اینجا کابل بود

ترس رژیم صهیونیستی از عضویت ایران در سازمان شانگهای، مواضع جدید رئیس جمهوری آذربایجان، وضعیت سیاسی و اجتماعی افغانستان، میدان جدید رقابت شرق و غرب و تصمیمات دولت در راستای افزایش صادرات غیرنفتی از مهمترین عناوین روزنامه‌های امروز _یکشنبه ۱۱ مهرماه_ است.

مطبوعات و رسانه‌های آزاد و شفاف در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب می‌شود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آرایش جدید دشمنی علیه ایران‌» به بررسی ترس رژیم صهیونیستی از عضویت ایران در سازمان شانگهای پرداخت و نوشت: جمهوری اسلامی ایران اخیراً و در جریان نشستِ ۱۷ سپتامبر سازمان همکاری‌های شانگهای در دوشنبه پایتخت تاجیکستان، با موافقت کلیه اعضا، به عضویتِ سازمان مذکور پذیرفته شد. بسیاری از ناظران و تحلیلگران بین‌المللی، عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگ‌های را حامل مزایای مختلفی برای این کشور دانسته‌اند. در این رابطه به طور خاص به پرستیژ و اعتبار بین‌المللی که ایران با عضویت در سازمان همکاری‌های شانگ‌های کسب کرده و یا مزایای اقتصادی و امنیتی که عضویت در این سازمان برای ایران به همراه دارد اشاره می‌شود (دسترسی ایران به بازارِ بیش از سه میلیارد نفری کشورهای عضو سازمان همکاری‌های شانگ‌های و همچنین برخورداری از ظرفیت‌های صنعتی و مالی کشورهای عضو سازمان مذکور و در عین حال، بهره‌گیری از قدرت اطلاعاتی-امنیتی کشورهای عضو سازمان شانگ‌های در امر مبارزه با تروریسم و افراط گرایی، از جمله مهمترین مزایای عضویت ایران در سازمان مذکور هستند.)

با این همه، این‌طور به نظر می‌رسد که عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای، می‌تواند حامل دستاوردهای گسترده‌تری نیز باشد و به طور خاص تا حدی بر روابط ایران با کشورهای عربی نیز در آینده تأثیرگذار باشد. مسئله‌ای که به طور خاص باید آن را از چشم‌انداز نظیر انتقال قدرتِ در روابط بین‌الملل و تبعات آن برای کشورهای عربی و نوعِ سوگیری‌های سیاست خارجی آن‌ها مخصوصاً در تعامل با ایران، مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد.

از منظر دانشِ روابط بین‌الملل، نهادهایی نظیر سازمان همکاری‌های شانگ‌های را می‌توان جلوه‌هایی عینی از تغییر کریدورهای قدرت در جهان ارزیابی کرد. در این چارچوب و بر اساس نظریه انتقال قدرت، قدرت‌های نوظهور در جهان نظیر چین، روسیه، هند و همچنین قدرت‌های منطقه‌ای نوظهوری نظیر جمهوری اسلامی ایران، ضمن ابراز نارضایتی از الگوی کنونی تقسیم قدرت در جهان که تا حد زیادی زاییده ترتیبات پس از جنگ جهانی دوم (با محوریت آمریکا و قدرت‌های اروپایی) است، در پی کنشگری در عرصه بین‌المللی متناسب با ظرفیت‌های کنونیِ قدرت خود هستند. ظرفیت‌هایی که با توجه به تقسیم نابرابر قدرت در جهان، عملاً امکان بروز و ظهور به معنای واقعی کلمه را ندارند (به طور خاص در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی).

از این رو، نهادهایی نظیر سازمان همکاری‌های شانگهای و یا بریکس، جلوه‌هایی عینی از حرکت جریان غالبِ قدرت در جهان از غرب به سمت شرق هستند. از این منظر، عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای، از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا با واقعیت‌های آتی قدرت در عرصه روابط بین‌الملل، هماهنگ است و می‌تواند اهرم‌های فشار قدرت‌های غربی علیه ایران در آینده را تا حد زیادی تضعیف کند.

