به گزارش خبرنگار ایمنا، آسیبپذیرترین قشر جامعه به دلیل عدم آگاهی از حقوق خود و عدم توانایی مطالبه آن، کودکان هستند. روز جهانی کودک در جهان بهانهای برای آشنایی با ویژگیها، نیازها و حقوق کودکان است تا تمام کشورها به تحقق آن کمک کنند. کودکان بزرگسالان آینده یک کشور هستند و هرچه در دوران طلایی تربیت آنها آگاهتر عمل کنیم در آینده با جامعهای دارای بیشترین میزان سلامت روان و کمترین مخاطرات و آسیبهای اجتماعی روبهرو خواهیم بود.
تمام افرادی که امروز جامعه را در بخش خصوصی و دولتی مدیریت میکنند، کودکان دیروز هستند، بسیاری از مشکلات جوامع امروز به نظام آموزش دوران ابتدایی آنها بازمیگردد. دانشآموزان در دوران کودکی باید زندگی کردن، در دوران متوسطه اندیشیدن و در دوران آموزش عالی تولید علم و دانشمند شدن را بیاموزند اما کودکان امروز مهارت زیستن را یاد نمیگیرند در حالی که اصلیترین سرمایهگذاری برای کودکان باید ایجاد شادی از طریق بازی و ایجاد فضای مفرح برای آنان باشد، در غیر این صورت بدون توجه به تربیت، رشد و شادی کودکان انسانهایی ریسکناپذیر، ناتوان در گفتگو، ناصبور و کمظرفیت پرورش میدهیم.
تقلیل حقوق کودک به امور قانونی عامل اختلاف و خطا
مریم شعبان مدیر گروه جامعهشناسی کودک در کرسی یونسکو دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص لزوم تقویت کنشگری حوزه کودک، اظهار میکند: تلاش برای جذب توجه عمومی و حمایت از قشر کودک بعد از جنگ جهانی دوم به فعالان این حوزه نشان داد که تعیین یک نقطه زمانی میتواند کنشگری در حوزه کودک را تقویت کند. تعیین روز کودک در تقویم جهانی یکسان است و انتخاب روز از قدرتهای معین سرچشمه میگیرد و ۱۶ مهر توسط سیاستگذاران به عنوان روز کودک نامگذاری شده است.
وی در خصوص تقلیل حقوق کودک به امور قانونی، میافزاید: نکتهای که باعث اختلاف و خطا در بین پژوهشگران و فعالان حوزه کودک میشود، تقلیل دادن حقوق کودک به امور قانونی است در حالی که مواد قانونی مرتبط با وضعیت کودکان بخشی از حقوق کودک است و حقوق کودک در معنی عام همه حقوق کودک در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.
رئیس گروه جامعهشناسی کودکی در انجمن علمی حقوق کودک ایران تصریح میکند: صحبت از حقوق کودک بحثی اجتماعی و فرهنگی است. حقوق کودک در سطح جهانی در ۵۴ ماده در نظر گرفته میشود و شامل همه جنبههای زندگی یک کودک است، لذا طیفی گسترده از حقوق زیستی بیولوژیکی، سلامت و بهداشت، امنیت، آزادی، احترام، خانواده، تحصیل و آموزش، تربیت و جامعهپذیری، زبان و مذهب، ملیت، هویت و… را دربر میگیرد.
خانواده، مهمترین و اولین بستر تحقق حقوق کودک
وی در خصوص مهمترین بستر حمایت و تحقق حقوق کودک، اضافه میکند: خانواده مهمترین و اولین بستر حمایت از کودک و تحقق حقوق کودک است. نهاد خانواده بنیادیترین ساختار برای قشر کودک محسوب میشود و این امر در جوامعی که نهاد خانواده مهم تلقی میشود بیشتر مورد نظر است. همه حقوق کودک در رابطه با خانواده و نقشهای درون خانواده مانند پدری، مادری، فرزندی و… تعریف شده و تحقق مییابند. یکی از مهمترین دلایل چنین امری تداخل بسیار تحقق حقوق کودکان با حقوق زنان، مادران، پدران، شهروندی و… است.
