به گزارش خبرنگار ایمنا، نسخههای خطی، مکتوباتی بر جا مانده از دوران قدیم است که انسان را با فرهنگ و اندیشه گذشتگان آشنا میکند. انسان تا بر گذشته خود واقف نباشد و داشتههای خود را به درستی نشناسد، نمیداند در کجا ایستاده و قرار است به کجا برود تا بتواند برنامهریزی منطقی و درستی داشته باشد. از طرفی نسخ خطی و اسناد، مبنای مطالعات آیندهنگر محسوب میشود و چشمانداز درازمدتی برای توسعه ایجاد میکند. از خلال نسخههای خطی، میتوان به تاریخ اندیشه و عقاید انسانهای اعصار مختلف پی برد و گروههای تأثیرگذار بر جامعه در طول تاریخ را شناسایی کرد. بیستم مردادماه زادروز عباس زریاب خویی است، وی علاوه بر مورخ، ادیب، نویسنده و مترجم بودن، یک نسخه شناس نیز محسوب میشد که تلاشهای بسیاری برای این حوزه انجام داد. شاید بتوان گفت اهمیت تاریخی نسخههای قدیمی و نسخهشناسی مبتنی بر تخصص این روزها رنگ باخته است.
مسعود کثیری، رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، درباره تمایز میان سند و نسخه خطی، میگوید: گاهی اوقات میان سند و نسخه خطی، تفاوتی قائل نمیشوند و ممکن است این دو عنوان به جای یکدیگر گرفته شود. این موضوع، اشتباهاتی را به وجود آورد؛ چراکه از نظر مورخان، هر آن چیزی که بتوان به آن استناد کرد موجب روشن شدن زوایای تاریکی از تاریخ شود و روایتی از گذشته را آشکار کند، «سند» است که گاه به صورت دستنوشته، نامه، کتاب و حتی شواهد باستانشناسی یا تکهای از یک لباس به دست ما میرسد. اما نسخههای خطی مجموعهای از رسائل، نامهها، کتابها و دستنوشتههایی است که از اعصار قدیم باقی مانده و موضوعات مختلفی اعم از مضامین تاریخی، ادبی، هنری، مذهبی و سایر موارد را در بر میگیرد. بنابراین سند، اعم از نسخه است و توسط آن میتوان به یک روایت کلی دست یافت.
وی در مورد پیشینه نسخ خطی تصریح میکند: از زمانی که دستگاه چاپ وارد کشور شد نسخههای خطی وجود داشته است حتی نسخههایی تحت عنوان «نسخههای چاپ سنگی» وجود دارد که در زمره نسخ خطی، محسوب میشود. بسته به اینکه این نسخ، پیرامون چه موضوعی نوشته شده باشد، اطلاعات تاریخی بینظیری را درباره موضوع مورد نظر به انسان ارائه میدهد.
نسخههای خطی میتواند منبع ثروت باشد
رئیس مرکز اسناد و کتابخانه ملی اصفهان درباره اهمیت معنوی و مادی نسخ خطی، اظهار میکند: نسخ خطی، میراثی گرانبها و ارزشمند محسوب میشود که از پیشینیان به ما رسیده است و میتوان از طریق آن به اطلاعات علمی مفید و بسیاری دست یافت. از جنبه مادی نیز باید از دو منظر به موضوع نگاه کرد. اول اینکه اسناد، مدارک و شواهد که نسخههای خطی نیز بخشی از آن به حساب میآید، از جهات مختلفی منبع تولید ثروت برای کشور محسوب میشود. کمترین مثال این است که تشکیل دادن موزه نسخ خطی، موجب بازدید علاقمندان بسیاری میشود که در قبال بازدید خود، باید هزینهای بپردازند. دوم اینکه اگر در سطحی بالاتر به موضوع نگاه شود، باید گفت که نسخ خطی، مبنای مطالعات آیندهنگر برای توسعه پایدار علمی خواهد بود که به دنبال آن، توسعه اقتصادی و تولید ثروت به وجود میآید.
