به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، خاسینتو بناونته مارتینز متولد آگوست ۱۸۶۶ در مادرید اسپانیا و درگذشته ۱۴ جولای ۱۹۵۴ در همین شهر است، وی از برجستهترین نمایشنامهنویسان اسپانیایی قرن بیستم محسوب میشود. کمدیهای پیچیده او با بهرهگیری از شیوه و طنز اجتماعی نشان دهنده آغاز دوره تئاتر مدرن در اسپانیا بود.
خاسینتو بناونته که بود؟
خاسینتو بناونته کوچکترین پسر یک متخصص بیماری اطفال سرشناس در مادرید بود و در فضای رشد، یادگیری، رفاه و فراغت اجتماعی بزرگ شد. وی کودکی باهوش بود که در ۱۶ سالگی چندین زبان را یاد گرفت و از تماشای سیرک و اجرای نمایش برای اطرافیان خود لذت میبرد. پدر وی عاشق تئاتر بود، یک کتابخانه بزرگ داشت و با خانوادههای اشرافی، نویسندگان و بازیگران معاشرت داشت.
در سال ۱۸۸۲، خاسینتو در دانشگاه مادرید مشغول تحصیل در رشته حقوق شد اما پس از گذشت دو سال و درگذشت پدر، تحصیل را رها کرد. او زندگی مرفهی داشت، همیشه لباسهای گرانقیمت و شیک بر تن میکرد، در میهمانیهای بزرگ شرکت میکرد و بخشی از جامعه بورژوایی با فرهنگ اما در حال انحطاط دوران خود بود که در اکثر نمایشنامههایش آن را به تصویر کشیده است. در سال ۱۸۹۰ و پیش از مشهور شدن بهعنوان یک نمایشنامهنویس، خاسینتو بناونته بهعنوان یک بازیگر موفق شناخته شد و دانش دست اولی از تکنیکهای صحنهسازی به دست آورد که بعدها در نوشتههای خود از آن بهره گرفت.
بناونته با وارد کردن نقد اجتماعی به نمایشنامه به آن طعم و محتوای واقعیت بخشید. سجایع پر شوری که نثر را مغلوب خود میکرد، نمایشنامههای درام و کمدی بینظیر، نوشتههای تکانشی که ذهن را به چالش میکشید و زبان را در راستای آغاز گفتمان به حرکت وامیداشت، همگی نشان دهنده دغدغههای زیباییگرایی و اخلاقی بناونته است.
آثار خاسینتو بناونته
اولین اثر خاسینتو بناونته با عنوان "تئاتر فوقالعاده" در سال ۱۸۹۲ منتشر شد و شامل هشت طرح کوتاه بر اساس رویاها و تخیلات بود. سال بعد او یک کتاب شعر "نامههای زنان" را به نظم و نثر منتشر کرد که گواهی بر بینش او درباره رفتار زنان است. تقریباً در تمام نمایشنامههای بناونته تنها شخصیتهای واقعاً قوی زنان هستند و مردان معمولاً نقشی سایهوار و ضمنی ایفا میکنند. در سال ۱۸۹۴ اولین نمایش بناونته به نام "لانه دیگری" روی صحنه رفت. تکنیک نمایشی آن نشان دهنده تضادی خیره کننده با سبک فاخر "خوزه اچهگارای"، نمایشنامهنویس پیشرو اسپانیایی در قرن نوزدهم است.
بناونته حرکات را با گفتوگوهایی ماهرانه و مبتکرانه جایگزین کرد، به بهای ناسازگاری در موضوع اصلی طرح، بر فضای اجتماعی و اخلاقی نمایش تاکید کرد و به جای بررسی مفهوم سنتی افتخار، داستان را بر افکار و احساسات زنان قهرمان متمرکز کرد. هرچند لانه دیگری با واکنشهای متفاوتی از سوی افراد مختلف مواجه شد، بناونته با نوشتن "افراد برجسته" در سال ۱۸۹۶ به موفقیت بیحد و حصری دست یافت.