شعبان ادامه میدهد: چیستی و چگونگی حقوق کودک کاملاً نسبی است، تعریف و تعیین ماهیت هر یک از مواد حقوق کودک به بسترهای اجتماعی و فرهنگی یک جامعه وابسته است لذا نمیتوان حقوق کودک را از زمینههای اجتماعی و فرهنگی جامعه جدا کرد و به همین علت حقوق کودک از جامعهای به جامعه دیگر و از یک دوره زمانی به دوره دیگر متفاوت است. وجود پیماننامه بینالمللی حقوق کودک و کنوانسیون حقوق کودک بیشتر جنبه هدایتبخش برای جوامع دارد، به همین دلیل عضویت در کنوانسیون برای تمام جوامع اختیاری است و این ماهیت هر کنوانسیون یا پیماننامهای است.
وی با اشاره به بررسی نقاط قوت و ضعف حقوق کودک بر اساس فضای فرهنگی جامعه، اظهار میکند: هر جامعه پس از پیوستن به کنوانسیون و پذیرش پیماننامه دارای "حق شرط" است. یعنی میتواند مواد پیماننامه را مبتنی بر زمینههای اجتماعی و فرهنگی خودش بازتعریف و سپس اجرا کند و یا حتی برخی از مواد آن را نپذیرد و کنار بگذارد. هر جامعه نقاط قوت و ضعف متفاوتی در حوزه اجرای حقوق کودک خواهد داشت و بررسی نقاط قوت و ضعف حقوق کودک در یک جامعه باید بر اساس فضای فرهنگی همان جامعه باشد و نه بر اساس یک معیار بیرونی. به همین دلیل سخن از نقاط ضعف و قوت حقوق کودک در یک جامعه بسیار تخصصی بوده و نیازمند مطالعه و پژوهش است.
ضعف در اجرای حقوق کودک
رئیس گروه جامعهشناسی کودکی در انجمن علمی حقوق کودک ایران با تاکید بر دلایل ضعف اجرای حقوق کودک، تصریح میکند: پیرو مطالعات و چندین پژوهش ملی و منطقهای یک دهه اخیر، از مهمترین دلایل ضعف اجرای حقوق کودک عدم وجود سیاستگذاران و مدیران متخصص در حوزه کودک، مسائل کودک و حقوق کودک است که به دنبال آن با ضعف ساختارها و نهادهای اجرایی مرتبط با کودکان روبهرو میشویم. از مهمترین حوزههای نیازمند توجه در رابطه با وضعیت کودکان شامل کودکان بازمانده از تحصیل، کودکان بدسرپرست و بیسرپرست، کودکان مهاجر و اتباع، کودکان کار و خیابان است.
لزوم مطالبهگری حقوق کودکان
وی خاطرنشان میکند: مهمترین شیوه احقاق حقوق از جمله حقوق کودکان، مطالبه آن است و به دلیل ناآگاهی، کودکان امکان مطالبه جدی و مستمر حقوق خود و قدرت اعتراض ندارند، به همین سبب "آسیب پذیرترین قشر" یک جامعه هستند. کودکان نیازمند نیروهای حمایتی برای مطالبه حقوق خود هستند. فعالان مدنی حوزه کودک، پژوهشگران و متخصصان عرصه کودک، انجمنهای فعال در حوزه کودک و حتی خیرین این حوزه میتوانند مطالبهگر حقوق کودکان در راستای تحقق آن باشند.
شعبان با اشاره به لزوم مطالبهگری حقوق کودکان، اظهار میکند: برای مطالبه حقوق کودکان باید ابتدا از بند بند حقوق کودک بالقوه یعنی ایدهآلترین وضعیت حقوق کودک در بستر یک جامعه خاص، اگاهی یافت و سپس نقاط ضعف و مسائل نیازمند پیگیری و مطالبه را شناسایی نمود و در نهایت اقدام به جلب حمایت سیاستگذران کرد. مهمترین راهکار برای رعایت حقوق کودک در یک جامعه "آگاهی بخشی" از حقوق کودک برای خانوادهها و کودکان است.
