به گزارش خبرنگار ایمنا، آموزش شهروندی به طور غیر رسمی در خانه یا محل کار یا کارگاههای آموزشی و یا به طور رسمی به صورت سرفصل درسی مجزا در مدارس و یا به صورت رشته تحصیلی دانشگاهی در واقع به شهروندان میآموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیت پذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها، پرورش یک شهروند نمونه یا شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست، بلکه به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ کنند.
اما آنچه که مشخص است نظام آموزش در جامعه شهری در اشکال رسمی و غیر رسمی به عنوان محوریترین اصل با مشکلات زیادی مواجه است، از جمله: عدم وجود جامعیت در آموزش، فقدان راهکارهای جلب مشارکت شهروندی، مشخص نکردن حقوق و تکالیف، وظایف متقابل شهروندان و شهرداری که دستاندرکاران امر آموزش را با پراکندگی و گسیختگی اهداف و مقاصد رو به رو کرده است.
آموزش شهروندی؛ از حرف تا عمل!
«فاطمه سادات حسینی» دانشجوی کارشناسی حقوق در خصوص آموزش شهروندی به ایمنا میگوید: آموزش شهروندی در گام نخست باعث آشنایی شهروندان با حقوق شهروندی خود میشود به صورتی که یک شهروند میتواند با فراگیری حقوق شهروندی نسبت به استیفای حقوق خود در ابعاد مختلف با روشی صحیح، درست و اصولی عمل کرده و از هزینه کرد و اتلاف وقت و تضییع حقوق خود جلوگیری کند.
وی میافزاید: متأسفانه بسیاری از ناهنجاریها، اتفاقات و رخدادهای منفی و نامطلوبی که به صورت روزمره توسط شهروندان در شهرهای مختلف کشور و در ابعاد و عرصههای گوناگون صورت میگیرد، ناشی از عدم شناخت شهروندان با مفاهیم و حقوق شهروندی خود است که این موضوع ارتباط مستقیمی با غفلت مسئولان نسبت به جدی گرفتن مقوله آموزش شهروندی دارد. مسئولان کشور ما از سطوح عالی رتبه تا مدیران لایههای میانی و پایین باید بدانند که اگر به موضوع آموزش شهروندی توجه ویژهای شود و در این زمینه سرمایه گذاری صورت بگیرد و بذر آن به درستی پاشیده شود، در چشمانداز کوتاه مدت، میان مدت و بلند میتوانند محصول آن را در جامعه درو کنند و این اتفاق از قضا باعث اعتماد و اطمینان دوسویه بین مردم و مسئولین میشود.
حسینی میگوید: آموزش شهروندی در جامعه امروزی صرفاً نباید مقطعی و به صورت گنجاندن مفاهیم آن در کتاب درسی یا ساخت کلیپ و تیزر و تراکت و… باشد، بلکه دستگاههای متولی باید با برنامهریزی جامع این آموزش را طبق یک سند به صورت مرحله به مرحله به اجرا در آورده و آن را نهادینه کنند تا آموزش شهروندی به یک شعار با شمایل تبلیغاتی در نیاید.
«علیرضا صفایی» کارشناس مسائل فرهنگی و دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی با ابراز گلایه از برخورد شعاری و انتخاباتی با موضوعات شهروندی توسط شخصیتهای سیاسی و مسئولان کشور در سالهای گذشته میگوید: متأسفانه در سالهای اخیر و در ادوار گوناگون همواره شاهد سخنرانیها و وعدههای آنان در رابطه با آموزش شهروندی و مقولههایی مانند ایجاد نشاط شهروندی و استیفای حقوق شهروندی بودهایم، اما در عمل فقط به رونمایی از منشور یا کتب مختلف بسنده شده و میتوان گفت هیچ اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداده است.
