به گزارش خبرنگار ایمنا، ساختار هر شهر تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. این عوامل طی سالها، دههها و حتی قرنها تشکیل دهنده شاکله شهر بوده و بقای هر شهری به آن وابسته است، مولفههایی که طی سالهای اخیر در بسیاری از شهرهای کشور مورد بی توجهی قرار گرفته و زمینه را برای کاهش تابآوری و آسیب پذیری شهر هم در حوزه کالبدی و هم در حوزه اجتماعی فراهم کرده است. امروزه بسیاری از شهرهای کشور که روزگاری در سبک طراحی شهری و معماری سرآمد بود به دلیل نبود برنامهریزی دقیق و ناتوانی برای همگام شدن با مسائل روز و نداشتن سازمان فضایی متناسب، بسیار آسیب پذیر شده است. در گفت وگویی با" حسن سجازاده"، دکترای طراحی شهری این موضوع را بررسی کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
منظور از سازمان فضایی شهر چیست؟
سازمان فضایی ساختار و هندسه شهر را شامل میشود. بعضی از شهرها شعاعی هستند برخی دیگر خطی و برخی دیگر نواری هستند و اشکال مختلفی دارند. در این حوزه علاوه بر بحث هندسه شهر، شکل و فرم دسترسیها نیز مورد توجه است. مؤلفه دیگری که تشکیل دهنده سازمان فضایی شهر است، دانه بندی است. این دانه بندی به نوع بافت شهر و میزان تراکمها شهری در نقاط مختلف، همینطور چشم اندازهای مرتبط با آن مربوط میشود. عامل بعدی میزان دسترسی و نفوذ پذیری به شهر و فضاهای مختلف شهری است که یکی از ارکان و اجزای سازمان فضایی شهر را تشکیل میدهد. نسبت سطح به حجم و بدنههای شهری نیز جزئی از سازمان فضایی و ساختار شهر محسوب میشود. به طور کلی سازمان فضایی شکل و استخوان بندی یک شهر را شامل میشود و بیشترین تأثیر بر این ساختار را مولفههایی مثل هندسه شهر، دانه بندی، نفوذپذیری و تناسبات شهری دارد. ساختار فضایی شهر مجموعاً به پیکره بندی، اسکلتبندی
میزان پیوندهای فضایی و حتی عمق فضا مربوط میشود و مجموعاً این ساختار را شکل میدهد. بدنههای شهری شامل جدارهها، پشت بام و کف میشود. در واقع بدنههای شهری همان سطوح شهری است. ما زمانی که از سطوح شهر صحبت میکنیم، منظورمان جدارههای عمودی شهر، زمین و کف شهر و سطوح افقی شهر شامل پشت بامها، تراسها و سطوح مختلفی میشود.
عوامل طبیعی شکل دهنده سازمان فضایی شهر کدام است؟
در گذشته بیشتر عوامل طبیعی در شکلگیری سازمان فضایی شهر تأثیر داشت به طور مثال زمانی که ما به شهری مثل اصفهان، همدان یا شهرهای قدیمی و کهن توجه میکنیم، متوجه میشویم که شکلگیری سازمان فضایی شهر ارتباط مستقیمی با مسائل و ویژگیهای طبیعی دارد. البته ویژگیهای طبیعی و اجتماعی و فرهنگی هر دو بر شکلگیری سازمان فضایی شهر مؤثر است و بسیار اثرگذار است.
