به گزارش خبرنگار ایمنا، شهرها همواره در طول تاریخ تحت تأثیر عوامل مختلفی داشتهاند که از بیرون شهر تحمیل شده و این عوامل کیفیت زندگی، حیات شهری و حتی ساختار کالبدی شهرها را تحت تأثیر قرار میداده است. در گذشته معمولاً به دلیل نبود امنیت برج و بارویی در اطراف شهرها وجود داشت، اما امروزه دیگر نمیتوان دیواری در اطراف شهرها کشید و مانع تأثیر عوامل مختلف، از سطح منطقه و کشور گرفته تا سطح جهانی شد و با گسترش ارتباطات این اقدام عملاً مفید و کارساز نیست. از این جهت شهرهای امروزی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و اقتصادی قرار دارند که میتواند به راحتی بر روی شهر اثرگذار باشد و رد پای خود را در نوع برنامهریزی شهری بر جای بگذارد. لذا یک برنامهریز علاوه بر لحاظ کردن شرایط شهر باید وضعیت منطقه شهری را نیز رصد کند تا بتواند برنامهریزی متناسبی انجام دهد؛ آنچه متأسفانه در بیشتر موارد به دست فراموشی سپرده میشود. در این خصوص با «مجید عموچی»، کارشناس ارشد راه و ترابری گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
چند مدل توسعه شهری متصور است؟
دو مدل توسعه میتوانیم برای شهر در نظر بگیریم؛ توسعه برنامهریزی شده و توسعه غیر برنامهریزی شده. باید این واقعیت را بپذیریم که جمعیت شهرها در حال افزایش است، محیط شهری محدود است و این تعداد جمعیت باید در شهرها ساکن شوند. از این جهت بخشهایی به صورت برنامهریزی شده در طرح تفصیلی در نظر گرفته میشود که باید به شهر الحاق شود. برای این بخشها تعداد کاربریهای مسکونی مجاز، خدمات شهری و سایر امکانات و تسهیلات پیش بینی میشود. این بخشها به دلیل برنامهریزی که روی آنها شده است، کمترین فشار را بر مدیریت شهری وارد میکند اما سخت کار آنجاست که توسعه غیر برنامهریزی شده داشته باشیم که از آن با نام حاشیهنشینی یاد میشود.
حاشیهنشینی چه تبعاتی برای شهر دارد؟
توسعه غیر برنامهریزی شده از جنس حاشیهنشینی است. در حاشیهنشینی عمدتاً افرادی که ساکن شهر نیستند اما به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند. با توجه به اینکه در شهر هزینه زندگی و هزینه تملک خانه بالا است، این افراد در اطراف شهر ساکن میشوند. بیشتر حاشیهنشینیها در اطراف جادههای منتهی به شهر و محورهای اصلی شکل میگیرد. دلیل این استقرار مسائل مربوط به حمل و نقل است. اگرچه این نقاط به لحاظ قیمت زمینها ارزان هستند اما به دلیل نزدیکی به جاده تردد حاشیهنشینان به شهر تسهیل میشود. از این جهت به موازات محورهای اصلی منتهی به شهر کاربریهای غیر برنامهریزی شده شکل میگیرد، تغییر کاربری عمدتاً از کشاورزی به مسکونی و با مساحتهای کوچک و به صورت غیر برنامهریزی شده است. در بیشتر موارد مسائل اجتماعی و اعتراضات اجازه مداخله را نمیدهد و نهادهای نظارتی مثل نیروی انتظامی و قوه قضائیه نمیتوانند به این مسئله ورود کنند لذا حاشیهنشینی در اطراف شهر به نوعی تثبیت میشود که به صورت غیر برنامهریزی شده است.
چه راهکاری برای رفع این معضل در نظر گرفته شده است؟
شهر یک موجود زنده است و از اطراف در حال رشد و گسترش است. این حاشیهنشینیهای غیر برنامهریزی شده بعداً و به تدریج به شهر الحاق میشوند و بعد از الحاق انتظار دریافت خدمات عمومی و خدمات شهری را دارند که تأمین همه این خدمات بسیار دشوار است زیرا از ابتدا برای آن برنامهریزی نشده است. شهرداری در این موارد سعی دارد با احداث معابری در این بافتها خدمات حداقلی از جمله امدادرسانی را ارائه دهد اما بافت شهری در این محدودهها همچنان فرسوده و معضلات اجتماعی نیز به قوت خودش باقی است. بعد از جنگ تحمیلی، تئوری مطرح شد که به دلیل رشد جمعیت شهر به صورت برنامهریزی شده شهرهای حاشیهای در نظر گرفته شود. البته شهرهای اقماری به دلیل محدودیت فضا در شهر مادر برای سرریز جمعیت شهر در نظر گرفته شدند اما چندان از این شهرها استقبال نشد و به جای جذب جمعیت شهر مادر مکانی برای جذب مهاجران شد که البته در این خصوص برنامهریزی انجام شده توانسته که به خوبی عمل کند. دلیل اصلی این نوع برنامهریزی باز هم نشأت گرفته از حمل و نقل است چرا که دسترسی مهاجران را به شهر مادر تسهیل میکند.
چگونه میتوان جلوی توسعه غیر برنامهریزی شده را گرفت؟
از ابتدا نیاز است امکانات حمل و نقلی انبوه برای رفت و آمد آنها به شهر مادر فراهم و برای آن برنامهریزی متناسبی انجام شده باشد تا ساکنان این شهرها به راحتی جا به جا شوند اما متأسفانه چنین امکانی فراهم نشده بود و در بسیاری از شهرها حتی شهرهای بزرگ خطوط اتوبوس نیز وجود نداشت که این خود دسترسی را با چالش مواجه میکرد. درست است که برخی اقدامات انجام شده اما هنوز هم دسترسی این افراد به شهر مادر بسیار دشوار است و موجب اتلاف زمان و هزینه آنها میشود. از این جهت ساکنان این شهرها پس از گذشت چند سال تمایل دارند در شهر مادر سکونت داشته باشند. وزارت راه و شهرسازی پس از مدتی اقدام به احداث قطارهای سریعالسیر میان این شهرها و شهر مادر کرد. این مدل برنامهریزی در کشورهای توسعه یافته از جمله کشورهای اروپایی نیز وجود دارد. لذا باید تاکید داشت که توسعه برنامهریزی شده خوب است، اما حتماً نیاز است که جنبههای مختلف این نوع از برنامهریزی از جمله جنبههای خدمات عمومی و حمل و نقل در نظر گرفته شود. رعایت این موارد بسیار حائز اهمیت است تا توسعه برنامهریزی شده جوابگو باشد و بتواند جلوی توسعه غیر برنامهریزی شده را بگیرد.
نظر شما