخته میشود و سطح توقع نیازهای انسان را منعکس میکند.
این کارشناس ارشد برنامهریزی شهری خاطرنشان میکند: تغییر در سطح درآمد مردم، شرایط زندگی، وضع سلامت، شرایط محیط، فشار روحی روانی، فراغت، شادمانی خانوادگی، روابط اجتماعی و چندین متغیر دیگر نظیر آن به شکل مرکب کیفیت زندگی و تغییرات آن را تعیین میکند.
کریمزاده تصریح میکند: کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی با شاخصهای متعدد است و اغلب با استفاده از شاخصهای عینی یا ذهنی و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخصها اندازهگیری میشود. کیفیت زندگی ممکن است احساس خوبی از ترکیب عوامل مرتبط با مکان یا هویت مکان باشد.
وی ادامه میدهد: در بررسی کیفیت زندگی شهری، لینچ مدلی شامل هفت محور عملکردی است که از نظر او کلیه محورهای اصلی کیفیت یک شهر را تشکیل میدهد.
این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری به نسخههای جامع ارتقا کیفیت زندگی شهری اشاره و تصریح میکند: سرزندگی یکی از این نسخهها است و تعیین میکند که شهر تا چه اندازه حامی عملکردهای حیاتی، نیازهای بیولوژیکی و تواناییهای انسانی بوده و چگونه بقای همه موجودات را ممکن میسازد.
کریمزاده به نسخه دیگر برای دستیابی به یک شهر باکیفیت اشاره میکند و میگوید: معنادار بودن فضا و فرم از دیگر معیارها است بدین معنا که شهر تا چه اندازه میتواند به وضوح درک شود، از نظر ذهنی قابل شناسایی باشد و ساکنان آن، شهر را در زمان و مکان به تجسم درآورند؛ بدین معنا که تا چه اندازه آن ساختار ذهنی با ارزشها و مفاهیم جامعه در ارتباط است.
وی به اهمیت تناسب و سازگاری با الگوهای رفتاری نیز اشاره دارد و تاکید میکند: این بدان معنا است که شکل و ظرفیت فضاها، معابر و تجهیزات یک شهر تا چه اندازه با الگو و کمیت فعالیتهایی که مردم بر حسب عادت به آن اشتغال دارند یا اشتغال پیدا خواهند کرد، منطبق است.
این کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری خاطرنشان میکند: توانایی دسترسی به افراد، فعالیتها، خدمات، اطلاعات یا اماکن نیز بسیار مهم است و حتماً باید به کمیت و تنوع عناصری که در شهر میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد، توجه داشت.
کریمزاده در ادامه به اهمیت نظارت و داشتن اختیار در استفاده از فضاهای شهری اشاره میکند و میگوید: در یک شهر با کیفیت استفاده و دسترسی به فضاها و فعالیتها و ایجاد، تعمیر، اصلاح و مدیریت آنها توسط کسانی که از آن استفاده یا در آن زندگی میکنند، انجام میشود.
وی اضافه میکند: کارایی شهری و تحقق عدالت، به معنای چگونگی توزیع سود و زیان محیطی میان افراد بر طبق اصولی نظیر برابری، نیاز، ارزش ذاتی، قدرت پرداخت، تلاش، کمک بالقوه یا قدرت نیز اهمیت زیادی دارد که باید در شهری با کیفیت زندگی بالا حتماً به آن توجه شود.
تقویت ساختارهای محلهای، زمینهساز ارتقا کیفیت زندگی در محلات شهر است
فرزاد مؤمنی، کارشناس شهرسازی با اشاره به لزوم توسعه همه جانبه محلات شهری در مناطق مختلف، میگوید: تغییر از سطح محلات شهر شروع میشود لذا چنانچه قصد تغییر در هریک از ابعاد شهری را داریم نیاز است اقدامات خود را از سطح محلات شهر شروع کنیم.
وی میافزاید: تمامی معیارهایی که به منظور ارتقا کیفیت زندگی شهری در ابعاد شهر مدنظر است باید در سطح محلات شهری نیز مورد توجه باشد با این حال هر محله برنامه و طرح خاص خودش را میطلبد و نیاز است در فرآیند برنامهریزی مورد توجه قرار بگیرد.
این کارشناس شهرسازی خاطرنشان میکند: از مهمترین اقداماتی که در حوزه کالبدی و به منظور تقویت هویت محلهای باید انجام شود، احیا و تقویت عناصر محله از جمله المانها و نشانهها است.
مؤمنی ادامه میدهد: امروزه به دلیل تغییرات گستردهای که در نظام اجتماعی و کالبدی شهرها ایجاد شده است، هویت محلهای تضعیف شده است و محلات شهری دیگر آن رونق و سرزندگی قبلی را ندارد و به نوعی از روند توسعه بازمانده است.
وی تاکید دارد: به منظور بازگرداندن حیات و سرزندگی به محلات شهر حتماً باید عناصر هویت بخش را شناسایی کرد که در این راستا نیاز است مطالعات دقیقی انجام شود، این عناصر هویت بخش باید به نحوی با زندگی و شرایط امروز شهرها تطبیق پیدا کند.
این کارشناس شهرسازی اضافه میکند: تقویت و احیای این عناصر به محلات شهری هویت میدهد و ساکنان را نسبت به شهر و محله خود حساس میکند که در این صورت زمینه برای مشارکت فعال شهروندان نیز فراهم میشود.
مؤمنی تصریح میکند: ارتقا کیفیت زندگی در محلات شهری هم پایهریزی و بنیان اجتماعی میطلبد و هم نیازمند دقت در طراحی نظام کالبدی است تا محله جایگاه خودش را در نظام شهری حفظ کند؛ به منظور تحقق این مهم محله در طرحها و برنامههای توسعه شهر باید محور اساسی باشد و رویکرد محله محوری مورد توجه مدیران، طراحان، شهر سازان و برنامهریزان قرار بگیرد و آنان به چنین رویکردی اعتقاد داشته باشند.
وی تاکید دارد: متأسفانه امروزه محلات کمتر سهمی از پروژههای شهری دارند و بیشتر پروژههای بزرگ مقیاس مورد توجه مدیران شهری است که با توجه به نقش ریشهای محله در شهر نمیتوان انتظار داشت با چنین دیدگاهی، کیفیت زندگی در شهر و در سطح محلات شهری ارتقا پیدا کند.
نظر شما