به گزارش خبرنگار ایمنا، تهیه برنامهای مدون و کاربردی برای شهر به منظور تعیین چشم اندازی مشخص از آینده از اهداف تهیه طرحهای شهری عنوان شده است. بر این مبنا سالهای زیادی طرحهای جامع و تفصیلی مورد توجه برنامه ریزان شهر بود اما روند تهیه طرحهای شهری امروزه نیازمند بازنگری جدی است چرا که شهرها در ابعاد و سطوح مختلف تغییرات گستردهای کرده است. طرحهای قبلی از جمله طرح جامع و تفصیلی زمانی مورد تأیید برنامه ریزان و مدیران شهر بود و میتوانست نیازهای شهر و شهروندان را برآورده کند، اما امروزه این طرحها تا حد زیادی کارایی خود را از دست داده است و دیگر چندان نمیتواند پاسخگوی فرآیندهای به روز شهری و معضلات و مسائل پیچیدهای باشد که امروزه شهرها با آن دست به گریبان هستند. روند تهیه این طرحها به نحوی است که ویژگیهای مختص یک شهر را مورد توجه قرار نمیدهد و برنامهای کلی برای همه شهرها در نظر میگیرد به علاوه تأمین منابع مادی و انسانی و فراهم آوردن بسترهای قانونی نیز در روند تهیه طرحهای شهری مورد توجه نیست و نقاط ضعف این برنامهها موجب شده تا تغییر ساختار آنها ضروری به نظر برسد.
نبود ثبات موجب شده طرحهای جامع و تفصیلی عملاً کنار گذاشته شود
راما قلمبر دزفولی، دکترای شهرسازی در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: طرحهای جامع و تفصیلی شهرها عملاً به اهدا مدنظر نرسیدهاند و نبود ثبات امنیتی، سیاسی و اقتصادی موجب شده تا این طرحها عملاً کنار گذاشته شوند.
وی میافزاید: طرحهای جامع شهر پشتوانه قانونی و ضمانت اجرایی ندارند و مدیران تحت تأثیر شرایط مختلف سیاسی و اقتصادی بخشهایی از این طرحها را تغییر میدهند.
این دکترای شهرسازی خاطرنشان میکند: این طرحها در بطن خودشان نیز مشکلاتی دارند که تحقق پذیری آنها را زیر سوال میبرد به طور مثال اعداد و ارقامی که در این طرحها آورده میشود معمولاً مبنای درستی ندارد و شاخصهای تحقق پذیری نیز چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
قلمبر دزفولی تصریح میکند: هرکدام از حوزههای طرح جامع مسائل مربوط به خودش را دارد زیرا پشتوانه قانونی و ضمانت اجرایی برای این طرحها وجود ندارد به علاوه مدیریتهای مدیران شهری نیز کوتاه مدت است و ممکن است مفاد طرح به راحتی توسط مدیران دیگر نادیده گرفته شود.
وی تاکید دارد: این طرحها معمولاً نمیتوانند خودشان را با نیازهای روز شهر تطبیق دهند و به دلیل اینکه روند تهیه آنها از بالا به پایین است، ویژگیهای مختص هر شهر را به منظور توسعه پایدار در نظر نمیگیرند.
طرحهای ساختاری راهبردی ویژه هر شهر است
حسن سجادزاده، دکترای طراحی شهری با اشاره به تفاوت طرح جامع و طرح تفصیلی با طرحهای ساختاری و راهبردی میگوید: در طرحهای راهبردی ساختاری ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی، تاریخی و اقتصادی هر شهر مورد توجه قرار میگیرد و برنامه ویژهای برای آن تهیه میشود.
وی میافزاید: این برنامه نسخهای است که میتواند راهبرد توسعه شهر را تا دو دهه آینده به پیش ببرد لذا سیاستها و نحوه اجرای این برنامهها باید در اولویت باشد و نیاز است هر اقدامی که در حوزه مدیریت شهری انجام میشود، یک پیوست اجتماعی، اقتصادی و اجرایی داشته باشد.
