به گزارش خبرنگار ایمنا، صلح و امنیت همواره یکی از مهمترین مؤلفههای روابط بینالملل در جهان بوده و تا امروز تئوریهای زیادی جهت ایجاد صلح و بر قراری امنیت جهانی در عرصه مطالعاتی روابط بینالملل مطرح شده است همچنین در این زمینه نیز سازمانهای زیادی برای ایجاد بسط صلح در عرصه جهانی به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم تأسیس شده است. یکی از دلایل اصلی به وجود آمدن سازمانهای بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم تلاش برای برقراری صلح و امنیت بوده است.
در این راستا اقدامات سازمانهای بینالمللی برای حل و فصل مناقشات، دارای اهمیتی حیاتی است زیرا اکثر این سازمانها، به عنوان نهادهای فراملی، توانایی و مشروعیت ایفای نقشی تأثیرگذار و مورد پذیرش همگان را در جامعه جهانی دارا میباشد و میتوان صلح را ماهیت اصلی به وجود آمدن این سازمانها دانست.
یکی از مهمترین و بزرگترین سازمانهای بینالمللی، سازمان ملل متحد است که وظایف متعددی در خصوص حفظ صلح و امنیت جهان ایفا میکند. این سازمان در قالب رکن به نام شورای امنیت است که وظیفه پاسداری از امنیت و صلح بینالمللی را بر عهده دارد.
بر اساس منشور سازمان ملل متحد، حیطه قدرت شورای امنیت شامل اعزام نیروهای پاسدار صلح، تصویب تحریمهای بینالمللی و اعطای اجازه استفاده از نیروی نظامی بر ضد کشورهای متخاصم است.
میانجیگری و حلوفصل اختلافات گروهها و کشورهای متخاصم از طریق مذاکره، یکی از مهمترین مسئولیتهای سازمان ملل متحد است. در ماده اول منشور این سازمان، حفظ صلح و امنیت بینالمللی از وظایف مهم آن عنوان شده و با توسل به اقدامات جمعی جامعه جهانی و با رویکردهایی مثل دیپلماسی پیشگیرانه، رفع تهدیدهای صلح و سرکوب اقدامات متجاوزان مطابق به اصول و عدالت حقوق بینالمللی، در صدد تحکیم صلح و امنیت جهانی است.
بررسیها نشان میدهد که سازمان ملل متحد پس از پایان جنگ سرد و با توسل به رویکردهای مختلف نقش فعال و سازندهای در حفظ صلح و امنیت بینالمللی، بهویژه حل و فصل اختلافات کشورهای جنگزده داشته است.
در این زمینه، جیکوب، نویسنده کتاب «روش و رویکردهای حل منازعات در قرن بیستویکم»، میگوید که «نقش سازمان ملل متحد در ارتقای صلح و امنیت از اصل کارکردگرایی این سازمان نشأت میگیرد. علاوه بر حلوفصل اختلافات، سازمان ملل متحد در زمینه توسعه روابط دوستانه کشورها، ارتقای همکاری و هماهنگی بین همه اعضا جهت تأمین و تحکیم امنیت جامعه بینالمللی کارکرد مثبت داشته است.»
امروز جهان و بهخصوص منطقه خاورمیانه بیش از پیش به دخالت این سازمانها نیاز دارد تا بتواند امنیت و آرامش را برای مردم جهان برقرار کند.
دنیا هیچوقت روی صلح و امنیت کامل را ندید
ابوالفضل ظهرهوند، سفیر اسبق ایران در ایتالیا و عضو پیشین تیم مذاکره کننده هستهای به خبرنگار ایمنا میگوید: برای تعریف دقیق واژه صلح و امنیت نیاز است که چهارچوب پارادایمی آن را بررسی کنیم زیرا واژه صلح در مقاطع مختلف تعریف متفاوتی خواهد داشت و به صورت عام و فراگیر تعریف مشخصی ندارد. پس از جنگ جهانی دوم، دنیا هیچ وقت روی صلح و امنیت کامل را ندید زیرا صلح و امنیت از دیدگاه کشورهای غربی با کشورهای شرقی متفاوت است و منافع متفاوتی دارند.
به گفته وی، نهادهای و سازمانهای بینالمللی که اکثراً بعد از جنگ جهانی دوم به همت کشورهای پیروز غربی شکل گرفت و در ادامه، توسط همین کشورها مدیریت و تأمین اعتبار شد و به همین دلیل در زمانهایی که صلح و امنیت منطقهای توسط برخی از این کشورهای غربی نقض شد این سازمانها سکوت کردهاند.