وی با طیف وسیعی از نمایشنامههای خود از جمله "همسر فرماندار" در ۱۹۰۱، "علایق واجد شرایط" اجرا شده در ۱۹۰۳ و چاپ شده در ۱۹۰۷ یا "اوراق قرضه" در سال ۱۹۱۹، دامنه تئاتر را به میزان چشمگیری گسترش داد.
مشهورترین آثار او که بر اساس کمدی هنری ایتالیایی نوشته شده است، "بدکاران خیّر یا جنایتکاران خوب" در سال ۱۹۰۵ با طنزی گزنده درباره استکبار و ریاکاری برخی زنان در امور خیریه، "شنبهشب" در سال ۱۹۰۳ و ۱۹۲۶ بهعنوان نمایشنامهای تمثیلی که ترکیبی از رمان و درام است، "سود حاصل شد" در ۱۹۰۷ که شاهکاری بینظیر درباره بررسی بدبینانه رفتارهای انسانی محسوب میشود و نیز تراژدی روستایی "لا مالکرویدا" (گل شور عشق یا عشق اشتباه) در ۱۹۱۳ بود که موفقترین نمایش او در اسپانیا و آمریکای شمالی و جنوبی به حساب میآید. نمایشنامه مورد علاقه خود بناونته "سینورا اما" (مادام اما) در سال ۱۹۰۸، یک کمدی ساده و رویایی بود که در میان مردم کاستیل اتفاق میافتاد.
شخصیتها در نمایشنامه "سود حاصل شد"، عروسکهایی هستند که بر اساس دستورات منافع شخصی عمل میکنند و انگیزههای شریفی را با خواستههای بنیادی ترکیب میکنند تا اولی لزوماً توسط دومی آلوده شود. این نمایشنامه و ال مالکرویدا، برای بناونته شهرتی جهانی به همراه داشت و در سال ۱۹۲۲ برایش دریافت جایزه نوبل را به ارمغان آورد.
کیفیت کارهای بناونته پس از دریافت نوبل با کاهش قابل ملاحظهای همراه بود و از ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۴ او هیچ اثر شایستهای ارائه نداد. اجرای نمایشنامه "به سوی بهشت و محرابها"ی او در سال ۱۹۲۸ نیز که سقوط پادشاهی اسپانیا را پیشبینی میکرد در همان سال توسط دولت وقت ممنوع شد. در طول جنگ داخلی اسپانیا، بناونته در بارسلونا و والنسیا زندگی میکرد و مدتی نیز در بازداشت به سر برد. پس از آن در سال ۱۹۴۱، بار دیگر در راستای تامین منافع مردم با نوشتن "شگفتانگیز" به عرصه نگارش بازگشت.
خاسینتو بناونته بیش از ۱۷۰ نمایشنامه نوشت. تلاش شگفتآور او در این زمینه یادآور دروان طلایی اسپانیا و نمایشنامهنویس برجسته و درخشان آن دوره، "لوپه دوگا"، بود. با این وجود به جز تراژدی ناملایم "نجیبزاده باستانی" در سال ۱۹۴۸ و "سگ شکاری آسمان" در سال ۱۹۵۲ که الهام گرفته از شعر "تپه بهشت" فرانسیس تامپسون بود، آثار بعدی بناونته چیزی بر شهرت او اضافه نکرد. در دنیای امروز حتی برجستهترین نمایشنامههای خاسینتو بناونته نیز توسط عموم مردم اسپانیا نادیده گرفته میشود چرا که نوشتههای او ملایم و محافظهکارانه بود و برخلاف آثار دیگر نویسندگان اسپانیایی نسل ۱۸۹۸ از چالش پیشگیری میکرد لذا به سرعت منسوخ شد.
خاسینتو بناونته، ۱۴ جولای ۱۹۵۴ و در حالی که سن ۸۸ سالگی را میگذراند پس از نوشتن و روی صحنه بردن ۱۷۲ نمایشنامه درگذشت.
نظر شما