وی میافزاید: اگر به جای سخنرانی و رونماییها در سالهای گذشته، اتفاقی عملی و جدی در خصوص آموزش شهروندی رخ میداد و پیشرفتی در این زمینه قابل لمس بود، امروز جامعه دچار بسیاری از ناهنجاریها و اتفاقات نامطلوب ناشی از آموزش ندیدن شهروندی نبود و میتوانستیم امیدوار به آن آرمانشهری باشیم که آرزوی هر شهروند ایرانی است، اما امروز هم دیر نیست و اگر مدیران، رسانهها و سازمانهای متولی دست به دست یکدیگر دهند و برای ایجاد جامعهای با شهروندان آگاه همت کنند، میتوان با ریل گذاری درست به این آرمانشهر رسید.
صفایی با اشاره به سبک زندگی ایرانی-اسلامی که بسیار مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، میگوید: یکی از اصلیترین بسترهای رسیدن به سبک زندگی ایرانی-اسلامی، آموزش شهروندی میباشد. به طوری که هر چقدر از بودجه فرهنگی کشور در موضوع آموزش شهروندی هزینه شود، به سبک زندگی ایرانی-اسلامی مورد تاکید مقام معظم رهبری که همان شیوه حیات طیبه است نزدیک تر میشویم و غفلت از سوی مدیران و دستگاهها در این زمینه به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
آموزش شهروندی؛ وظیفه مدیریت شهری
«علیاکبر بنیاسدی» مدیر سابق مرکز آموزشهای شهروندی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری و مدیر ارتباطات و امور بینالملل شهرداری سمنان در این باره به ایمنا میگوید: آموزش شهروندی بخشی از وظایف مدیریت شهری است و در واقع مدیریت شهری و تشکلهای مدنی و محلی و … از طریق آموزش حقوق شهروندی و مهارتهای زندگی جمعی نقش بارزی در تربیت شهروندان خواهند داشت.
وی میافزاید: شهرداریها با ارائه خدمات متنوع شهری، همواره نقش مهمی در توسعه فیزیکی شهر فعال و پویا و تأمین امکانات بالقوه در تقویت نشاط و شادابی شهروندی به عنوان یکی از سرمایههای اجتماعی و توسعه فرهنگ شهروندی دارند و آموزش نقش مهمی را در این زمینه ایفا میکند، به طوری که این آموزشها در هر سال منجر به افزایش فرهنگ شهروندی و مسئولیت پذیری شهروندان میشود. لذا باید پرسیده شود که: اثرات اجرای برنامههای آموزش شهروندی بر افزایش معلومات حقوق شهروندی و رفتار زندگی جمعی شهروندان با تاکید بر کودکان و نوجوانان چگونه است؟ چرا که توسعه و تقویت رفتارهای شهروندی میتواند به شهرداری کمک کند تا به اهداف توسعه و رشد فرهنگی اجتماعی در کنار رشد و توسعه فیزیکی شهر برسند و در این میان آموزش یک عامل فرهنگی مؤثر است که میتواند بازدهی فرایند فعالیتهای فرهنگ و حقوق شهروندی شهرداری را افزایش دهد و از سوی دیگر آموزش در دوره کودکی بیش از دورههای دیگر نهادینه میشود و در عمق روح و جان کودکان اثر میگذارد.
بنیاسدی میگوید: آموزشهای شهروندی برای اثر بخشی باید از چهار عامل نیازسنجی آموزشی، طراحی و تدوین برنامههای آموزشی، اجرا و ارزشیابی برخوردار باشند. آموزش شهروندی با ارتقا فرهنگ شهروندی ارتباط مستقیم دارد، این مؤلفهها در جهت دادن رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه به عنوان یکی از الزامات اساسی سرمایه اجتماعی و شاخصهای توسعه فرهنگی یافتگی نقش مؤثر دارد. در واقع آموزش شهروندی به عنوان یک واقعیت فرهنگی همراه با عناصر کلیدی آن همواره در طول تاریخ زندگی اجتماعی انسان که به استقرار فرهنگ میانجامد نقش بارزی میتواند داشته باشد. امروزه این آموزشها در تعیین جایگاه فرد در جریان توسعه یافتگی در بستر جهانی شدن از ضرورتهای دستیابی تلقی میشود.
