مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بفرمائید نفت بفروشید؛ بدون بابک زنجانیها!» به بررسی ادعای نماینده تهران در خصوص عدم فروش نفت در دولت روحانی پرداخت و نوشت: عملکرد دولت حسن روحانی در حوزه سیاست خارجی و مهمتر از آن فروش نفت و درآمدهای آن تا حدی مشخص است و اگر نگاهی به کارنامه هشت ساله دولتهای یازدهم و دوازدهم بیندازیم به خوبی میتوان فروش نفت و درآمدهای آن را در این دو دولت به دو بخش مجزا و منفک تقسیم کرد. چنانکه در دولت نخست روحانی به واسطه سیاست خارجی تعامل گونه با دنیا و سپس انعقاد برجام، ایران توانست نفت بیشتری را صادر کرده و به فروش برساند چنانکه در برخی اوقات حتی تا فروش ۲ میلیون و پانصد هزار بشکه نفت در روز هم پیش رفت و ثمرات آن نیز تأثیر محسوسی بر شرایط اقتصادی جامعه گذاشت. اما در دولت دوم روحانی و به خصوص پس از خروج آمریکا از برجام و وضع تحریمهای ظالمانه و یکجانبه از سوی آمریکا علیه ایران شرایط متغیر شد و صادرات و فروش نفت کشورمان نیز با تحولات منفی روبهرو شد و به خاطر تحریمها دولت آنطور که باید و شاید نتوانست نفت بفروشد.
این در حالی است که با وجود سختیها و مشقات طاقتفرسا هیچ گاه فروش نفت کشور به صفر نرسید و دولت و وزیر کار بلدش بیژن زنگنه به لحاظ مدیریتی همچنین دیپلماسی نفتی خود در اوپک اجازه نداند که صادرات نفت ایران بخوابد. گرچه همانطور که گفته شد تأثیر تحریمهای آمریکا باعث شد تا فروش نفت ۲.۵ میلیون بشکه ایران به زیر ۵۰۰ هزار بشکه و شاید هم کمتر برسد و بسیاری از کشورها به دلیل تحریم ایران و فرار از اعمال جریمه آمریکا قید خرید نفت ایران را زدند و صرفاً برخی کشورها که مشتری دائم ایران بودند مثل هند، چین و برخی دیگر از کشورها آن هم بعضاً به صورت تهاتر کالا و در بقیه موارد پرداخت یورویی از ایران نفت خریدند. هر چند که اروپاییها هم یا به دلیل تحریم کنار کشیدند یا جسته و گریخته به خرید نفت ایران تحت شرایطی پرداختند. لذا به نظر میرسد اینکه گفته شود دولت روحانی و وزیر نفتش بیژن زنگنه در سالهای اخیر به بهانه تحریم نفت نفروختند سخنی اشتباه باشد اما گویا مخالفان دولت روحانی که در زمان استقرار دولت شمشیر را از رو بسته بودند و از همه طرف هجمههای خود را به دولت و کابینه داشتند درصددند که پس از پایان دولت نیز دست از سر روحانی و مردانش برندارند.
چندی پیش بود که عزت الله اکبری تالارپشتی، رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس در برنامه دستخط سخنانی را بیان کرد که با عملکرد دولت روحانی و گفتههای وزیر نفتش چندان جور در نمیآید. اکبری گفت: «بعد از مجلس یازدهم که تشکیل شد جناب آقای زنگنه در جلسهای که دوستان اصرار کردند ما همدیگر را ببینیم، من به ایشان گفتم چرا نفت را نمیفروشید؟ گفت نمیتوانیم. گفتم میتوانید، گفت نمیتوانیم. وقتی من پافشاری کردم گفت داریم کارهایی انجام میدهیم.» وی بیان کرد: اولین سفر خارجی آقای روحانی در دوره اولش به عمان بود. شاه آن زمان عمان ، به آقای روحانی میگوید اینجا مخازن بزنید و ما هم داریم، نفت را داخل این مخازن بریزید و بروید و نگرانی نداشته باشیم و ما نفت را میفروشیم. بعد از ۲۰-۱۵ روز هیأتی آمدند که معمولاً پیش من میآمدند و من آن زمان پشتیبانی نفت بودم. گفتند ما آمدیم و باید چه کار کنیم؟ میخواهیم مخازن را ایجاد کنیم. یکی ایرانی و دیگری خارجی بود. به یکی از مدیران نزدیک آقای زنگنه زنگ زدم، گفتم آقایان آمدهاند؛ خب الان چه شد؟ گفت آقای اکبری فراموش کنید! این خیلی مسخره است.»