مدیر گروه جامعهشناسی کودک در کرسی یونسکو دانشگاه تهران ادامه میدهد: با آگاهی کودکان از حقوقشان آنها قدرت مطالبه پیدا کرده و با آگاهی خانوادهها رعایت حقوق کودکان بیشتر میشود زیرا خانواده اولین و مهمترین بستر تحقق حقوق کودکان است و با آگاهی خانوادهها مطالبهگری به حوزه عمومی و سطح کلان جامعه کشیده میشود.
روز کودک روزی برای حمایت عاطفی از کودکان
سعید رحیمی روانشناس کودک و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص تاریخچه نامگذاری روز کودک، اظهار کرد: دهه دوم قرن بیستم در آمریکا مسئله رفاه کودکان بیشتر از جنبه مذهبی مطرح شد. یک کشیش به نام چارلز لئونارد، جهت رفاه کودکان اعلامیهای مبنی بر نامگذاری روزی به نام کودکان را اعلام کرد، به دنبال این اعلامیه کنفرانسی جهانی در شهر ژنو برگزار شد و پس از جنگ جهانی دوم به طور جدی به دلیل آسیبهایی که کودکان دچار آن میشدند و تلفاتی که از کودکان در جنگهای جهانی به جای ماند این مسئله در سازمان ملل متحد مطرح و از سال ۱۹۵۹ پیماننامه دفاع از حقوق کودک منعقد شد و در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ این پیماننامه در سازمان ملل به تصویب رسید.
وی در خصوص هدف کنوانسیونها و جلسات در خصوص کودکان، افزود: چنین کنوانسیونها و جلساتی به دنبال زندگی کودکان در شادی، احترام و حمایتهای عاطفی از آنها برگزار میشود. اقشار مختلف مردم جهان باید نسبت به تبعیضها، سوءاستفادهها، محرومیتهای عاطفی، اقتصادی، فقر و … که بر زندگی کودکان سایه انداخته است آگاهی پیدا کرده و نسبت به حقوق کودک ادای احترام کنند.
پاسخ به نیازهای کودک، وظیفه مجموعه اولیای تربیتی
این استاد دانشگاه ادامه داد: از لحاظ روانشناختی دوران کودکی را از ابتدای تولد تا پایان ۱۸ سالگی در نظر میگیریم، البته برخی منابع تا ۲۵ سال را نیز دوران کودکی مینامند. بر اساس اصول روانشناسی تحول و رشد کودک را از ابعاد هیجانی، اجتماعی، جسمی، اخلاقی و حرکتی مورد بررسی قرار میدهند و با توجه به موارد بیان شده نیازمندیهایی را برای کودک در نظر میگیرند که پاسخ به آنها وظیفه مجموعه اولیای تربیتی که بر تربیت کودک نظارت دارند مانند والدین، مربیان، آموزشگاهها، وزرات آموزش و پرورش، بهزیستی، کانونهای فکری و پرورشی است.
وی اضافه کرد: کودکان نیازهای عاطفی، هیجانی، اجتماعی و نیازهای بین فردی و شناختی دارند که از ابتدا از سنین پیش دبستانی باید مورد توجه قرار گیرد که متأسفانه نیروی ورزیدهای در مجموعه تربیتی نهاد پیشدبستانی تربیت نشده است.
اهمیت محتوای آموزشی بهروز، مربیان متخصص و مادران آگاه در تربیت کودکان
رحیمی با اشاره به حساسیت تربیت در شش سال اول کودکی، تصریح کرد: تربیت کودکان در شش سال اول کودکی حساستر و مهمتر است که از آن به عنوان دوران طلایی رشد یاد میشود. تحول، رشد و شکلگیری شخصیت در این سنین بسیار حائز اهمیت است و مجموعه تربیتی کودکان باید با نگاهی حرفهای به کودکان نگاه کنند. قرن ۲۱ کودکانی قابل احترام با ویژگیهای مسئولیت پذیر، دارای وجدان، پرسشگر، نقاد، شاد، خلاق و کارآفرین، تابآور در فرآیند حل مسئله و انعطافپذیر دارد و به صورت مخصوص باید نیازهای کودک قرن ۲۱ مورد توجه قرار گیرد.