در این رابطه به طور خاص اخیراً لاورنس هاس نویسنده و تحلیلگر نشریه نیوزویک در گزارشی با عنوانِ عضویت ایران در سازمان شانگ‌های می‌تواند گزینه‌های راهبردی آمریکا و اسرائیل را پیچیده کند می‌نویسد: «عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگ‌های یعنی همان همان بلوکی که کشورهایی نظیر چین، روسیه و هند در آن جز بازیگران کلیدی هستند، عملاً باشگاه قدرت‌های نوظهور رقیبِ آمریکا را تقویت کرده و به طور خاص، گزینه‌های تهاجمی و راهبردی آمریکا و اسرائیل علیه تهران را محدود خواهد کرد».

داستان ایران و باکو بالا می‌گیرد؟

روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «صدای صلح از باکو» به بررسی مواضع جدید رئیس جمهوری آذربایجان پرداخت و نوشت: طی روزهای اخیر تنش میان ایران و آذربایجان بالا گرفته و از مقامات کشورمان گرفته تا چهره‌های سیاسی و نمایندگان مجلس نسبت به این موضع واکنش نشان دادند. این در حالی است که در پی تحرکات سیاسی - نظامی جمهوری آذربایجان، ارتش جمهوری اسلامی ایران روز جمعه رزمایش فاتحان خیبر را برگزار کرد. امیر سرتیپ فرهاد آریان‌فر معاون عملیات نیروی زمینی ارتش هدف اظهار کرد: پیام رزمایش فاتحان خیبر به کشورهای دوست و همسایه، صلح و دوستی و برای دشمنان نظام پاسخی کوبنده خواهد بود پیش از این الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان در گفت‌‎وگویی با اتهام‌زنی علیه ایران به طرح ادعاهایی درباره ورود غیرقانونی کامیون‌های ایرانی به منطقه قره‌باغ پرداخت.

همین مساله نیز باعث شد تا ایران بخشی از قدرت دفاعی خود را در مرزهای شمال غربی به رخ همسایگان بکشد تا از افکار شوم و پریشان خود که با تحریکات ترکیه در سرمی‌پرورانند دست بردارند. اخیراً اردوغان رئیس جمهور ترکیه در اظهاراتی زیاده‌خواهانه ادعا کرده که هیچ تحرکی در منطقه نباید بدون اجاره ترکیه صورت گیرد. این در حالی است که خود ترکیه هنوز با مشکلات داخلی مواجه است و چند سالی از کودتای داخلی بر علیه اردوغان در این کشور می‌گذرد نکته جالب که روز گذشته فارن‌پالسی فاش کرد این بود که اردوغان بیمار است.

این نشریه نوشت: «در ماه‌های اخیر چند ویدئو منتشر شده که در آنها به نظر می‌رسد این رهبر ترکیه وضعیت جسمی خوبی ندارد. برخی از آنها واضح‌تر از بقیه هستند و آنها مجموعاً پرسش‌هایی مشخص را درباره سلامت اردوغان مطرح می‌سازند.»

این در حالی است که مواضع اخیر تهران از یک سو و رزمایش فاتحان خیبر ارتش جمهوری اسلامی که قدرت دفاعی ایران را به رخ صهیونیست‌ها و همسایگان غافل کشاند باعث شده تا آذربایجانی‌ها از مواضع کوتاه آمده و عقب‌نشینی کنند. چنانکه الهام علی‌اف رئیس جمهور آذربایجان در آخرین اظهار نظر خود نسبت به اتفاقات اخیر بر حمایت این کشور از طرح همکاری منطقه‌ای کشورهای منطقه قفقاز با ایران، روسیه و ترکیه تاکید کرده است. به نظر می‌رسد آذربایجان به این نتیجه رسیده که نباید با طناب پوسیده صهیونیست‌ها به چاه برود و گول بازی‌های اردوغان را بخورد و منافع کشور خود را دستاویز برخی کشورها قرار ندهد. به عبارت دیگر با اظهارات تازه رئیس‌جمهور آذربایجان می‌توان اذعان داشت که صدای صلح از باکو شنیده می‌شود. باید منتظر موضع‌گیری مقامات کشورمان در این خصوص باشیم.