اینکه صحبتهای این نماینده تهران چه میزان از صحت برخوردار است جای خود اما قدر مسلم وزیر نفت وقت هر زمان که در برابر رسانهها قرار گرفت از فروش نفت با وجود مشکلات مختلف و تحریمها خبر داد. حال اینکه زنگنه چگونه در جلسه مورد اشاره به رئیس کمیسیون صنایع مجلس گفته نمیتوانیم نفت بفروشیم خود محل تعجب است، چراکه دولت در سختترین شرایط نیز حتی ۱۰۰ هزار بشکه در روز هم نفت فروخته و اینگونه نبوده که نتواند نفت خود را به فروش برساند.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مافیای مخفی علیه برجام» به بررسی مخالفت تندروهای آمریکایی با برجام پرداخت و نوشت: علیرغم آنکه دولت رئیسی سکان قدرت را در ایران به دست گرفته، اما همچنان از آغاز مذاکرات احیای برجام در وین خبری نیست. در میانه تعلیق مذاکرات وین، خبرهای رسیده از تشکیل تیم مخفیانهای در واشنگتن شامل تندروهای ضد برجام از جمله مقامهای دولت ترامپ برای ارائه مشورت به دولت جو بایدن حکایت دارد.
به گزارش رویداد ۲۴، مذاکرات احیای برجام همچنان در تعلیق به سر میبرد در حالی که انتظار میرفت پس از برگزاری انتخابات ایران، دور هفتم مذاکرات وین از سر گرفته شود اما اخبار ضد و نقیضی درباره بازگشت وزرای خارجه کشورهای ایران و ۱+۵ به وین به گوش میرسد. همزمان اخبار منتشر شده از پیوستن منتقدان برجام به میز ایران در دولت بایدن حکایت دارند.
وزرای سه کشور اروپایی در گفتوگوی تلفنی با امیر عبداللهیان وزیر خارجه جدید ایران خواستار بازگشت ایران سر میز مذاکره شدند. وزیر خارجه ایران نیز ضمن تاکید بر پایبندی ایران به مذاکرات احیای برجام گفت که تهران در مذاکراتی حاضر میشود که حقوق ایران در آن به رسمیت شناخته شده، منافع آن تأمین شود و نتایج ملموسی داشته باشد.
امیرعبداللهیان در تازهترین اظهار نظر خود درباره زمان بازگشت ایران به مذاکرات وین گفته بود که دو سه ماهی زمان میبرد تا دولت جدید ایران مستقر شود و برای هرگونه تصمیمی که میخواهد در این رابطه بگیرد، برنامهریزی کند. تعیین زمان حدودی بازگشت ایران به میز مذاکرات وین انعکاس گستردهای داشت و با واکنش منفی رئیس میز ایران در واشنگتن همراه شد. راب مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در سخنانی دراینباره از اتمام صبر واشنگتن گفت و تاکید کرد که آمریکا نمیتواند تا ابد منتظر بازگشت ایران به مذاکرات احیای برجام باقی بماند.
