به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در زمستان هر سال یعنی حدود بیست و یکم دسامبر اغلب خورشید در دورترین فاصله از نیمکره شمالی زمین قرار میگیرد و در نتیجه انقلاب زمستانی به وقوع میپیوندد که طی آن، کوتاهترین روز و طولانیترین شب سال رقم میخورد.
در بحبوحه ناپدید شدن خورشید در سال ۱۸۱۶ سایهای عجیب و در عین حال خوفبرانگیز کره زمین را فرا گرفت و لکههایی بسیار بزرگ همچون چالههای سیاه سراسر خورشید را پوشاند؛ عظمت این چالهها به حدی بود که حتی بدون تلسکوپ و تنها از طریق عینک میشد آنها را مشاهده کرد.
مردم آن زمان هراسان در جستجوی یافتن توضیح برای رخ دادن این واقعه ترسناک بودند این در حالی بود که برخی منجمان اهل بولونیا در ایتالیا، پیدایش چالههای هولناک روی خورشید را زمینهساز مرگ تدریجی این سیاره میدانستند و پیشبینی کرده بودند که تا هجدهم ماه ژوئیه ۱۸۱۶ اثری از خورشید بر جای نماند.
هر لحظه به شایعات بین مردم در راستای رویدادهای جدید دامن زده میشد و ترسهای میان جوامع افزایش مییافت تا جایی که بیم قحطی، بیماری و جنگهای داخلی نیز بر همه جا حاکم شد. اگر چه بعضی روزنامهها با پیشبینیهای جعلی خود تلاش میکردند وحشت عمومی را کاهش دهند، روزنامههایی دیگر از احتمال وقوع فجایع خبر میدادند و آشفتگی روانی در میان مردم را به حداکثر میرساندند.
در آن زمان هر دانشمند یا منجمی به سهم خود واقعه نادر انقلاب زمستانی سال را تحلیل میکرد و به ریشهیابی علت آن میپرداخت تا اینکه در نهایت و پس از مدتها، علت وقوع حادثه ریشهیابی شد و دانشمندان به توافق نظرهای متعددی رسیدند.
ارتباط بین وقوع چالههای عظیم خورشیدی و تغییرات آب و هوایی
پیش از این رویداد یعنی در سال ۱۸۰۱ گروهی از منجمان به رهبری ویلیام هرشل بریتانیایی-آلمانی که کاشف سیاره اورانوس نیز بود، پس از تحقیقات متعدد به این نتیجه رسیده بودند که پیدایش هر گونه لکه روی خورشید میتواند آب و هوای کره زمین را تحت تأثیر قرار دهد. این تیم فعال پس از انجام مطالعات بیشتر چنین استدلال کردند که هر چه تعداد و بزرگی لکههای خورشیدی بیشتر باشد، تأثیرات آن بر اقلیم بیشتر میشود که این امر به سهم خود میتواند به همان نسبت تولید محصولات کشاورزی را کاهش دهد.
این فرضیات رویداد سال ۱۸۱۶، یعنی زمانی که خورشید در آسمان ناپدید شد را تحت تأثیر قرار داد و این باور را بین مردم به وجود آورد که به زودی قحطی، بیماری و جنگ سراسر کره خاکی را فرامیگیرد. در نتیجه بسیاری از مردم از وحشت، شورش خیابانی کردند که در پی آن، نظامیان در کشورهایی نظیر اتریش به منظور کنترل خشم مردم و پیشگیری از وقوع آن در گوشه و کنار شهرها تجمع کردند. جالب است بدانید که اغلب مردم آن زمان به این باور رسیده بودند که پایان درخشش خورشید به معنای وقوع انقلاب در نقاط مختلف جهان است که میتواند فاجعه به بار آورد.
ریشهیابی اتفاق تابستان شوم ۱۸۱۶
وضعیت تأسفبار ناپدید شدن خورشید ماهها زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داد و برای آنها به ویژه ساکنان اروپا و آمریکای شمالی چالشهای زیادی در پی داشت. جالب اینکه فرضیههای ویلیام هرشل تحقق یافت و تولید محصولات کشاورزی در شرق ایالات متحده آمریکا به طور قابل توجهی کاهش یافت و غربیها که از وضعیت بهتری برخوردار بودند از کشاورزان شرق حمایت کردند. در ایرلند شمالی وقوع قحطی شیوع بیماری حصبه را در پی داشت که سرعت یافتن انتشار بیماری به جزایر غربی بریتانیا نیز باعث قربانی شدن جان بیش از ۶۵ هزار نفر شد.
شاید دیگر چالههای خورشیدی عامل سرد شدن هوای تابستان به شمار نمیرفت و بسیاری از دانشمندان بر این باور بودند آتشفشانی که بین روزهای پنجم تا دوازدهم ماه آوریل ۱۸۱۵ در کوه تامبورای اندونزی به وقوع پیوست، اثرات خود را با تأخیر بر هوای تابستانی بر جای گذاشته بود. بدون شک، دودهای حاصل از این آتشفشان، که بزرگترین انفجار کوهی تاریخ تا به آن زمان محسوب میشد غباری سنگین روی خورشید گسترانده بود و مانع از رسیدن تابش اشعههای آن روی کره خاکی و در نتیجه کاهش دما شده بود.
نظر شما