داستان ایران و باکو بالا می‌گیرد؟

روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اینجا کابل بود» به بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی افغانستان پرداخت و نوشت: سینه ستبر می‌کنم و خیلی شجاع می‌روم در دل طالبان. خیلی زیادند. حدود چهل، پنجاه نفر. سلام می‌کنم و می‌گویم آمدم قلعه را ببینم. طالب‌ها اغلب به زن‌ها نگاه نمی‌کنند. اما برای من اهمیتی ندارد. خداوند به ما چشم داده که ببینیم و زبان داده که سخن بگوییم. می‌گوید نمی‌شود. طالب‌ها همه اسلحه به دست دارند و اینجا یکی از جاهایی است که مراقبش هستند. بعد من آن برگه جادویی را درست جلوی صورت رییس‌شان می‌گیرم و منتظر می‌شوم راه را برایم باز کنند. کمی گیج و با تعجب نگاهم می‌کنند و کنار می‌روند. راهنمایی وجود ندارد و من به تنهایی قدم به یکی از زیباترین قلعه‌های دنیا می‌گذارم و در تودرتوی قلعه بالا و پایین و هزارتوهایش گم می‌شوم. رفتن به جاهای تاریخی لذت‌بخش‌ترین تکه‌های زندگی عجیب و پر قصه من است.

باور دارم زندگی زیسته دیگری داشته‌ام و جایی دور و در مکانی کهن زندگی کرده‌ام. وگرنه هیچ دلیل دیگری برای این اندازه شوق وجود ندارد. شاید در درونم ارواح دیگری هم باشد. غیر از روح خودم که پنجاه سال کنار هم، خوب و بد هم را تاب آورده و سپری کرده‌ایم؛ شاید در اعماق این جان که این جسم رو به فرسودگی را هنوز با خود می‌کشد، روح‌هایی از گذشتگانی باشد که زمانی من بوده‌ام؛ مرد یا زن، کودک یا سالخورده، نمی‌دانم. ولی در روح من، تناسخ یا تناسخ‌های چندباره رخ داده که چیزی جانم و پایم را می‌کشاند میان این دالان‌های بلند تو در تو که زمانی دور کسانی در آن زیسته‌اند. عاشق شده‌اند. مرده‌اند. خود را کشته‌اند. تسلیم خشم، نفرت، مهر یا حسادت شده‌اند. تولد کودکان را دیده‌اند و افسانه و قصه شنیده یا روایت کرده‌اند و کسانی تاریخ نوشته‌اند که جایی و زمانی نام آنها باقی بماند و من حالا در قلعه «اختیارالدین» تک و تنها و در آستانه آفتابی که رو به غروب می‌رود از پله‌های بلند وارد دروازه‌های قلعه‌ای می‌شوم که گویا کسی از درون مرا پیش می‌برد.

هر قلعه دروازه ورودی جداگانه دارد. قلعه بالا دارای دو دروازه ورودی در سمت شمال و جنوب است و ورودی قلعه، پایین در قسمت غرب آن است. این قلعه دارای ۲۱ برج دیدبانی است که بزرگ‌ترین برج آن، برج تیموری نام دارد. طول قلعه از غرب به شرق ۲۵۰ متر و از شمال به جنوب به نقاط مختلف بین ۶۰ تا ۷۰ متر می‌رسد. مساحت و زیربنای برج در مجموع ۱۷۵۰۰ مترمربع و با احتساب پارک اطراف آن ۳۳ هزار مترمربع است. موزه شهر هرات نیز در داخل همین قلعه قرار دارد. در گشت واگذاری که زدم متوجه برخی شیشه‌های شکسته و به هم ریختگی فضاهای داخلی موزه شدم که به نظر می‌رسد به آمدن به یک‌باره طالبان بی‌ارتباط نباشد. از هر طرف که به قلعه وارد شویم راه‌هایی هست که به همدیگر وصل می‌شود و باشکوه‌ترین قسمت قلعه رفتن به بلندترین برج مرتفع است که ناگهان گویا برفراز هرات و خوش‌ترین بادهای جهان ایستاده‌ایم؛ یک سمت، بازار سنتی و آدم‌ها و سمت دیگر، انبوهی از درختان پارک و زیبایی، زیبایی خیره‌کننده قلعه‌ای کهن.