راب مالی آنچه مواضع واشنگتن است را شفافتر بیان کرد و گفت که تاکنون آمریکا چیزی درباره اینکه دولت ابراهیم رئیسی آماده متعهد شدن به دور هفتم مذاکرات وین بوده است را دریافت نکرده است. راب مالی که با بلومبرگ صحبت میکرد به این اظهارات اکتفا نکرد و در صدد تعیین ضربالاجل برای ایران برآمد و گفت که طولانیتر شدن مذاکرات و روند بازگشت ایران به آن، با پیشرفت برنامه هستهای ایران همراه خواهد شد و در این صورت طرفین باید به «نتیجه دیگری» دست یابند.
ایران پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، مذاکرات وین را تا انتخاب رئیس جمهور جدید و تشکیل دولت ایران متوقف کرد. در این شرایط اخباری فاش شده که نشان میدهد آمریکا تنها در انتظار آغاز دور بعدی مذاکرات نبوده و در تلاش است تا با استراتژی جدیدی در مذاکرات احیای برجام در وین شرکت کند.
روزنامه همدلی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سایه سنگین انتخابات ۱۴۰۰ بر اصلاحطلبان» تأثیر انتخابات ۱۴۰۰ بر وضعیت اصلاح طلبان پرداخت و نوشت: تأثیرات انتخابات ۱۴۰۰ بر جریانهای سیاسی بخصوص اصلاح طلبان هنوز تمام نشده است. نتیجه انتخابات نشان داد که این گروه سیاسی از دو جهت تحت فشار است. یک جهت از سوی مردمی که دیگر تمایل چندانی به این جریان نشان نمیدهند و سوی دیگر نیروهای این جریان دستشان از قدرت کوتاه شده است. موضوعی که شرایط را برای آنان سخت میکند این است که تلاش میشود تا به روشهای مختلف از قدرت گرفتن اصلاحطلبان در کشور جلوگیری شود. به همین خاطر بسیاری میگویند که اصلاحطلبان باید به فکر استراتژی جدیدی برای فعالیت باشند و با شیوههای سابق نمیتوانند در عرصه سیاسی حضور مؤثری داشته باشند.
تا پیش از این اصلاحطلبان در بزنگاههای مهم سیاسی مانند انتخابات فعالیت خود را بیشتر میکردند و با تشویق مردم به حضور در صندوقهای رأی وعده اصلاح امور میدادند. اما بعد از مجلس دهم و دولت روحانی این شیوه تا حد زیادی به بنبست رسید. از یک طرف مردم مشاهده کردند که وعده اصلاح امور نه تنها محقق نشد، بلکه در مواردی شرایط سختتری به مردم تحمیل شده است. از طرف دیگر در انتخابات ۱۴۰۰ اصلاحطلبان با شدت بیشتری رد صلاحیت را تجربه کردند و هرچه تلاش کردند نتوانستند نیرویی را که مد نظر دارند به عنوان نامزد در صحنه داشته باشند ولی در عوض دو نفر به نوعی برای آنان به عنوان نامزد تعیین شد. ناصر همتی و محسن مهرعلیزاده همین باعث شد بین اصلاحطلبان برای حمایت از این افراد اختلاف بیافتد. برخی بشدت مخالف و برخی هم بشدت موافق بودند. با این حال در روزهای پایانی خیلی از اصلاحطلبان به میدان آمدند و از اینها حمایت کردند. حالا تحلیلگران سیاسی میگویند که استراتژی حمایت از همتی اشتباه بوده است.
