به گزارش خبرنگار ایمنا، علیرغم نزدیکی به دوران ما، اطلاعات اندکی از میرعزای کاشانی در دسترس است. عنایتالله شهیدی در اثر پر ارج خود «پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی» که به عنوان پژوهش فرهنگی برگزیده سال ۱۳۷۹ معرفی شده است در شرح حال تعزیهخوانان و تعزیه گردانان، نوشته است: سیدمصطفی میرعزا از تعزیهسازان معروف دوره ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه بود. در کاشان و تهران تعزیهگردانی میکرد. گویا میرعزا مردی بود ادیب، هنرمند، خوش قریحه، با ذوق و استعداد و از موسیقی نیز اطلاعات کافی داشت. بسیاری از نسخههای مربوط به کاشان ساخته و پرداختههای او یا منسوب به اوست. تعزیهخوانان تهران نیز بیشتر نسخههای خود را از میر عزا میدانند یا به او نسبت میدهند. واقعیت این است که یافتن نسخههای اصیل و تعیین و تشخیص سرودهها و ساختههای او از میان اشعار تعزیه دشوار است. مسلم این است که میرعزا در ساختن و سرودن شعر و آهنگ نوحه و ترانهها و پیشخوانیهای تعزیه استعداد و تسلط بسیار داشته است. بیشتر پیشخوانیهای زیبا و خوش آهنگ تعزیههای کاشان و تهران از ساختههای اوست.
تقلید و سرقت از اشعار میرعزا
ابراهیم بوذری، مدعی است که علیاکبر شیدا در ساختن تصنیفهای خود، از میرعزا تقلید میکرده و مضمون اشعار میرعزا را تغییر میداده و آنها را به صورت تصنیفهای عاشقانه درمیآورده است. مثلاً میرعزا نوحهای دارد که تعزیهخوانان به صورت جمعی در مایه افشاری و در آغاز تعزیه «شهادت علی اکبر» میخواندند. دستهای میخواندند:
ترسم که از جور و جفا گردی شهید اشقی
باوفا، مهلقا، رود اکبرم وای
دسته دیگر میخواندند:
وای دخیلم، وای ذلیلم، روحم علی جان...
بوذری میگوید که مضمون این نوحه را شیدا عوض کرده و این تصنیف را از آن ساخته است:
گفتم که طاووسی مگر
عضوی ز عضوی خوبتر
باید گفت: «مه لقا» که عموماً صفت زنان است، برای «اکبر» به صورت موصوف در آمده است که درست بعد از «ذلیلم» معرفی میشود. مهلقا و ذلیل؟ تناقضی آشکار میان صفت «رشید» و واژه «علیل» در بیت متعلق به شیداست:
در بیت «گفتم که طاووسی مگر، عضوی ز عضوی خوبتر» نیز گویا استاد فراموش کرده است که طاووس، علیرغم زیبایی خارقالعاده در رنگینکمان پرها، پاهای بسیار زشت و کریه دارد که عموماً با گشودن پرها و جلوهگری، زشتی پاها را میپوشاند. پس چرا باید پذیرفت که هر عضو طاووس از عضو دیگرش زیباتر است؟ آیا شیدای محبوب، جز صورت معشوق، ساقهای نازیبای او را نیز دیده بوده است؟
میرعزا؛ تعزیهگردان تکیه دولت
به درستی روشن نیست که میرعزا فقط تعزیهگردان تکایای تهران بوده یا در تکیه دولت هم تعزیهگردانی کرده است؛ اما به باور افراد زیادی، در زمان ناصرالدینشاه، رئیس گروه تعزیه یعنی تعزیهگردان تکیه دولت بود، اما مدت و سالهای تعزیهگردانی او مشخص نیست.
ادعا شده است که میرعزا، بیش از سیصد مجلس تعزیه سروده است که بعید به نظر میرسد. جدا از اینکه مجالس بر جای مانده از میرعزا به این تعداد نیست، باید اضافه کرد که برخی از این مجالس، گوشهاند، نه مجلس کامل و همچنین برخی از مجالس منسوب به میرعزا، سروده سیدکاظم میرغم (فرزند او) یا میرماتم (برادرش) است که اشعار ایشان در مقایسه با سرودههای میرعزا، از قوت و استحکام بالایی برخوردار نیست.
برای مرحوم میرعزا در زمان ناصرالدین شاه پیشآمدی به شرح زیر رخ داد: تعزیهای درست کرد که راهزنان به زوار حضرت امام رضا (ع) حمله کردند و بدون مشورت اولیای امور در حضور شاه نمایش داد. چون برخلاف مصالح بود، مورد غضب واقع شد و از کار تعزیه برکنار شد و به جای او مرحوم میرزا باقر معینالبکا منصوب شد؛ ولی نوحههای میرعزا معمول بود.
شهیدی گفته است: میرعزا فرزندانی داشت که دو تن از آنها به نامهای سیدمحمدعلی و امیرحسین نیز پس از پدر به تعزیهخوانی روی آوردند و در تکایای تهران تعزیهگردانی میکردند.
صادق همایونی بر این باور است که ذکر نام همه تعزیهخوانان بزرگ و نام آور آسان نیست اما معتقد است:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
وی بعد از ذکر نام حسین خان که معروف و مشهور به «تعزیهگردان» بوده و فرزندانش میرزا باقر که به «معینالبکا» شهرت داشته به دو تعزیهخوان و تعزیهگردان مشهور و خوب دیگر یکی «سید مصطفی میرعزا» و دیگری فرزند او «سید کاظم میرغم» اشاره میکند که در همان دوره، تعزیههای خوب و پرشکوه را در تهران و کاشان برپا میکردند. منظور او تعزیههای پر رونق و جلال دوران ناصرالدین شاه و نیز مظفرالدین شاه در تکیه دولت است.
جدای از این اطلاعات اندک، همایون در صفحه ۳۲۶ از «شهادت امام» این گونه یاد میکند: این تعزیه شامل نحوه شهادت امام حسین(ع) در روز عاشوراست و حوادثی که در ضمن جنگ روی داده است.
معرفی کتاب
گفتنی است که کتابی با عنوان «میرعزا کاشانی در قلمرو تعزیه» به قلم سمانه کاظمی نوشته شده که کمک بسیاری به شناخت میرعزا میکند. این کتاب از سوی انتشارات سوره مهر چاپ شده است. عناوین اصلی کتاب عبارت است از: مداخلی بر روانشناسی تعزیه، نخستین دیدار، آخرین گفتگو، میرعزا شکسپیر کاشان، جستاری در مجلس شهادت حضرت سلطانعلی (ع)، اشعاری در مدح حضرت سلطانعلی (ع)، مجلس شهادت حضرت سلطانعلی از میرعزا، مقایسه نسخه شهادت امام حسین (ع) میرعزا با نسخه شهادت امام حسین (ع) طهران، جستاری در مجلس تعزیه دوطفلان مسلم، جستاری در مجلس تعزیه حر بن یزید ریاحی و جستاری در مجلس عالم زر.
نظر شما