به گزارش خبرنگار ایمنا، از مهمترین مراحل تهیه برنامههای شهری، بازنگری در طرح پس از یک بازه زمانی مشخص است اما به دلیل به توجهی به استانداردها، فرآیندها و روندهای شهری معمولاً بازنگری در طرحها با چالشهای جدی مواجه است تا جایی که درصد زیادی از ضوابط و مفاد طرح اصلی در فرآیند بازنگری مورد تردید قرار میگیرد که این اتلاف زمان و هزینه است. اگرچه بازنگری جزئی از فرآیند تهیه طرح و برنامه شهری است اما قرار نیست طرح جدیدی تهیه شود لذا نیاز است در همان مراحل ابتدایی طرح تا حد امکان تمامی جوانب مدنظر قرار بگیرد. در گفتوگویی با" حسن سجادزاده"، دکترای طراحی شهری این موضوع را بررسی کردیم. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید:
بازنگری طرحهای شهری چه ضرورتی دارد؟
چنانچه شهر را به عنوان یک موجود زنده در نظر بگیریم، همانطور که یک موجود زنده تغییر میکند، شهر و فرآیندهای شهری نیز دچار تحول میشود لذا نمیتوان برنامه ثابتی را در نظر گرفت که تمامی مسائل در آن به طور صد در صد پیش بینی شده باشد. بر این اساس طرحهای شهری نیازمند اصلاح و بازنگری هستند. از دلایل شکست طرحهای جامع و تفصیلی شهر نیز نبود ظرفیت و انعطاف برای بازنگری است. قانونگذار در چنین شرایطی کمیسیون ماده ۵ و ماده ۱۰۰ را پیش بینی کرده که البته نمیتواند چندان کارساز باشد زیرا تنها محملی است که اگر فردی خلافی انجام داد، با پرداخت جریمه فعالیت خود را ادامه دهد. طرحها و برنامههای شهری باید با مقتضیات زمان، شرایط و ویژگیهای هر شهر مطابقت، و امکان تغییر و تحول داشته باشد تا بتواند در لحظه خودش را با مسائل و شرایط جدید وفق دهد اما متأسفانه فرآیند بازنگری و اصلاح طرحهای شهری در کشور ما چندان به صورت منطقی پیش نمیرود.
بهتر است بازنگری در کدام مرحله از تهیه طرح انجام شود؟
بازنگری باید در زمان مناسب و متناسب با شرایط باشد. برخی اوقات ممکن است بازنگری یا اصلاحی بر روی برنامهها و طرحهای شهری انجام شود اما از زمان دقیق آن گذشته باشد و یا پیش از موعد مقرر اتفاق بیفتد که کارساز نیست. انجام بازنگری مقتضیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خودش را نیاز دارد و بر آن اساس نیز باید دنبال شود لذا کارشناسان و مدیران شهری باید به زمان انجام بازنگری طرحها به عنوان یکی از فرآیندهای مهم در برنامه ریزی شهری توجه داشته باشند. زمان بازنگری میتواند قبل از تهیه طرح، در حین تهیه طرح و یا بعد از تهیه برنامه باشد و نمیتوان زمان و مکان مشخصی را پیش بینی کرد اما در عین حال انجام بازنگری با توجه به مقتضیات زمان و مکان یک واقعیت و یک ضرورت است.