مکان یابی شهرها در گذشته و توجه به مسائل طبیعی و استقرار آنها در مکانهای خاص محیط زیستی تابآوری شهرهای گذشته را افزایش میداده است. چنانچه نقاشیها و مینیاتورهای ایرانی را نگاه کنید همه شهرهای ایرانی را با دو عنصر آب و کوه نشان میدهند. این خود نشان از آن دارد که طبیعت و شهر با منظرهای طبیعی خودش شکل میگیرد به عنوان مثال چنانچه در شهری مثل همدان یا اصفهان رودخانهای وجود نداشت یا توپوگرافی نبود، قطعاً هندسه شهر به شکل امروزی نبود و تفاوت داشت. حتی در شهری مثل همدان مورفولوژی محلات شهری کاملاً در بستر رود درههای شهری شکل گرفته است. هندسه این شهر متأثر از شاخههایی است که از الوند سرازیر میشود و موجب شکلگیری هندسه محلات، مسیرها و راهها شده است. مسئله بعدی جهت گیری در برابر بادهای مطلوب و در عین حال جهتگیری در برابر بادهای نامطلوب است. در شهرهای کویری مثل یزد، اردکان و میبد، فرم شهری یا سازمان فضایی شهر به نحوی طراحی شده است که آسایش اقلیمی در برابر بادهای نامطلوب، نور آفتاب و خشکسالی فراهم شود.
لذا ابعاد سازمان فضایی شهر متأثر از عوامل طبیعی است. شهر در گذشته در مکانی استقرار پیدا میکرد که بتواند بیشترین تعادل و سازگاری را با عوامل طبیعی داشته باشد. به همین دلیل است که ما بعضاً از کلمه آبادی استفاده میکنیم. آبادی بدون آب، بدون کشاورزی، معنی ندارد. سکونتگاههای شهری از گذشته بر اساس عوامل طبیعی و جغرافیایی شکل گرفتهاند و هیچ روستا و شهری را نمیتوان یافت که توجه به عوامل طبیعی نداشته باشد و چنانچه توجهی نداشته شکست خورده است. به طور مثال شهری مثل سلطانیه با عظمتی که در دورهای داشته و حتی از تبریز نیز بزرگتر بوده است، امروزه به ده تبدیل شده زیرا این شهر دستوری ساخته شده است. امروزه متأسفانه شهرها دستوری ساخته میشود، این شهرها دارای سازمان فضایی طبیعی نیستند و به همین دلیل شهرهایی مرده هستند و به خوابگاه شهری تبدیل شدهاند.
عوامل اجتماعی مؤثر بر شکلگیری سازمان فضایی شهرهای ایرانی کدام است؟
به طور مثال شهرهای ایرانی درون گرا است و در آن حیاطهای مرکزی وجود دارد و همه فضاها حول حیاط سازماندهی میشود. این خود باز هم ناشی از عوامل طبیعی است زیرا حیاط مخزن انرژی است. این نوع طراحی ناشی از عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز است. ما در شهرهای ایرانی به مسائلی مثل محرمیت، سلسله مراتب، احترام، صلهرحم و بسیاری مؤلفههای دیگر توجه داشتهایم. نوع زندگی اجتماعی در متن زندگی ایرانی است زندگی ایرانی همیشه اجتماعی بوده است.
شهرهای امروزی تا چه میزان سازمان فضایی منظمی دارند؟
فردیتی که در نظام معماری امروز وجود دارد در گذشته جایی نداشت. امروزه متأسفانه به دلیل اعمال سلیقه گرایی، هم به دلیل تأثیر و تأثر فرهنگهای دیگر، نبود مدیریت صحیح شهری و بالا به پایین بودن نظام شهرسازی، قیمت زمین، سوداگری و بسیاری از عوامل دیگر، سکونتگاههای جدید نه آنچنان در بستر عوامل طبیعی و نه در بستر عوامل فرهنگی و اجتماعی شکل میگیرد لذا تا زمانی که این دو زمینه با هم دیده نشود و شهرسازی به سمت مشارکتی بودن پیش نرود، ما سازمان فضایی مشخصی نداریم. شهرهای ما امروزه تبدیل به لحاف چهل تکه شده است، هر بخش از شهر حرف خودش را دارد و سازمان فضایی که همانند نخ تسبیح تمامی اندامهای شهری را حول خودش سازمان دهی کند وجود ندارد.
نظر شما