داستان ایران و باکو بالا می‌گیرد؟

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «داستان ایران و باکو بالا می‌گیرد؟» به بررسی میدان جدید رقابت شرق و غرب پرداخت و نوشت: تنش‌آفرینی‌هایی که در اولین گام‌ها با دردسرسازی برای کامیون‌های ایرانی شروع شده بود، با تجمع در مقابل سفارت ایران در باکو ادامه پیدا کرد تا دیروز مجلسی‌ها هم از ورود به ماجرا خبر دهند. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از برگزاری جلسه‌ای در این کمیسیون برای بررسی آخرین تحولات بین ایران و جمهوری آذربایجان خبر داد. محمود عباس‌زاده مشکینی روز گذشته همچنین گفت: «متأسفانه برخی کشورهای منطقه یک‌سری خواسته‌های راهبردی داشته و بر اساس قصه‌هایی که برای خود درست کردند، افق‌هایی می‌بینند و به دنبال کشورگشایی در منطقه هستند. آنها ادعاهای تاریخی بر مبنای داستان‌های جعلی و متوهمانه از تاریخ دارند؛ قصه‌هایی تخیلی که بر پایه آن می‌خواهند ماجراجویی کنند». وی تأکید کرد ایران «اجازه تعبیر خواب‌های متوهمانه برای برخی کشورها را نمی‌دهد. آنها باید حد و مرز خود را بشناسند. ملت‌ها هم چنین اجازه‌ای نمی‌دهند».

اما لحن هشدارآمیز عباس‌زاده تنها نمونه موضع‌گیری‌های این‌چنینی از سوی مقامات ایرانی در این مدت نیست؛ هرچند مقامات ایران مکرر تأکید دارند مسئله پیچیده‌تر از این نخواهد شد و دو همسایه از چالش‌های جدید عبور خواهند کرد، هم‌زمان هشدارها و اعتراض‌ها نیز در صحبت‌های آنها دیده می‌شود که تازه‌ترین نمونه جدی آن، اعتراض سفیر ایران در آذربایجان به ماجرای اقداماتی در مقابل سفارت ایران در باکو به این سفارتخانه بود. سیدعباس موسوی جمعه دراین‌باره گفت: «در پی تعرض و بی‌احترامی عده‌ای به سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو در نیمه‌شب گذشته [پنجشنبه‌شب] و اعتراض شدید و پیگیری‌های رسمی، پلیس دیپلماتیک و وزارت کشور جمهوری آذربایجان چهار متعرض به سفارت جمهوری اسلامی ایران را شناسایی، بازداشت و بازجویی کرد». سفیر ایران در باکو تأکید کرد سفارت در حال پیگیری موضوع تا حصول نتیجه و تنبیه خاطیان است. ماجرای سفارت اما در ادامه تنش‌های اخیری است که جمهوری آذربایجان آفریده است که ماجرای دردسرسازی برای کامیون‌های ایرانی شاید نقطه شروع برجسته این داستان در رسانه‌ها بود.

داستان این بود که جمهوری آذربایجان ناگهان عوارضی جدید برای یک جاده قدیمی تعیین کرد که به شکل خاص برای ایرانی‌ها تعریف شده بود. جاده گوریس – قاپان که مسیر رفت‌وآمد کامیون‌های ایرانی به سمت ارمنستان است، در چند نقطه در میان مسیرش وارد منطقه‌ای می‌شود که در پی تغییرات اخیر حاصل از ماجرای قره‌باغ، باکو مدعی آن شده و قطعه‌ای حدوداً ۲۵ کیلومتری از این جاده را داخل خاک جمهوری آذربایجان می‌خواند. این مسئله را البته برخی مشکلی می‌دانند که ارمنستان باید با اصلاح و تعمیر جاده‌های آن منطقه، دنبال حل آن باشد؛ اما گزارش‌هایی که از مرز ایران رسید، حاکی از آن بود که به‌طور ناگهانی، عوارضی سنگین که در برخی گزارش‌ها رقم آن تا حدود ۳۰۰ دلار نیز آمده است، برای ورود به خاک جمهوری آذربایجان در این مسیر تعیین کرده‌اند.