مدیر ارتباطات و امور بینالملل شهرداری سمنان میافزاید: آموزش مؤثر شهروندی از همان آغاز به شهروندان و بخصوص کودکان اعتماد به نفس و رفتارهای مسئولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی میآموزد که میتوان آن را وسیله انتقال دانش، مهارتها و ارزشها به شهروندان و بخصوص کودکان دانست که به واسطه آن خود را عضو مفیدی از حیات عمومی جامعه تشخیص دهند. از قرنها پیش متفکران سیاسی چون افلاطون و ارسطو به مسئله آموزش اجتماعی کودکان و ایفای نقش شهروندی توسط آنها توجه نشان دادهاند.
او میگوید: در آموزشهای شهروندی به چند نکته مهم باید توجه کرد؛ ابتدا باید به فعالیتهای شهروندی، ساخت و ساز شهری، رشد جمعیت مناطق شهری پرداخت و سپس با در نظر داشتن اینکه از لحاظ جمعیتشناسی، شهر هسته جمعیت دائم و ثابت است به ساختار فرهنگی، قومیتی و اجتماعی شهر توجهکرد. اما مهمتر از همه به مسئله فرهنگ باید توجه اساسی کرد، چرا که فرهنگ دارای کارکردهای هویتی و اجتماعی بوده و در اصل شخصیت اصلی جامعه را تشکیل میدهد؛ الگویی میباشد که نظام شهری را شکل داده است و متناسب با آن ارزشها، هنجارها، اهداف و وسایل لازم را برای شهروندان فراهم میسازد.آشنایی و شناخت دقیق مفهوم شهروندی، گام اول در جهت تحقق آن است اگر شهروندان با نیازها و حقوق خود و دیگران آشنا شوند خود را در برابر هم مسئول دانسته و متعهد میشوند در ساخت شهر، نقش اساسی و مؤثر داشته باشند.
بنیاسدی میافزاید: آموزش رفتارهای شهروندی در افزایش کیفیت عملکرد سازمانهای مدنی بسیار اثرگذار است. این آموزهها به تقویت اخلاق اجتماعی و بسط همبستگی اجتماعی یک جامعه در سطح "محلی- ملی و جهانی" کمک خواهد کرد و چنین اشاعهای در ابعاد نوع دوستی و پذیرش عمومی از اهمیت زیادی برخورداراست. در واقع نقش آموزش شهروندی به افراد جامعه را باید در قالب شناختی که شهروندان نسبت به قوانین و مقررات جامعه به دست میآورند مورد بررسی قرار داد که هر شهروندی در جامعه از این آموزهها چه برداشتی میکند.
وی مهمترین اهداف آموزشهای شهروندی توسط مدیریت شهری را اینگونه عنوان میکند: بسط و گسترش تواناییهای شهروندان، تقویت حس تعلق اجتماعی، تقویت حس اعتماد به نظام مدیریت شهری، ایجاد عدالت در برخورداری از فرصتها و امکانات، ساماندهی و یکپارچه سازی امور شهروندان، شناسایی و سنجش شاخصهای مرتبط با شهروندی، بهبود و ارتقای شاخصهای مثبت شهروندی، توسعه و تعمیم دانشها، نگرشها و مهارتهای مثبت و سازنده شهروندان، تقویت ساختار شهروندی از طریق استقرار نظام حقوق، تکالیف بین شهروندان و مدیران شهری، مشارکتجویی و افزایش میزان اثرگذاری شهروندان در بهبود امور شهر، تقویت بینش زندگی جمعی و احترام به نیازهای جمعی در مقابل فردگرایی و بسترسازی تعاملات هدفمند اجتماعی به منظور تثبیت حاکمیت.
نظر شما