به گفته سفیر سابق ایران در ایتالیا، در مناقشه ۲۰ ساله افغانستان علیرغم اینکه ۱۴۰ هزار نفر از مردم افغانستان و نیروهای نظامی این کشور کشته شدهاند، اما سازمانهای بینالمللی در مقابل این کشتارها سکوت کردهاند و در هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق نیز علیرغم اینکه تلفات زیادی داشت باز هم ساکت ماندند. در حملات تروریستی سوریه هم که صدها نفر کشته شدند، هیچ اعتراضی از سوی این سازمانهای بینالمللی در راستای برقراری و حفظ صلح انجام نشد.
باید صلح و امنیت به همت سازمانهای بینالمللی برقرار شود
به عقیده ظهرهوند، زمانی که برای شهروند و سرباز غربی اتفاقی رخ دهد تمامی این سازمانهای بینالمللی اعتراض خواهند کرد و علیه مقصران این حوادث موضعگیری خواهند کرد در صورتی که هر ماه دهها انسان در اوگاندا قتل عام میشوند، سازمانهای بینالمللی نقش مؤثر نیروهای نظامی فرانسه در این جنایت را نادیده میگیرند در صورتی که صلح پایدار جهانی به این معنا است که جامعه جهانی مورد خطاب قرار گیرد و در بستر عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسان، صلح و امنیت به همت سازمانهای بینالمللی برقرار شود.
وی میگوید که سازمانهای بینالمللی علیرغم سکوت بی جا در پارادایم جنگ سرد و جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتار جمعی، نقش مؤثری ایفا کرده است. باید توجه داشت که این سازمانهای بینالمللی در چهارچوب منافع و نوع تعریف صلح و جنگ برای قدرتهای جهانی حتیالامکان کار کردند اما باید به این نکته توجه کرد که این سازمانهای جهانی در برخی مواقع به جنگها دامن زدند. امروز به جای اینکه سازمانهای بینالمللی به دنبال ریشههای ناامنی افغانستان و ظهور مجدداً طالبان در این کشور باشند تمام توان خود را جهت حضور نیروهای کلاه آبی در این کشور به کار گرفتهاند.
اگر سازمانهای بینالمللی علیه آمریکا موضع بگیرد، واشنگتن حمایتش را قطع میکند
عضو پیشین تیم مذاکره کننده هستهای معتقد است که در حال حاضر تأمین کننده اصلی اعتبار سازمانهای بینالمللی، ایالات متحده آمریکا بوده و قطعاً در چیدمان اعضای اصلی این سازمانها همچنین در گزارشگیری و نوع سیاست گذاری آن نقش مؤثری ایفا خواهد کرد در صورتی که هرکدام از این سازمانهای بینالمللی علیه سیاستهای آمریکا موضعی اتخاذ کند واشنگتن حمایت خود را از این سازمان قطع خواهد کرد همانگونه که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، آمریکا بسیاری از معاهدات بینالمللی را نقض کرد از بسیاری سازمانها و نهادهای جهانی به راحتی خارج شد.
به گفته ظهرهوند، در صورتی که کشورهای عضو سازمانهای بینالمللی به نسب جمعیت خود حق اعتبار پرداخت کنند، این موضوع باعث میشود تا سازمانهای بینالمللی مستقلتر رفتار کنند البته در حال حاضر به دلیل توسعه رسانهها، این سازمانها نسبت به گذشته مقاومتر شده و برای قدرتهای بینالمللی که تأمین کننده اصلی آنها هستند مشکل درست کردهاند.
بازیگران اصلی بینالملل صلح را در جهان برهم میزنند
به گفته وی، هرچقدر که سازمانهای بینالمللی از وابستگی به بازیگران اصلی جهان جدا شوند میتوانند جهت حفظ صلح نقش مؤثر داشته باشند زیرا بازیگران اصلی بینالملل هستند که صلح را در جهان برهم میزنند و حتی برای برقراری صلح و آرامش محدوده مشخص میکنند.
سفیر سابق ایران در ایتالیا خاطرنشان میکند: در صورتی که شفافیت رفتار بازیگران اصلی صحنه بینالمللی بیشتر شود حفظ صلح تداوم خواهد یافت زیرا شفافیت رفتار باعث میشود سازمانهای بینالمللی بتوانند در مطالبهگری و نظارت، نقش مؤثری ایفا کنند زیرا در گذشته رفتار غیرشفاف باعث شد که سازمانهای بینالمللی در خصوص اتفاقاتی که در لیبی رخ داد بی اطلاع باشند. اگر رفتار کشورها شفافتر باشد حفظ صلح توسط سازمانهای بینالمللی تداوم خواهد یافت.
نظر شما