این دکترای طراحی شهری خاطرنشان میکند: نگاه ساختاری راهبردی معطوف به نگاه پروژهای، ارتقای سیستم حمل و نقل و آسفالت کردن خیابان و بلوارسازی نیست بلکه معطوف به اصول زیربنایی همراه با مشارکتهای مردمی، توسعه خلاقانه و رقابت پذیری در شهرها است.
سجادزاده عنوان میکند: در تمام شهرهای دنیا مهمترین مسائل و مباحث توسعه شهری در قالب برنامههای ساختاری و راهبردی مورد توجه قرار میگیرد و در برخی شهرهای ایران نیز این برنامه مورد توجه مشاوران قرار گرفته و تهیه شده است.
وی تصریح میکند: اجرای این برنامه البته در ایران با چالشهایی مواجه است از جمله اینکه مدیران شهری اهداف و راهبردهایی بر خلاف طرح در پیش میگیرند در حالی که هزینه و زمان زیادی صرف تهیه این طرحها شده است لذا نیاز است شهردار فارغ از بسیاری مسائل روی این برنامه متمرکز شود و پروژههای شهری را به سمت برنامههای تهیه شده سوق دهد.
این دکترای طراحی شهری اضافه میکند: یکی از چالشهای بزرگ در شهرداریهای کشور این است که به مطالعات علمی نه از منظر مادی و نه از منظر معنوی بها داده نمیشود در حالی که شهرداری باید تمرکز خود را روی پیادهسازی برنامههای تهیه شده از جمله طرح راهبردی ساختاری قرار دهد.
برنامه ساختاری راهبردی نیازمند داشتن رویکردی مشارکتی است
سجادزاده عنوان میکند: هر اقدامی که در شهر در حال انجام است باید در راستای طرحهای تهیه شده باشد؛ در این راستا نیاز است رویکرد تراکم فروشی و شهر فروشی تغییر کرده و رویکرد فرهنگی و گردشگری و کسب درآمدهای پایدار جایگزین شود چرا که رویهای که هم اکنون در شهرهای ما دنبال میشود، آثار مخربی بر روی کیفیت زندگی شهری و رضایت شهروندان دارد.
وی میگوید: نیاز است که شهرداری برای خودش اتفاق فکری متشکل از پژوهشگران، متخصصان و برنامه ریزان داشته باشد و مفاد این جلسه به منظور توسعه پایدار شهر مورد توجه قرار بگیرد در غیر این صورت بودجه در نظر گرفته شده برای طرحهای شهری به صورت بهینه مورد استفاده قرار نمیگیرد.
این دکترای طراحی شهری تاکید دارد: برنامه راهبردی ساختاری باید به نحوی تنظیم شود که اجرای آن تنها بر اساس درآمدهای شهرداری نباشد و مشارکت بخش خصوصی و سرمایه گذاری نیز در این فرآیند دخیل باشد.
سجادزاده تصریح میکند: اجرای این برنامه نیازمند در نظر داشتن رویکردی مشارکتی است لذا استفاده از منابع مادی سایر سازمانها و انتقال حق توسعه نیز در برنامه راهبردی ساختاری باید مورد توجه قرار بگیرد اما امروزه متأسفانه در بدنه شهرداری و سایر سازمانهای شهری نیروهای زیادی وارد شدهاند که تخصص کافی و لازم ندارند.
وی ادامه میدهد: برنامههای راهبردی و ساختاری رویکردهای فرهنگی، گردشگری، اجتماعی و مشارکتی را مورد توجه قرار میدهد در این راستا نیاز است ظرفیتهای بافتهای شهری از جمله بافت تاریخی و بافت فرسوده مورد توجه قرار گرفته و روند ساماندهی و احیا آن در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد.
نظر شما