کثیری ادامه میدهد: نسخههای خطی، قدمت اندیشه و تفکر بشر را به نسلهای مختلف نشان میدهد. پیشینه قدیمیترین کتابهای خطی که اکنون در کشور موجود است، به قرن دوم و سوم هجری یعنی از زمانی که کاغذ وارد ایران شد و نخستین کارخانههای کاغذسازی را بنا نهادند، بازمی گردد. تا پیش از ورود کاغذ، امر نوشتن، نسخهبرداری و استنساخ، کار بسیار دشواری بود؛ برای مثال در منطقه بینالنهرین، گاه از لوحهای گلی برای نسخهنویسی استفاده میکردند یا در مصر باستان از پاپیروس برای این منظور سود میبردند.
وی خاطرنشان میکند: نسخ خطی به شیوههای مختلفی مانند خریداری یا اهدا، به کتابخانه ملی میرسد. در اولین اقدام، باید نسخهها به خوبی ضدعفونی و مرمت شود و در مخازن مخصوص خود، به شیوههای استاندارد و تعریف شده، اعم از نور، رطوبت و دمای مناسب نگهداری شود. سپس بسته به نیاز پژوهشگران، نسخهها اسکن میشود و در اختیار آنان قرار میگیرد.
لزوم ایجاد رشته دانشگاهی نسخهشناسی
علی اصغر باباصفری، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: تصحیح نسخ خطی برخلاف اینکه امری آسان به نظر میرسد، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. مصحح این متون، باید از دانشهای مختلفی که مستقیماً به موضوع تصحیح نسخه مرتبط است برخوردار باشد. یکی از این دانشها، سبکشناسی شعر و نظم است. این امر باعث میشود مصحح با شناخت سبک نسخه مورد نظر، بتواند تشخیص دهد که کاربرد برخی کلمهها در دورهای متداول بوده است یا خیر. مبحث دیگر، خط شناسی و شیوه کتابت در دورههای مختلف است که رابطه مستقیم و مهمی با امر نسخهشناسی و تصحیح متون دارد. به این صورت که در برخی دورهها، بعضی خطاطان، نقطه بعضی از حروف را نمیگذاشتند یا روی حرف «گاف» سرکش را قرار نمیدادند.
وی میافزاید: موضوع دیگر این است که فرد نسخهشناس، باید دارای علم کافی در زمینه واژهشناسی باشد یعنی دایره واژگانی وسیعی داشته باشد. همچنین بسته به اینکه نسخه خطی مورد نظر مصحح در چه زمینهای باشد باید در علوم و فنونی مانند تاریخ، جغرافیا، نجوم، طب، تفسیر، فلسفه، فقه، کلام، منطق، عرفان و علومی از این دست نیز دانش کافی و لازم را کسب کرده باشد تا بتواند به خوبی از عهده تصحیح برآید.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به کمبود متخصص در زمینه نسخهشناسی، تصریح میکند: تصحیح متون، امر خطیری است که دانش و ازخودگذشتگی زیادی را میطلبد. اگر رشته یا گرایشی مرتبط با نسخهشناسی در دانشگاهها ایجاد شود، کمک شایانی به این موضوع مهم میکند. البته طی سالیان گذشته، بحثهای زیادی پیرامون این مبحث شده است و حتی پیشنهاد راهاندازی گرایش تصحیح متون در مقطع کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی نیز داده شده و تا مرحله تصویب در وزارت علوم نیز پیش رفته است.
باباصفری خاطرنشان میکند: به نظر میرسد مسئولان مربوطه، دانش کافی و اطلاعات وافی را در زمینه نسخهشناسی ندارند و اهمیت و حساسیت این موضوع، چنان که باید و شاید، برای آنان جا نیفتاده است. بنابراین عمده بار این کار بر دوش دانشگاهیان مربوط، گذاشته شده است که باید گفت اکثر دانشجویان و اساتید زبان و ادبیات فارسی که به امر تصحیح همت گماشتهاند، در حوزه نسخهشناسی صاحب نظر و خبره نیستند. درواقع افراد معدودی در این زمینه صاحب نظر و استاد هستند.
نظر شما