به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از ویژگیهای ایران تنوع فرهنگی و قومیتی است؛ ویژگیهای منحصر به فرد اقوام محلی ایران همیشه زبانزد بوده است. تلاش برای ثبت آنچه در میان این اقوام وجود دارد یکی از بهترین راههای حفظ فرهنگ قومیتی و تنوع فرهنگی کشور است از طرفی معرفی رسوم و قومیتهای ایرانی در قالب تصویر تأثیر قابل توجهی در معرفی آنها به گردشگران و توسعه این حوزه خواهد داشت.
جواد اسکندری کارگردان و تهیه کننده فیلمهای قشقایی، معتقد است تاریخ، رسم و رسوم و تنوع فرهنگی نیازمند توجه بسیاری است و تلاش میکند زندگی روزانه این قوم را به تصویر بکشد. خبرنگار ایمنا، با این هنرمند گفت و گویی داشته است که در ادامه میخوانید:
در ابتدا خودتان را معرفی کنید
جواد اسکندری، متولد یکم مرداد ۱۳۶۰ هستم و در فیروزآباد فارس به دنیا آمدم. من از ترکهای قشقایی شیراز هستم و با وجود اینکه در خانوادهای رشد کردم که سختیهای زیادی متحمل بودند، اما فضای زیست من مملو از رنگ و شعر و موسیقی بود، برادرم از سرایندگان شعر ترکی بود و از همان کودکی با هنر و ادبیات ترکی آشنا بودم.
از کودکی به هنر علاقه زیادی داشتم، عاشق سینما بودم و فیلمهای زیادی میدیدم. به ویژه فیلمهایی که تنالیتههای رنگی و اتالوناژهای قوی داشتند. درواقع از همان کودکی به حرکت دوربینها که خیلی نرم سوژه را دنبال میکرد و لوکیشنهای سرسبز که تداعی کننده زندگی عشایری بود و حتی حرکات بازیگران توجه میکردم، موسیقی کار میکردم و به طور ذاتی خط خوبی داشتم.
اتفاق اصلی در زندگی هنری من زمانی رخ داد که وارد دوره متوسطه شدم. در تئاترهای مدرسه مقام آوردم و همانجا بود که به کارگردانی علاقمند شدم و تمام اوقاتم شده بود فیلم و تئاتر. در همان دوران آثارهایی که میدیدم تحلیل و نقد کرده و در ذهنم بازسازی و مجسم میکردم. به یاد دارم یکی از نزدیکان زمانی که علاقه من به این حوزه را دید گفت: «شما که به فیلم و تئاتر علاقه داری بهتر نیست از طریق علمی این مراحل را طی کنی و رشته هنر را انتخاب کنی؟»در آن زمان از رشته هنر اطلاع نداشتم و همان گفته موجب شد که این رشته را انتخاب کرده و سپس مدارک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای رشته کارگردانی را اخذ کنم.
از چه زمانی کارگردانی را به صورت جدی دنبال کردید؟
کارم را با ساخت مستند آغاز کردم، کلاً علاقه زیادی به مستند دارم، وقتی مستندی خلق میشود احساس میکنم که یک زندگی بازسازی شده و جان میگیرد و از این لحاظ حس خوبی دارم. اولین مستند خود را با نام «اویان» در سال ۱۳۸۲ با موضوع زلزله بم به پیشنهاد یکی از دوستان شروع کردم که خاطرات تلخی را دربرداشت.