نکته شایان توجه علاوه بر هزینه سنگینی که این عوارض در مسیر رفت و برگشت بر کامیون‌داران ایرانی تحمیل می‌کند، این است که این مبلغ و ممانعت از عبور از جاده در صورت عدم پرداخت آن، مختص ماشین‌های ایرانی است و بقیه همچنان مثل قبل از جاده استفاده می‌کنند. این جاده‌داری ناگهانی حتی تا بازداشت چند ایرانی نیز پیش رفته است. این مسیر از طرف دیگر مسیر مهمی در ادامه راهی طولانی برای تجارت ایران است که هم برای ایران و هم برای ارمنستان اهمیت بالایی دارد. در واقع برخی تحلیلگران هزینه‌تراشی بیهوده و ناگهانی باکو برای این منطقه را دارای دو هدف خوانده‌اند؛ قطع ارتباط ایران و ارمنستان برای تحمیل خسارتی سنگین به ارمنستان و نیز بریدن دست ایران از منطقه قفقاز. علاوه بر این، مسئله‌ای که رفتار باکو در این زمینه را ناشایست‌تر می‌کند، مسیر مشابهی است که در سمت پیله‌سوار به سوی نخجوان از خاک ایران می‌گذشته و همواره بدون هیچ‌گونه عوارضی برای کامیون‌ها در آن منطقه باز بوده است؛ اما باکو بی‌توجه به همه این نکات، این ماجرا را کلید زده است.

داستان ایران و باکو بالا می‌گیرد؟

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تصمیمات جدید دولت برای افزایش صادرات غیرنفتی‌» به بررسی تصمیمات دولت در راستای افزایش صادرات غیرنفتی پرداخت و نوشت: ایران با ۱۵ کشور از طریق دریا و خشکی همسایه است. این همسایگان جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ میلیون نفر و سالانه بیش از هزار میلیارد دلار واردات دارند. این ظرفیت عظیم با ویژگی‌هایی همچون سهولت دسترسی‌، کاهش هزینه‌های حمل و نقل، موقعیت برتر ایران در مسیرهای ترانزیتی و اشتراکات فرهنگی، مذهبی، زبانی و تمدنی، فرصت کم‌نظیری برای توسعه صادرات کشور فراهم نموده است. با این وجود اما طی همه این سال‌ها، ایران سهم شایسته‌ای در این بازار به‌دست نیاورده است. دولت گذشته حتی در ارتباط با کشورهایی همچون سوریه که به دلیل اشتراکات سیاسی و مذهبی و ارتباط بسیار نزدیک در محور مقاومت تمایل زیادی برای ارتقای همکاری‌ها دارند نیز کارنامه موفقی نداشت و این فرصت ارزشمند را از دست داد.

کارشناسان معتقدند رویکرد غرب‌گرای دولت قبل علت اصلی این فرصت‌سوزی عظیم بوده و همین موضوع باعث شده نه همسایگان، که فرصت همکاری با دوستان شرقی نیز از دست برود.

اما پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم که با شعار توسعه همکاری با همه همسایگان و کشورهای دوست به میدان آمد، ورق برگشته و نگاه این کشورها نیز به ایران تغییر یافته که نخستین نشانه این تغییرات در پذیرش ایران به عنوان عضو دائمی سازمان همکاری شانگهای قابل مشاهده است.

حالا دولت در نخستین اقدام عملی برای احیای توان صادراتی کشور، برنامه‌هایی را برای فعال‌سازی ظرفیت‌های صادراتی در دستور کار قرار داده است. در این زمینه محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیس‌جمهور دیروز ابلاغیه‌ای را در راستای حمایت از صادرات غیرنفتی کشور ابلاغ کرد.

بر اساس این ابلاغیه رفع استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگان ابلاغ شد و لذا دیگر استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرکنندگان ربطی به ایفای تعهدات ارزی نخواهد داشت.

در این ابلاغیه ضوابط اجرایی سیاست‌های ارزی و تجاری برای توسعه صادرات و مدیریت واردات ذکر شده و همچنین به ضوابط عمومی تجاری و ارزی و ضوابط تهاتر کالا با نفت و میعانات گازی اشاره شده است.

در ماده ۱۲ بخش ضوابط عمومی تجاری و ارزی آمده است که «به منظور تسهیل مراحل صادرات، وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است بدون تعیین هر قید و شرطی نسبت به استرداد مالیات بر ارزش افزوده طی یک ماه از تاریخ برگ خروجی صادره توسط گمرک اقدام نماید. معافیت مالیات عملکرد صادرکننده منوط به رفع تعهد ارزی می‌باشد».

داستان ایران و باکو بالا می‌گیرد؟

کد خبر 526258

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.