ناصر قوامی از نیروهای سیاسی اصلاحطلب دیروز در گفتگو با فردا توضیح داده: «من به آقای خاتمی ارادات خاصی دارم و خواهم داشت اما معتقدم او هم معصوم نیست که اشتباه نکند. به نظر من اشتباه بزرگ او حمایت از آقای همتی در این دوره بود. خواهش من این است که در آینده از این اشتباهات نکند و توجه داشته باشد که دیگر روزنهای برای ورود اصلاحطلبان به قدرت وجود ندارد.» تأکید بر اشتباه خاتمی از این جهت است که بسیاری میگویند او با این کار بیشتر باعث ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان شد. با توجه به از دست رفتن این سرمایه حالا پیشبینی میشود که برای انتخاباتهای آینده فرصتی برای جبهه اصلاحات فراهم نباشد چرا که نه مانند گذشته سرمایه اجتماعی دارند و نه حاکمیت مجالی برای مانور دادن آنان را فراهم میکند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رقابت رفقای جنگ در پاستور» به بررسی اختلاف مخبر و محسن رضایی در هیئت دولت پرداخت و نوشت: یک ماه است که رئیسی دولت را در دست گرفته و دوهفتهای است که کابینه را با وزرای انتخابی خود برگزار میکند. او در ابتدای راه دولت سیزدهم است و در بیشتر سخنرانیهای خود ازجمله «باید انجام شود» استفاده میکند و به مردم قول آیندهای بهتر میدهد، در چند روز اخیر به استان خوزستان و سیستانوبلوچستان سفر کرده و به قول معاون پارلمانی دولت، ابتدا در جمع مردم حضور داشته و بعد به جلسه با مسئولان رفته است؛ اما باید این واقعیت را نیز پذیرفت که کشور در شرایط اقتصادی خوبی نیست و هر وعدهای میتواند انتظارات بسیار زیادی را در ذهن مردم ایجاد کند. رئیسی هفته گذشته، در جلسه هیئت دولت اعلام کرد که درباره ذخایر کالاهای اساسی دغدغههایی وجود داشته که با اقدامات انجامشده این نگرانی برطرف شده است.
رئیسجمهور همچنین گفته که خبرهای خوبی از افزایش واردات و توأمان تولید داخلی واکسن دریافت کرده که جای خوشحالی دارد این در حالی است که از اواخر هفته پیش برخی مراکز واکسیناسیون به دلیل کمبود واکسن تعطیل بودند. محمد حسینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور ازجمله افرادی است که در مدت کوتاهی که از حضورش در دولت گذشته، چندباری از مردم خواسته مانند همیشه صبور باشند. او هشتم شهریور در کرج گفته بود که حل معضلات اقتصادی و سلامت زمانبر است و هرچند نباید در این زمینه تعلل کرد ولی از مردم انتظار میرود مثل همیشه صبر پیشه کنند و باید با تمام وجود و مثل چهار دهه گذشته در کنار مسئولان برای حل مشکلات گام بردارند. معاون رئیسی همچنین در برنامه تلویزیونی «رودررو» گفته: «نباید توقعات را بالا برد زیرا این دولت در شرایط خوبی مدیریت کشور را عهدهدار نشده است. باید به مردم گزارش داد که در چه شرایطی کشور را تحویل گرفتیم. مردم بدانند این دولت، دولت کار، تحرک و پویایی است و دولت «ما میتوانیم» است. کسی آیه یأس نمیخواند».
حسینی از سفرهای استانی رئیسجمهور نیز دفاع کرده و آن را بهانهای کرد تا نیشی نیز به رئیسجمهور پیشین بزند: «رئیسی چهار دهه در نظام اسلامی خدمت کرده و فرد ناشناسی نیست. وقتی رئیس قوه قضائیه بود با وجود اوضاع کرونایی استان به استان سفر میکرد تا وضعیت مردم و مشکلات قضائی را بررسی کند. در همان اوضاع بعضی از مسئولان از ترسشان از اتاق کارشان خارج نمیشدند. وقتی رئیسجمهور به مناطق مختلف سفر میکند، بهتر میتواند در راستای حل مشکلات مردم گام بردارد. مردم خواستار تسریع در حل مشکلاتشان هستند. تصمیمات دولت خلقالساعه نیست و عزم و اراده جدی برای حل مشکلات مردم وجود دارد».
