به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شیوع بیماری کووید -۱۹ پرده از نقصهای طراحی شهری برداشت و نشان داد که اگر برنامهریزی برای مناطق به گونهای متفاوت با امروز انجام شده بود، مردم تا این حد تحت تأثیر تبعات شیوع این ویروس مخرب قرار نمیگرفتند البته ویروس کرونا اثرات مثبتی نیز از خود بر جای گذاشته و آن برانگیختن مدیران به ایجاد شهرهایی پایدارتر و سبزتر در پساکرونا بوده است که بدون شک، اقدامات آنها در این راستا برای شهر و شهروندان مزایای بسیاری خواهد داشت. کرونا درسهای دیگری نیز برای مردم و مدیران شهری در پی داشت که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود:
کرونا، بحرانی چند وجهی
یک پاندمی از ابعاد مختلفی برخوردار است و مشکلات متعددی را پیش روی شهر و شهروندان قرار میدهد به همین دلیل تنها آمادگی در یک زمینه نمیتواند مردم امروز را در مقابل کرونا ایمن کند و لازم است شهرها در مقابل حوادث مختلفی نظیر سیل، زلزله، طوفان یا آتشسوزی ایمن شوند تا اثرات بحرانهایی نظیر کووید -۱۹ را به حداقل برسانند. در واقع، مدیران شهری باید استراتژیهایی بهکارگیرند که ارتباط بین چند خطر احتمالی را به طور همزمان مورد بررسی قرار دهد و تنها بر یک مسئله متمرکز نشود. در این راستا، تنها اقدامات در سطح شهری یا کشوری نمیتواند مؤثر واقع شود و مشارکت نهادها، متخصصان و عموم مردم در این زمینه امری ضروری به حساب میآید.
به عنوان مثال، وقوع سیل معمولاً رویدادی جدا از طوفان در نظر گرفته میشود با این حال در بسیاری از شهرهای جهان سیل در نتیجه بارشهای زیاد اتفاق میافتد و در نتیجه این دو جنبه را نمیتوان بیتاثیر بر یکدیگر مورد توجه قرار داد. در مورد کرونا نیز مدیران باید جنبههای مختلفی را برای حل مسئله مورد تمرکز قرار دهند و عوامل افزاینده تهدیدهای کرونایی را شناسایی کنند.
پایداری شهرها در مقابل پاندمیها باید پیشگیرانه باشد نه واکنشی
طراحی شهرهای امروزی به گونهای است که اغلب در مقابل بحرانها تنها امکان واکنش وجود دارد چرا که خدمات پیشگیرانه به درستی پیاده نشده است. در واقع زمانی که یک پاندمی در شهری اتفاق میافتد مدیران به سرعت در پی کاهش اثرات آن بر مردم و شهر هستند و کمتر توجهی به پایداری مناطق شهری آن در دوران پایان بحران میکنند این در حالی است که پایداری شهری به واسطه درک عمیق سیستمها و عملکرد شهری امکانپذیر است و میتواند اقدامات پیشگیرانه را که بسیار ارزشمندتر از اقدامات واکنشی به شمار میرود در پی داشته باشد. مدیران یک شهر زمانی که با یک بحران مواجه میشوند باید از اعمال آمادگیهای مربوطه برای بیشترین اثربخشی مطمئن شوند.
دادههای شهری باید بینش واقعی را به تصویر بکشد
بینش و آگاهی عمومی مهمترین مؤلفه در مقابله با یک بحران محسوب میشود از یک سو، بسترهای اشتراک داده رویداد جدیدی نیست و از سوی دیگر، توانایی دسترسی به دادهها به طور آنی اتفاق نمیافتد. این رویدادها مجموعهای از اطلاعاتی نظیر دسترسی به استراتژیهای بینالمللی سازمان ملل متحد برای کاهش بحران یا شبکه پیشگیری محسوب میشود که در سطح ملی و جهانی وجود دارد. اگرچه این استراتژیها برای تجزیه و تحلیل تمایل و پیشگیری جهانی میتواند مؤثر واقع شود با این حال فاقد دادهها در سطح محلی است.
پایداری شهری تا حد زیادی مبتنی بر رویکرد کلاندادهها است که در آن با استفاده از اینترنت اشیا، سیستمهایی هوشمند به وجود میآید که به طور صحیح اطلاعات مهم را دریافت و ضبط میکند. این رویکرد میتواند شامل اطلاعاتی در مورد جمعیت و جریانهای ضروری مادی باشد که در سراسر بسترهای یک شهر هوشمند برای کاربریهای مختلف مانند نظارت دقیق بر خطرات اپیدمیک، تجزیه و تحلیل تمایل و افزایش امکان پیشگیری و واکنش همزمان به یک بحران اجرا شود.
شناسایی سیستمهای اثربخش
شهرها ماشینهای پیچیده، شبکههایی از خدمات، نیازها، معیشت و رفتارهای انسانی به شمار میرود که برای دستیابی به بیشترین پایداری در آنها، مشارکت عموم مردم و نهادها ضروری است. لازم است مدیران یک شهر خطرات احتمالی سیستمهای انفرادی را شناسایی کرده و به بررسی ارتباط بین انواع مختلف آنها بپردازند و فهرستی از زیرساختهای مهم و چندمنظوره شهری را که محتمل بیشترین آسیبپذیری در مقابل حوادث طبیعی و بحرانهای مختلف هستند شناسایی کنند و تدابیری برای پیشگیری از وقوع فاجعه بهکارگیرند.
نظر شما