وی با اشاره به دلیل حساسیت تربیت کودکان در سنین شش سال ابتدایی، اظهار کرد: اهمیت تربیت کودکان در سنین شش سال ابتدایی به دلیل انعطافپذیری سلولهای مغزی کودکان در این سنین و بالا بودن قدرت یادگیری و فراگیری است و بنابراین باید موضوعات یادگیری را متناسب با ویژگیهای کودکان آماده کرده و مربیان متخصص خصوصاً مادران آگاه برای تربیت کودکان تربیت کنیم.
این روانشناس افزود: برای تربیت کودکان قرن ۲۱ باید مهارتهایی که خصوصاً در دوران کودکی اول به آن نیاز دارند را با استفاده از نیازسنجی کودکان (پیشدبستانی، دبستانی و نوجوان) با نیازهای کاملاً متفاوت و متنوع در نظر گرفت و محتوای آموزشی بهروز با توجه به این نیازها ساخته شده تا توسط برنامهای بسیار فرایندمدار در قالب مهارت از پیش دبستانی به کودکان آموزش داده شود و نوجوانان و جوانان بر اساس این ویژگیها در قالب مهارت و آموزشهای لازمه اقداماتی را در نظر بگیرند.
از میان برداشتن تبعیض و نگاه سنتی خانوادهها به کودکان
وی نگاه سنتی به کودکان را متذکر شد و گفت: ممکن است تفکر و نگاه سنتی کمتر اهمیت دادن به کودکان دختر و دسترسی به امکانات کمتر ورزشی، آموزشی و … نسبت به پسران وجود داشته باشد و ترجیح بر جنس پسر باشد زیرا شرایط بیرون رفتن راحتتر و امکان پاسخگویی بهتر به نیازهای آنها را دارند. در بسیاری از خانوادهها دختران باید بیشتر در منزل مانده و این شرایط را تحمل کنند که این موضوع اشتباه و توهینی نسبت به جنس دختر و زن است و اگر قرار باشد اینگونه مورد تحقیر واقع شوند و به نیازهای آنان پاسخ داده نشود همچنان بدون پیشرفت سر جای خود باقی میمانند.
رحیمی خاطرنشان کرد: هیچ فردی و بهطور ویژه والدین و مربیان اجازه مقایسه کودک از لحاظ نوع نیاز و تفاوتهای فردی کودکان را ندارد. چنین مقایسههایی بیشتر از نگاههای سنتی نشأت گرفته و به آن دامن میزند که در کودک باعث ایجاد حس حسادت، کینهورزی و آسیب روانشناختی میشود. کودکان قربانی مقایسه میشوند و معمولاً از درس و جامعه کنارهگیری کرده و در قالب رفتارهای پرخاشگرانه، نافرمانیها و رفتارهای ناشایست دیگر در موقعیتهای مختلف آنها را بروز میدهند.
وی ادامه داد: اگر در سنین پیش دبستانی و ابتدایی کودکی نتوانیم تربیتی مبتنی بر نیازهای اساسی کودک قرن ۲۱ را از طریق آگاهی دادن به والدین، آموزشهای مهارتی و برگزاری کارگاهها انجام دهیم باید مخاطرات تربیتی و زیانبار را در آینده شاهد باشیم. باید اصول عدم مقایسه کودک، پذیرش کودک، احترام به کودک، توجه به انتخاب و مسئولیت پذیری کودک را در نظر گرفته تا در آینده با بزرگسالان پرخاشگر، فتنهگر، دروغگو و بزهکار روبهرو نباشیم و جامعهای عاری از پلیدی داشته باشیم تا انسانها بتوانند در محیطی شاد با توانمندیهای مثبت خود، زندگی همراه با سلامت روانی داشته باشند.
نظر شما