به گزارش خبرنگار ایمنا، اهالی فرهنگ و هنر به همت مرکز پژوهشهای شورای شهر اصفهان گرد هم آمدند تا در راستای هدف «باشگاه شهر اندیشان» که مشارکت شهروندان در اداره شهر است، در رابطه با رویایی که برای اصفهان در سر دارند، صحبت کنند.
اصفهان شهر فرهنگ و هنر که این روزها با بحرانهای جدی دست و پنجه نرم میکند، دوستدارانی دارد که رویاهای زیادی را برای این شهر در سر دارند، یکی در رؤیای اداره بخش فرهنگی توسط مردم است و دیگری به دنبال اداره معمولی شهر با آدمهای معمولی است.
بنیان اصفهان بر پایه سختکوشی مردم شکل گرفته است
محمود فروزبخش، نویسنده کتاب «اصفهان شهر گنبدهای فیروزهای و کاشیهای شکسته» از رؤیای خود برای اصفهان گفت: شهری که در آن حساب بانکی همه خالی باشد و سرمایهها در گردش؛ وقتی پول در هیچ حسابی نباشد، تمام قدرت مالی مردم در گردش است و اگر این اتفاق بیافتد اتفاقات خوبی در حوزه فرهنگ رخ میدهد.
وی اضافه کرد: باید یک حکومت مرکزی مقتدر بر شهر حکمفرما باشد که فاصلهای بین حرف و عمل آن نباشد، چنین حکومتی، هم باید انگیزه شروع داشته باشد، هم توان ادامه و هم افقی اعلا برای رسیدن به آن؛ شهری که امورات فرهنگی آن دست مردم باشد تا دوباره بناهایی مثل حمام علیقلیآقا، ساروتقی و سیوسهپل در آن ساخته شود و اصفهانی که همه تکثرها را در خود جا بدهد.
این فعال فرهنگی ادامه داد: دنیای جدید باید یک قدم جلو تر باشد و این تکثرها که سرمایه و امور فرهنگی را در دست دارند به رسمیت شناخته شوند. مردم باید فرصت بروز و ظهور پیدا کنند و در امور فرهنگی موانع بر سر راه آنها نباشد.
فروز بخش اظهار کرد: رؤیای خود را در اختیار مردمانی میبینم که با سختکوشی و تلاش به امر فرهنگی جهت میدهد. اصفهان، امروز از فرصت طلبی میسوزد، زیرا بنیان آن بر پایه سختکوشی و تلاش مردم شکل گرفته است، اما اگر روحیه فرصت طلب در شهروندان ایجاد شود تیشه به بنیان هویت اصفهان زده میشود.
وی تصریح کرد: رؤیای ما در فرهنگ اصفهان زمانی محقق میشود که دولت با امکانات خود فرصت طلبی را ایجاد نکند و مردم قوی با سختکوشی سرمایه خود را برای امور فرهنگی خرج کنند.
اصفهان شهر نوا و نغمه است نه هیاهو
در ادامه این نشست مهدی ژیانپور، رئیس جهاد دانشگاهی اصفهان از رویایش برای اصفهان گفت: برای اصفهان آرزوی شهر کثرت مُبالات دارم، زیرا ما باید در اصفهان دست به مبالات بازی بزنیم و بی مبالاتی را به بازی مبالات تبدیل کنیم.
وی افزود: دوست ندارم روزی اصفهان شبیه تهران، توکیو، استانبول و دوبی شود؛ شهری آشفته، پرهیاهو، شلوغ و سریع؛ زیرا تهران، الگوی توسعه بسیاری از شهرها بوده اما اصفهان نباید تهران غول پیکر دیگری شود، توکیو بزرگترین کلانشهر جهان با آب و رنگ جعلی که برای اصفهان آب و رنگ جعلی نمیخواهم، ازدحام و شلوغی استانبول را برای اصفهان نمیپسندم، زیرا اصفهان تحمل این همه شلوغی و ازدحام را ندارد، دبی سریعترین شهر دنیا است که این سرعت را نیز برای اصفهان دوست ندارم، رؤیای من برای اصفهان شهر پر سرعت توسعه یافته نیست، بی مبالاتی است اگر برای اصفهان، این شهرها را الگو قرار دهیم، با توجه به طبیعت و تاریخی که اصفهان دارد، وارونه عمل میکند.
رئیس جهاد دانشگاهی اصفهان تصریح کرد: رؤیای من کوچک، کم و کند بودن اصفهان است، زیرا کوچک بودن اصفهان زیباست و از بالای میدان نقش جهان همه اصفهان پیداست و عظمت و شکوه اصفهان به پهناوری آن نیست، بلکه اصفهان دست یافتنی است، اصفهان شهر نغمه و نوا است نه هیاهو.
وی افزود: اصفهان را شهری برای آدمهای معمولی میخواهم، زیرا آدمهای معمولی میتوانند روند معمولی را به پیش ببرند. البته باید خواست و ذائقه مردم معمولی باشد تا این اتفاق رخ دهد. مبالات در لغت نامه دهخدا یعنی تدبیر و اندیشه داشتن بعضی اتفاقات در بعضی شهرها نقش ایجاد میکند و موضوعی را تسریع میبخشد.
ژیان پور خاطر نشان کرد: بیتوجهی مدیران به تاریخ و طبیعت اصفهان بیمبالاتی است. اصفهان، رویایی است که محقق شده و برای همین هیچکس در هیچ سطحی نباید برای آن بیملاحظه تصمیم بگیرد.
رؤیای من برای اصفهان شهری بدون گمشده است
علی اکبر بقایی، فعال فرهنگی نیز در پایان این نشست از رؤیای خود برای اصفهان، گفت: رؤیای من برای اصفهان، شهری که کسی در آن گم نمیشود، شهری که زندان ندارد به این معنی که افراد، داشتههای خود را حبس نمیکنند و آن را به جریان میاندازند، شهری که نیاز به سازمانهای فرهنگی بودجه خور ندارد و شهری که هر چیزی در آن سر جای خود قرار دارد.
وی افزود: رؤیای من برای اصفهان شهری بدون گمشده است، گمشدگی به معنای سر جا نبودن تابلوهای شهر نیست، بلکه گمشدگی یعنی در جایی که باید، قرار نداشته باشیم، زیرا تمام کارها بی معنا میشود، رؤیای من برای اصفهان شهری است که مردمی توانمند، قدرت جایابی، جاگیری، جهتیابی و جهتگیری و توان حرکت دارد.
این فعال فرهنگی اظهار کرد: تمرکز متولیان فرهنگ بر توان حرکت است و به توان جایابی، جاگیری و جهتگیری توجه نمیشود و خطای راهبردی با راهکار درست مثمر ثمر نخواهد بود. در زمان خطای راهبردی بدون راهکار یعنی کار بد را خوب انجام دهیم. وظیفه ما انتقال قدرت جایابی به اطرافیانمان است تا در شهر گمشده نداشته باشیم.
بقایی با بیان اینکه یکی از رویاهای من برای اصفهان تحقق اکوسیستم فرهنگی است که خود تولید، تنظیم و مصرف میکند، خاطرنشان کرد: اگر مردم به توانایی جایابی و جهتیابی برسند، شبکه مردم شکل میگیرد که ماحصل آن ارتباط مردم با یکدیگر است. با توانایی جایابی به پدیده شبکه نرم دست پیدا و رقیب و معارض را در اتفاقات فرهنگی رصد و متناسب با تواناییها حرکت میکنیم.
نظر شما