به گزارش خبرنگار ایمنا، گرمای هوا و عطش، توان کودکان خیمه را گرفته بود. صحرای کربلا در روز هشتم محرم سال ۶۱ هجری شاهد جریانهای غریبانه و ظالمانهای در حق امام حسین (ع) و خانواده و یاران آن حضرت بود. در این روز تعدادی از یاران امام (ع) اقدام به حفر چاه کرده بودند. خبر این ماجرا به عبیدالله بن زیاد رسید و او به عمر بن سعد دستور داد که فوراً جلوی حفر چاه را بگیرد تا امام حسین (ع) و همراهان ایشان در تشنگی بمانند.
عبیدالله بن زیاد در مسجد بالای منبر رفت و برای مردم سخنرانی کرد تا آنها را ترغیب و تهدید کند که مقابل امام حسین (ع) بایستند. او اعلام کرد که هر کسی در این مدت به کربلا نرود و با لشکر امام حسین (ع) مقابله و مبارزه نکند، خونش حلال خواهد بود و حقوق او از بیتالمال قطع خواهد شد. اینگونه بود که مردان کوفی گروه گروه به لشکر ابن زیاد ملحق شدند و لشکر بسیاری به سمت کربلا روانه شد.
عمر بن سعد پس از دریافت فرمان عبید الله بن زیاد یاران امام حسین (ع) را تهدید کرد که چاه را از خاک پر کنند، در غیر این صورت به آنها حمله خواهد کرد. ساعتی بعد، تشنگی در میان کاروان امام بالا گرفته بود به همین دلیل حضرت عباس (ع) از سوی امام حسین (ع) مأمور آوردن آب به خیمهها شدند. ماجرای آوردن آب در تاریکی شب اتفاق افتاد و از آن زمان به بعد، عنوان سقای کربلا به حضرت ابوالفضل العباس (ع) اطلاق شد.
همچنین در این روز با اینکه سپاه امام حسین (ع) در محاصره شدید قرار داشت، «امیه بن سعد طایی» خود را به یاران امام رساند. امیه از شهدای کربلا باست و نقل است که در حمله اول روز عاشورا به شهادت رسید. وی در سوارکاری نامی، شجاعی از کوفیان و از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفین نیز حضور داشت.
نقل است که حضرت سکینه (ع) فرزند اباعبدالله الحسین (ع) گفته است در پایان روز هشتم مهتاب فضای خیمه امام را روشن کرده بود و دیدم پدرم میان جمعیت ایستاده و خطاب به یاران و همراهان میفرماید: ای مردم! هرکدام از شما که میتواند بر تیزی شمشیر و ضربات نیزهها صبر کند، با ما قیام کند وگرنه از میان ما برود و خود را نجات دهد.
سخنان امام به پایان نرسیده بود که یاران ایشان همگی صدا زدند سوگند به خدا چنین نخواهیم کرد، بلکه جان، مال، زن و فرزندان خود را فدای تو خواهیم کرد.
نظر شما