صرفاً به تولید فیلم قشقایی نپرداخته اید و کارهای دیگر هم انجام دادید؟
بله، پیش از آمدن به شیراز و ساخت فیلمهایی با مضمون قشقایی، مستند و فیلمهای دیگری از جمله «گوزن شیشهای» در سال ۱۳۸۵، «آینه» در سال ۱۳۸۶، «فیلم نماز حاجت» در سال ۱۳۹۰ که برنده جایزه شد و همان سال فیلم «آوای زمین»، سال ۱۳۹۱ «فیلم از طلوع تا غروب» که اولین کار من با موضوع قشقایی بود و زندگی روزانه صبح تا غروب یک خانواده عشایر را به تصویر میکشید، در سال ۱۳۹۵ فیلم «سنگر سازان بی سنگر» که مربوط به دفاع مقدس بود و به سفارش جهاد نصر فارس ساختم و «فیلم خاک راه» در سال ۱۳۹۶ که یک کار داستانی بود و در بم و شیراز فیلمبرداری شد از جمله این کارهاست. پس از ساخت فیلم تلویزیونی «خاک راه» به خاطر برخی مشکلات ساخت فیلم را متوقف کردم و بعد از دو سال سکوت کاری در سال ۱۳۹۸ تصمیم گرفتم به استان خودم فارس برگردم و از فرهنگ و هنر ایل بزرگ قشقایی فیلم بسازم.
مطالعات و تحقیق شما در مورد ایل قشقایی به چه شیوهای شکل گرفت؟
فضای ایل را گرچه زندگی نکردم، اما عاشقانه لحظه لحظه آن را تحقیق و لمس کردم، چندین ماه در کنارشان زندگی کردم تا خدایی نکرده کوچکترین اشتباهی در کارم رخ ندهد. قطعاً اگر میخواستم در مورد عشایر قشقایی تحقیق کنم باید مطالعه را در منطقه فارس آغاز میکردم، زیرا این منطقه از آغاز دوران اسلامی و حتی قبل از آن عشایرنشین بوده و ایلات و عشایر در آن زندگی میکردند، پس به چادرها میرفتم با بزرگان ایل صحبت میکردم از رسم و رسومات و فرهنگها میپرسیدم و در مورد قشقاییها کتابهای زیادی از جمله «قشقاییهای ایران» اثر پرفسور لوئیزبک، «سیه چادرها» اثر منوچهر کیانی و «اگر قره قاج نبود» از استاد محمد بهمن بیگی را خواندم.
فیلمی در مورد قشقاییها ساختید که ادای دینتان به آنها باشد؟
هم اکنون در حال پیش تولید سریال «کوچ عاشقانه» هستیم که یک سریال ۳۰ قسمتی داستانی و اجتماعی است و اطمینان دارم که تمام انتظارات من را برآورده خواهد کرد و ادای دین من به ایلم خواهد بود.
انتخاب بازیگران و عوامل بر اساس چه شاخصههایی بود؟
وقتی قرار است فیلمی ساخته شود کارگردان و دیگر عوامل تصمیم گیر باید بگردند و مناسبترین گزینه را برای بازی در نقشهای آن فیلم با توجه به چهار سطح: شخصیت حقیقی، شخصیت داستانی، مهارت و شمایل حرفهای انتخاب کنند، اما چون فیلمهای من به زبان ترکی است و کسی که انتخاب میشود علاوه بر آن چهار سطح باید فرهنگ قشقایی را از نزدیک دیده و لمس کرده باشد، بیشتر از هنرمندان قشقایی و یا کسانی که با قشقاییها آشنایی داشتند همچنین مهارت بازیگری داشتند تست میگرفتم و بهترینها انتخاب میشدند. اما در سریال جدید که در حال پیش تولید است سعی دارم از چهرههای بنام و معروف سینما که قشقایی هستند استفاده کنم.
لوکیشن چگونه انتخاب میشد و امکانات چگونه بود؟
طراحی و انتخاب صحنه، لوکیشن و زمان فیلم یکی از نکات مهم و ویژه برای ساخت فیلمهایم بود، به همین دلیل یک دوربین برداشته و در حواشی شهر سمیرم و شیراز میگشتم. چند گزینه در نظر گرفته و از هر زاویه عکس میگرفتم تا با صحنه آشنا شوم. ابعاد فضا، هزینه یا قوانین استفاده از آن صحنه، امکانات صحنه، همچنین رفت و آمد افراد متفرقه همه باید ارزیابی میشد گاهی اوقات هم از مناطق بوم گردی عشایر استفاده میکردم. همه توجه و دقتم به این خاطر بود که موقعیت جغرافیایی و سکونتگاه بخش اصلی داستان است.