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نمایش اقتدار ایران با تحقیر آمریکا در مدیترانه» به بررسی ارسال سوخت صادراتی ایران برای لبنان پرداخت و نوشت: این روزها خبر خرید سوخت ایران توسط لبنان و حرکت کشتیهای حامل سوخت از ایران و پهلوگیری این کشتیها در لبنان در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته است. بر همین اساس در هفتهها و روزهای اخیر سه کشتی ایرانی به مقصد لبنان حرکت کرده و سوخت صادراتی ایران به مقصد رسیده است. همزمان این احتمال مطرح است که کشتی چهارم به زودی از ایران به راه بیفتد. در روزهای گذشته حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در تماس تلفنی جبران باسیل وزیر امور خارجه سابق و رئیس بزرگترین فراکسیون مسیحی پارلمان لبنان، آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای فروش محصولات نفتی خود به مشتریان جدید را مورد تأکید قرار داد و افزود: «اگر دولت و تجار لبنان باز هم سوخت نیاز داشته باشند، ایران آمادگی فروش و ارسال آن را داشته و تدبیری که دبیرکل پرافتخار حزبالله لبنان برای پایان دادن به این بحران دست ساخته صهیونیستها بر ضد مردم لبنان انجام داد، مؤید این واقعیت است که مسیر سرافرازی لبنان تنها از اتکا بر توان خود و استفاده از سرمایهها و منابع خود میگذرد».
در حال حاضر لبنان بیش از یک سال است که با بحران شدید اقتصادی و سیاسی دست و پنجه نرم میکند. این کشور در تاریخ چهارم اوت سال ۲۰۲۰ (۱۴ مرداد ۱۳۹۹) شاهد انفجار در بندر بیروت بود که بیش از ۱۹۰ کشته و ۶۵۰۰ مجروح به جای گذاشت. این انفجار کشور لبنان را وارد یک بحران سیاسی- اقتصادی- اجتماعی کرد.
بحران سوخت تا جایی در این کشور پیش رفت که برخی منابع خبری از قطعی برق در بخشهای جنوبی لبنان خبر دادند. در پی تشدید این بحران، رسانههای لبنانی همچنین درباره خطر اتمام مازوت و قطعی برق در بخشهای حیاتی این کشور از جمله بیمارستانها هشدار داده بودند.
این وضعیت دقیقاً قطعههای پازل آمریکایی- اسرائیلی برای ایجاد یک فتنه بزرگ در لبنان بود. آمریکا و رژیم صهیونیستی در پی آن بودند تا با ایجاد بحران اقتصادی در لبنان، زمینه یک اعتراض گسترده اجتماعی را ایجاد کرده و لبنان را به آشوب و التهاب بکشانند.
در ادامه، آمریکا در تقلا بود تا مسیرهای تأمین سوخت لبنان را مسدود کند. اما خرید سوخت ایران توسط لبنان و حرکت کشتیهای ایرانی، نقشه شوم آمریکا و اسرائیل علیه مردم لبنان را نقش بر آب و عصبانیت واشنگتن و رژیم صهیونیستی را در پی داشت. در حقیقت اعزام کشتی ایرانی حامل سوخت به لبنان اتفاقی فراتر از یک تبادل تجاری است که در ابعاد مختلف، بر روند معادلات منطقهای تأثیرگذار است. برخی تحلیلگران غربی معتقدند که دولت آمریکا با اقدام اشتباه خود و اعمال تحریمها و محاصره اقتصادی و پولی فلجکننده ضد لبنان، شرایط این کشور را به جایی کشاند که آن را در آغوش ایران قرار داد.
پس از اعلام خبر بارگیری محموله سوخت از بنادر جنوبی ایران به سوی سواحل لبنان، برخی مقامات رژیم صهیونیستی به شکل علنی یا نقلقولهای پنهان شروع به لافزنی درباره هدف قرار دادن این کشتیها کردند. در هفتههای اخیر سیدحسن نصرالله ۳ بار به مناسبتهای مختلف سخنرانی داشته و در سخنرانیهای مذکور به مسئله ارسال سوخت از ایران به لبنان اشاره کرده است.
نظر شما