کدام مسائل و جوانب در فرآیند بازنگری بیشتر مورد توجه است؟
عنوان و موضوع طرح در بازنگری اهمیت زیادی دارد و مسائل مختلفی در فرآیند بازنگری طرحهای شهری مورد توجه قرار میگیرد. مسائل حقوقی در این فرآیند از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا برنامه ریزان و طراحان از قبل به مسائل حقوقی و اجرایی طرحها واقف نبودند. برآوردها و پیوستهای اقتصادی و یا پیوستهای فنی نیز در پارهای موارد مورد بی توجهی قرار میگیرد که اثرگذاری طرح را کاهش داده و لزوم بازنگری را تشدید میکند. مسائل زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی نیز در بازنگری مورد توجه است لذا نیاز است و همواره تاکید میشود که پیوستهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای تمامی برنامهها و طرحهای شهری در نظر گرفته شود. به طور کلی بازنگری برای هر طرح بسته به موضوع و اهداف آن و اینکه برای چه شهری با چه ویژگیها و موقعیتهایی تهیه شده، انجام میشود اما مسائل حقوقی، فنی، اقتصادی و اجتماعی بیشتر از سایر مسائل شهری مورد توجه است و منجر به بازنگری در طرح میشود.
چالشهای بازنگری در طرحهای شهری چیست؟
طرحهای شهری از جمله طرحهای جامع شهر در قالب کمیسیونها و کمیتههای مشخصی پیگیری میشود که البته این کمیسیونها نتوانسته اصلاحاتی بر روی طرحها ایجاد کند و موجب شده تا ما به سمت بازنگری طرحها و برنامهها حرکت کنیم. به طور کلی نبود شناخت، مطالعه و پیش بینی همه مولفهها، شاخصهها و عواملی که در تهیه طرح مؤثر است، از چالشهای پیش روی بازنگری است.
برنامه ریز و مدیر شهر معمولاً در فرآیند تهیه طرح شناخت کافی و دقیق نسبت به مسئله و موضوع پیدا نمیکند و سریعاً نسخهای تجویز میکند لذا تمامی مسائل و جوانب در این طرحها در نظر گرفته نمیشود. به طور مثال در طرحی بر روی مسائل کالبدی بیشتر تاکید و برای آن برنامه ریزی میشود اما مسائل اجتماعی و فرهنگی مورد بی توجهی قرار میگیرد. از نظر من اساسیترین چالشی که منجر به بازنگری طرحهای شهری میشود، تک بعدی نگاه کردن به شهر است. مدیران و برنامه ریزان ما شهر و برنامه ریزی شهری را صرفاً از جنبه کالبدی مورد توجه قرار میدهند اما طرح شهری برنامهای محتوایی است که باید تمامی ابعاد روحی، روانی، اجتماعی، اقتصادی را مورد توجه قرار دهد. چالش دیگر این است که ما در تهیه برنامههای شهری نگاهی واقعبینانه نداریم. ممکن است طرحی در کشوری دیگر برای شهری دیگر با فرهنگی متفاوت در نظر گرفته شده باشد اما برنامه ریز و مدیر شهری ما سعی کند همان طرح را برای شهرهای ایران نیز پیاده سازی کند.
نگرش تک بعدی نسبت به مسئله و نبود نگرش همه جانبه گرایانه، همینطور نبود نگاه واقعبینانه و زمینه گرا دو چالش اساسی است که منجر به بازنگری میشود و چنانچه این دو پارامتر در تهیه برنامهها مورد توجه قرار بگیرد بسیاری از مسائل شهر حل میشود.
توجه نداشتن به مدیریت یکپارچه در تهیه طرحها نیز مسئله ساز است؛ علاوه بر مدیریت یکپارچه بحث مشارکتهای مردمی نیز در این فرآیند مطرح میشود که وجود آن ضرورت دارد. نقش مدیریت یکپارچه در تهیه طرحهای شهری به خصوص در مراحل اجرایی طرح اهمیت زیادی دارد و در کنار آن نقش جامعه مدنی، مشارکتهای مردمی، سازمانهای مردم نهاد و گروههای ذینفع و ذینفوذ بسیار حائز اهمیت است. باید توجه داشت سهم مردم، سهم کاربران و استفاده کنندگان متأسفانه امروزه در تهیه طرحهای شهری نادیده گرفته میشود و موازی کاری میان سازمانها و نگاههای سیاسی که وجود دارد، موجب شده فرآیند بازنگری طرحهای شهری ضرورت پیدا کند.
نظر شما