فیلم «آتا» چه مضمونی داشت و چگونه ساخته شد؟ طرح اولیه فیلم واقعی بود؟
استارت تولید فیلم آتا در سال ۱۳۹۹ زده شد، آتا در ترکی به معنی پدر است و موضوع فیلم در مورد پدری بود که دو فرزند به نام آیناز و دومان داشت. همسر او وقتی آیناز را به دنیا آورد فوت میکند بعد از آن پدر با هر سختی و مشقتی هست دو فرزند خود را بزرگ میکند، دومان به جبهه میرود و مفقودالاثر میشود، پدر تا لحظه مرگ چشم انتظار پسرش دومان میماند و او هیچ گاه باز نمیگردد، اما پدر تا لحظه مرگ هر که را میبیند میپرسد پسرم نیامد؟
طرح اولیه فیلم و نوشتن فیلمنامه به طور ذهنی و از خودم بود. این فیلم در اسفند ۱۳۹۹ در روز پدر از شبکه سراسری دو پخش شد.
«چله» فیلم دوم شما در مورد اقوام قشقایی است، چه مضمونی داشت؟
فیلم چله درباره یکی از آداب و سنن و باورهای اجتماعی کهن ایلی است. مردم ایل قبل از عید نوروز و تقریباً در نیمه دوم زمستان چله را انجام میدهند. این فیلم نیز در اسفند ۱۳۹۹ از شبکه سراسری دو پخش شد.
«بایرام» فیلم دیگری است که به بیان رسم و رسومات قشقاییها پرداخته است، مضمون آن چیست؟
بایرام که در زبان ترکی به عید گفته میشود، در مورد عید نوروز است. نوروز روز اول بهار روز تولد و بازآفرینی طبیعت، روز شادی و سرور است. ایل بزرگ قشقایی هم در این روز با رسم و رسومات زیبای خود به استقبال نوروز میروند.
به تولید فیلم سینمایی در مورد ایل قشقایی فکر میکنید؟
زیاد به ساخت فیلم سینمایی فکر نمیکنم و در حال حاضر بیشتر علاقمندم که به صورت مجموعه سریالی کار کنم.
فیلمنامه هم نوشتید؟
نوشتن فیلمنامه همه فیلمهایی که ساختم با خودم بود.
فیلمهایتان چه پروسهای برای ساخت طی میکرد؟
ساخت فیلم اگرچه کاری تیمی است و نیاز به سعی تک تک عوامل فیلم دارد اما اولین قدم ایده اصلی داستان بود که طرح اولیه فیلمنامه نوشته میشد، مرحله بعد تأمین بودجه موردنیاز بود که ارزیابی میشد، انتخاب مکان فیلمبرداری، بازیگران و عوامل فیلم نیز مرحله بعد بود سپس فیلمبرداری آغاز میشد درنهایت نوبت به مونتاژ، صداگذاری و موسیقی آن میرسید که در مرحله آخر واسنجی میشد تا فضا و تصاویر و صدا هماهنگی لازم را داشته باشد و در نهایت ساخت فیلم به پایان میرسید.
سخن پایانی
کوچ نشینی کهنترین شیوه زیست بشر است که پابرجا بودن آن تا عصر حاضر بزرگترین جاذبه در معیشت و گردشگری شده است و همین شیوه سبب شده ایلات و عشایر، دیدنیترین جاذبه عصر تکنولوژی لقب بگیرند. آنها همیشه تلاش کردند طی قرنها و سالها سنن و آداب و رسوم گذشته از جمله زبان، موسیقی، غذاهای محلی، صنایع دستی، لباسهای محلی به همراه آئینها، جشنها و مراسمات خود را حفظ کنند. سعی من همیشه بر آن بوده که همچون گذشتگان فرهنگ سیاه چادرهای ایلم را احیا کنم تا همه قشقاییها در جای جای دنیا به خاطر قشقایی بودنشان فخر بفروشند و به نام ایل افتخار کنند.
نظر شما