به گزارش خبرنگار ایمنا، مسلمانان به ویژه شیعیان به واقعه کربلا و چگونگی مهاجرت امام حسین (ع) و همراهان ایشان از مدینه به کربلا، روبهرو شدن آنان با لشکر عبید بن زیاد، جنگ میان آن دو سپاه و شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان، آگاهی دارند. وقایع پس از عاشورا و چگونگی به اسارت بردن اهل بیت امام (ع) به شام و ماجرای دربار یزید در شام و خطبه خواندن حضرت زینب (س) در برابر یزید را نیز خوب میدانند. چراکه همه این وقایع در ذهنیت آنها نقش بسته است. نمایش مصائب امام حسین (ع)، واقعه کربلا و رویدادهای پس از آن، نمودی عینی و شکلی بیرونی از دانستهها و باورهای ذهنی و مذهبی مردم درباره خاندان پیامبر اسلام است. به همین دلیل ماهیت این نمایش مذهبی از نمایشهای تئاتری کاملاً متفاوت است.
پیشینه تاریخی تعزیهخوانی
آنچه در پیشینه تاریخی تعزیهخوانی، برای ما تاریک است، خاستگاه و تاریخ تکوین و شکلگیری آن به صورت یک پدیده نمایشی است. در اینکه تعزیهخوانی تا اواخر دوره ناصری، یک روند تحول و تکامل و از آن پس، سیر انحطاط پیموده تا به شکل امروزی درآمده است، ابهام و تردیدی نیست. «بنجامین»، نخستین سفیر آمریکا در دوره ناصری که سالها در ایران به سر میبرده، گفته است: تعزیه کنونی که در ایران خوانده میشود، نتیجه سالها تحول و تکامل است و چیزی نبوده که یک مرتبه به خاطر کسی رسیده و اجرا شده باشد. اما این موضوع مهم که نخستین شکل نمایشی از واقعه کربلا یا تعزیهخوانی، دقیقاً در چه زمانی پدید آمده که در دوره ناصرالدین شاه به شکوفایی رسیده، روشن نیست.
بنجامین، ریشه به نمایش در آوردن واقعه کربلا و حواشی آن به صورت تراژدی تأثیر انگیز تعزیه را پس از دوره صفوی میداند و مینویسد که این کار به تدریج، صورت عملی به خود گرفت. نصراله فلسفی نیز رسم تعزیهخوانی در زمان شاه عباس و جانشینان او را دور از واقعیت میدانند و دلیلی که بر این مدعا میآورد، نبود اشارهای به موضوع تعزیهخوانی در کتب تاریخ و سفرنامههای آن زمان است.
«محجوب»، با قاطعیت اظهار میکند که پس از سالها جستوجو و کنکاش در متون ادبی و دیوانها، کوچکترین اثری از تعزیه و تعزیهنامه در عصر صفوی و دیوان شاعران آن زمان نیافته است. همچنین مدعی است که حتی روایتی از روایتهای عوامانه و سینه به سینه از آن روزگار، درباره تعزیهخوانی نشنیده است. «شاردن»، سیاح فرانسوی نیز که هیچ چیز از رفتار و آثار ایرانیان از دیدگان او پنهان نمانده است، وقتی در سفرنامهاش به عزاداری ایرانیان و دسته سینهزنی در اصفهان اشاره میکند، نامی از تعزیهخوانی نبرده است.
آیا دوره زندیه، آغاز نمایش مذهبی تعزیهخوانی است؟
نصر الله فلسفی بر اساس خبری کوتاه در رساله «تاریخ انقلاب اسلامی»، تعزیه را برساخته در زمان پادشاهی کریمخان زند میداند: «در زمان کریم خان، سفیری از فرنگستان به ایران آمد و شرحی در تعریف تئاترهای حزنانگیز برای شاه بیان کرد. کریم خان، پس از شنیدن آن دستور داد که صحنههایی از وقایع کربلا و سرگذشت هفتاد و دو تن ساختند و نمایشهای غمانگیز مذهبی ترتیب دادند که به تعزیه معروف شد. کهنترین سند معتبری که اجرای میدانی تعزیهخوانی را در دوره زندیه، نشان میدهد، گزارش «ویلیام فراکلین» از مشاهداتش درباره مجلس تعزیه عروسی حضرت قاسم در شهر شیراز طی سال ۱۲۰۱-۱۲۰۲ ق است.
تا پیش از گزارش فراکلین، تاریخ دقیقی از برگزاری تعزیهخوانی در دست نبود. نخستین کسی هم که به این سند دست یافت، گویا «الکیاندر کریمسکی»، خاورشناس روسی بود که از رسم تعزیهخوانی به شکل نمایش خبر داد و از آن پس، همه پژوهشگران تعزیه پژوه، دوران زندیه را آغاز این نمایش مذهبی دانستند.
تعزیهخوانی، ریشه در گذشتهای دورتر از دوران زندیه دارد
برای افراد زیادی ازجمله پرویز ممنون که با علاقه و پشتکار، موضوع تعزیهخوانی و تاریخ پیدایش آن را در ایران، پی جویی کرده است، پذیرفتن دوران کوتاه زندیان برای آغاز پیدایش تعزیهخوانی به صورت یک نمایش دشوار است. استدلال وی در نپذیرفتن این تاریخ برای تعزیهخوانی این است که اولاً دوره زندیه دوران کوتاهی در تاریخ ایران بوده است و دوره پیش از آن، یعنی دوره افشاریه نیز زمانی بود که نادرشاه افشار هر گونه سوگواری در عاشورا را ممنوع کرده و فرمان داده بود که «هر یک از بندگان و سربازان من که حرف از ماتم و عزاداری بزنند، زبان از حلقشان در میآورم!»
افشاریان برخلاف صفویان که به عزاداریها، علاقه و توجه خاصی نشان میدادند و با برپایی عزاداری اختلافی میان شیعیان ایران و سنیهای عثمانی برانگیخته بودند، برای فرونشاندن اختلافات شیعی و سنی، جلوی همه تظاهرات مذهبی شیعیان را گرفته بودند.
پرویز ممنون، مینویسد: وقتی کسانی میگویند که این نوع مراسم و نمایشهای مذهبی در دوره پیش از زندیه رایج نبوده است، پس چگونه میتواند ناگهان تعزیهخوانی با این شکل نمایشی در این دوره پدید آید. در نتیجه او معتقد است که تعزیهخوانی باید ریشه در گذشتهای دورتر داشته باشد.
بر اساس آرای گوناگونی که از صاحبنظران، درباره تاریخ پیدایش و چگونگی شکلگیری و رواج نمایش مذهبی تعزیهخوانی در سرزمین ایران ذکر شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که برخی از پژوهشگران، دوران صفویه و برخی دوره زندیه را زمان تجلی تعزیهخوانی دانستهاند و تعزیهخوانی در دوره زندیه در برخی از نقاط ایران به صورت اجرای ثابت در میدان و تکیه معمول بوده است.
ادامه این مطلب را در روزهای آینده از صفحه فرهنگ و هنر ایمنا دنبال کنید.
نظر شما