به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، زوال عقل نوعی اختلال روانی به حساب میآید که اغلب دامنگیر افراد کهنسال است و مشکل در حافظه، قدرت شناختی و اندیشه را برای فرد مبتلا در پی دارد. گزارشات حاکی است که امروزه زوال عقل حدود ۵۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار داده و پیشبینی شده است که تا ۲۰ سال آینده به میزان دو برابر نیز افزایش یابد. اگرچه در گذشته اختلال روانی افراد کهنسال چندان مورد توجه قرار نمیگرفت، اما اخیراً از اهمیت ویژهای در میان همگان برخوردار شده تا جایی که حتی مدیران نیز تلاش کردهاند شهرها را سازگار با نیازهای این قشر طراحی کنند تا اختلالات روانی میان آنان را به حداقل برسانند.
طراحی شهری میتواند نقش مهمی در چگونگی درک محیط و بهبود تجربه افراد مبتلا به زوال عقل از مکانهای عمومی ایفا کند و آنها را با پیرامون زندگی خود پیوندی دوباره دهد. گزارشات حاکی است که امروزه معماران در تلاش هستند طراحی شهرها را به گونهای تغییر دهند تا نیازهای افراد پیر، خانوادههای آنها و مراقبانشان را بیش از پیش برآورده کنند.
اصول طراحی شهری سازگار با زوال عقل
طراحی شهری سازگار با زوال عقل شیوهای غیر پزشکی است که میتواند بعضی از علائم مربوط به اختلالات روانی و حافظهای نظیر اضطراب، پرخاشگری، پریشان حواسی، بی اختیاری و مشکلات بصری را در افراد پیر به حداقل برساند. منتقدان بینالمللی در زمینه اصول شهرسازی سازگار با زوال عقل به این توافق رسیدهاند که مناطق شهری باید به گونهای طراحی شود که قابلیت دسترسی را برای تمام افراد دارای ناتواناییهای جسمی و ذهنی مختلف فراهم آورد، امکان استقلال آنها را افزایش دهد و خودباوری را در میان آنان به حد اعلی برساند. مدیران در طراحی شهری دوستدار افراد مبتلا به زوال عقل باید نیازهای خانوادهها و مراقبان آنها را نیز مورد توجه قرار دهند تا رفاه این جوامع را برای مراقبت هر چه بهتر و بیشتر از فرد مبتلا فراهم آورند.
اصول طراحی شهری دوستدار زوال عقل برای اولین بار در دهه ۱۹۸۰ ارائه شد که در آن زمان، مدیران استرالیایی قوانین را برای حمایت از افراد مبتلا به اختلالات روانی در طراحی شهرها اجباری کردند. کمی بعد، محققان دانشگاه دولتی استرلینگ اسکاتلند مرکز توسعه خدمات زوال عقل را تأسیس کردند که رویکردهای آن مورد استقبال مدیران بسیاری از شهرهای جهان قرار گرفت. در این مرکز از معماران خواسته شد زوال عقل را نوعی بیماری در نظر گیرند و طراحیهای شهری جدید را بر مبنای آن انجام دهند.
قانون تبعیض ناتوانی در سال ۱۹۹۵ به تصویب رسید که بر اساس آن، اعمال طراحی شهری متفاوت در فضاهای عمومی معاف از تبعیض بود و در نتیجه باید فرصتهایی برابر برای تمام افراد با هر گونه توانایی جسمی فراهم آید تا همگی با محیط زندگی خود پیوند برقرار کنند.
طراحی شهری امروز برای بیماران مبتلا به زوال عقل
تحقیقاتی که اخیراً در زمینه زوال عقل انجام شده حاکی است که این اختلال تنها با افزایش سن در ارتباط نیست بلکه تمام افراد با هر سنی تحت شرایط خاصی ممکن است اختلال روانی زوال عقل را تجربه کنند با این حال، خطرات ناشی از آن با افزایش سن بیشتر میشود. مصرف مواد مخدر، ابتلاء به قند خون و دیابت نیز احتمال تجربه زوال عقل در افراد را بیشتر میکند و این در حالی است که کیفیت هوا نقش مهمی در سلامت ذهن و در نتیجه پیشگیری از اختلالات روانی ایفا میکند. در این راستا، مرکز جهانی آلزایمر در سال ۲۰۲۰ گزارشی منتشر کرده است که بر اساس آن مدیران در طراحی شهری موظف به پیادهسازی رویکردهای سازگار با بیماران مبتلا به زوال عقل و سایر عارضههای روانی هستند. این رویکردها با سایر استراتژیهای طراحی شهری دوستدار سالمند سازگار است و پیوند افراد پیر با محیط زندگی و طبیعت اطراف آنها را در بر میگیرد. در واقع، برنامهریزان هر شهر باید شرایطی را فراهم آورند که در آن، افراد پیر و بازنشسته در فعالیتهای گروهی شرکت کنند و حتی به انجام فعالیتهای مختلف نظیر پرورش باغهای اجتماعی بپردازند.
زوال عقل، یک مسئله سلامت عمومی
زوال عقل نباید تنها در سطح ملی و محلی مورد توجه قرار گیرد بلکه، طراحی شهری باید به صورت بین المللی اصلاح شود تا افراد مبتلا و حتی خانوادههای آنها از مزایای واکنش جهانی به این اختلال بهرهمند شوند. حامیان اولیه طراحی شهر سازگار با زوال عقل از این نظر به توافق رسیده بودند که طراحی شهری باید به گونهای انجام شود که افراد مبتلا به اختلالات روانی بیشترین پیوند را با محیط زندگی خود برقرار کنند. در این صورت، زوال عقل به عنوان یک مسئله عمومی مورد توجه قرار میگیرد که میتواند در هر نقطهای از کره خاکی، رفاه را برای افراد مبتلا به ارمغان آورد ضمن اینکه چالشهای مربوطه را برای اعضا خانواده به حداقل برساند و سلامت ذهنی آنان را نیز تأمین کند.
نظر شما