مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سال تلخ مطبوعات» به بررسی حمایت احتمالی دولت سیزدهم از خبرنگاران پرداخت و نوشت: نمیدانیم کی میشود که روز خبرنگار از راه برسد و ننویسیم سالی که گذشت، سال تلخی برای اهالی مطبوعات و خبرنگاران بود. امسال کرونا بود، تعدیل نیروها در روزنامهها و خبرگزاریها هم ادامه داشت، اما تلخترین روزهای سالی که گذشت واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران محیط زیست در نقده و درگذشت دو تن از همکاران رسانهایمان بود.
سال گذشته هم در روز خبرنگار از سختیهای این شغل نوشتیم. از فشار قیمت فزاینده کاغذ که سنگینیاش را خبرنگارانی که از کار بیکار میشوند یا با حداقل حقوق در پی آگاهسازی جامعه هستند بر دوش میکشند. خبرنگارانی که در گرما و سرما، در سیل و زلزله، در آتشسوزیها و بیماریها از جانشان میگذرند تا جامعه آگاهتر شود اما همینها اولین قربانیان فشارهای اقتصادی بر رسانهها هستند. سال گذشته از کرونا نوشتیم از اینکه چطور زندگی همه و ما را تحت تأثیر قرار داد.
از دورکاریها، تعدیلها و تعطیلیها. شاید چند سال پیش هیچ وقت تصور چنین روزهای سختی برای مطبوعات از ذهنمان خطور نمیکرد البته همیشه میدانستیم که خبرنگاری و کار در مطبوعات، کار راحتی نیست اما یکجور دیوانگی، ما را به گزارش و خبر نوشتن وصل کرده بود. اما هر چه پیشتر میرویم دیوانگی و عشقی بیش از پیش نیاز است که طاقت بیاوری.
گرچه ما هم سال گذشته در این روزها دیگر میدانستیم که کرونا به این زودیها بساطش را جمع نخواهد کرد اما ترجیح میدادیم خوشبین باشیم و همانطور که واقعیتها را مینویسیم امید داشته باشیم که سال بعد روزهای بهتری خواهد آمد اما اینطور نشد. امروز پنجمین پیک کرونا دارد همه چیز را له میکند همانطور که کرونا در این یک سال و نیم همه مشاغل را تحت تأثیر قرار داده، خبرنگاران هم از گزندش در امان نماندند.
بسیاری از رسانهها از همان زمان که کرونا وارد کشور شد تحریریههایشان را به خانه فرستادند تا از گزند بیماری در امان باشند اما از آنجا که اوضاع اقتصادی کشور روز به روز بدتر میشد برخی مدیران رسانهای ترجیح دادند تا با کاهش نیرو از هزینههایشان کم کنند. اینگونه شد که دورکاری تبدیل شد به بیکاری!
سالی که بر خبرنگاران گذشت سال تلخی بود، روزی نبود که خبری از درگذشت یک چهره مطرح را در رسانه منتشر نکنیم، روزی نبود که تلخی زندگی مردم را نبینیم، حجم انبوه خبرهای تلخ تأثیر عمیقی بر تکتک خبرنگاران گذاشت اما هر چه بود تحمل کردیم تا رسالت خود را به سرانجام برسانیم.
روزها به تلخی میگذشت اما سیاهترین روز در سال پیش برای جامعه مطبوعاتی، روز دوم تیر، چیزی حدود ۴۰ روز پیش بود. به رسم همه سفرهای مطبوعاتی، عدهای از خبرنگاران محیط زیست، به دعوت ستاد احیای دریاچه ارومیه برای بازدید از طرحهای عمرانی به اطراف این دریاچه رفته بودند اما در راه برگشت، اتوبوس آنها ترمز میبرد و واژگون میشود.
عده زیادی از سرنشینان زخمی میشوند و ریحانه یاسینی، خبرنگار ایرنا و مهشید کریمی، خبرنگار ایسنا فوت میکنند. این حادثه موجی از خشم و ناراحتی نهتنها در میان اهالی رسانه، که در میان همه مردم ایجاد میکند. اما مسئولان سفر و سازمانهای مربوطه به جای عذرخواهی تنها به دنبال شانه خالی کردن از بار مسئولیت بودند.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «انتقام به وقت طالبان» به بررسی پیشرویهای طالبان در خاک افغانستان پرداخت و نوشت: برخی ولایتهای شمالی افغانستان صدایی از گلوله نمیشنوند؛ طالبان با تمرکز بر مناطق مرکزی، جنوبی و غربی مشغول فتح شهرها و بهخصوص مراکز ولایتهاست.
طالبان که پیشتر موفق به تصرف مراکز استانها نشده بود اما حالا با تمرکز بر این مراکز، از لشکرگاه مرکز هلمند هم هنوز دست نکشیده است. چند روز پیش ارتش و دولت مرکزی اعلام کرده بود طالبان در لشکرگاه دفع شده، اما حالا این شهر نزدیک به سقوط است و زرنج مرکز نیمروز از روز جمعه سقوط کرده است.
طالبان همچنین در هرات مشغول درگیریهای شدیدی است. با بالا گرفتن این درگیریها برخی از مردم افغان در تلاش برای حفظ جان مردم و کشور از دست جنگ و طالبان هستند از همینرو برخی با ترک افغانستان نهتنها از شهرها و ولایتهای جنوبی و غربی که از دیگر شهرهای استانها نیز سیل آوارگان جنگی در حال وارد شدن به ایران و برخی دیگر از کشورهای همسایه هستند و برخی دیگر با تلاش برای اطلاعرسانی و داغ کردن هشتگها، سعی دارند موجب ورود نهادهای بینالمللی و کشورهای همسایه برای مداخله و کمک به افغانستان شوند.
حدود نیمی از شهرهای افغانستان تحتتصرف طالبان است؛ اما خود طالبان ادعا کرده است که بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در دست دارد. در میان این شهرها، مراکز ولایتها از اهمیت بسیاری برخوردارند که طالبان هم تعهد کرده بود قصد تصرف آنها را ندارد.
برخی از این مراکز مانند لشکرگاه موقعیت استراتژیک دارند. با تصرف زرنج و نزدیک شدن لشکرگاه به سقوط، سیل آوارگان به سمت کشورهای همسایه روان شده است که برای حفظ جان خود به قاچاقچیان مرزی پناه بردهاند. این شرایط تنها برای ایران نیست بلکه در مرز تاجیکستان نیز شاهد خروج جنگزدگان افغان از کشور هستیم.
معاون رئیس کمیته فوریتهای تاجیکستان، این کشور را آماده پذیرش ۱۰۰ هزار جنگزده افغان اعلام کرده است. در ایران همچنین کمپهایی در مرز برای این آوارگان فراهم شده است اما برخی در این کمپها نمیمانند. مقصد برخی از آنها ترکیه یا تهران است و سوار بر خودروهایی میشوند که بیشتر از حالت عادی افغانها را داخل خودروی خود سوار میکنند به شهرهای ایران میبرند یا به سمت مرکز و شمال غرب ایران حرکت میکنند.
به گفته یکی از افراد محلی این مردم جنگزده برای حفظ جان خود افغانستان را ترک میکنند. جانشان که اگر در خلال جنگ گرفته نشود، پس از جنگ توسط طالبان ممکن است ستانده شود. همین حالا در کوچه و خیابانهای شهرها بدن بیجان افرادی دیده میشود که حتی کسی نمیداند از مردم عادی هستند یا طالبان. از طرفی طالبان پیش از این خبر داده بود که با دستگیری افراد دولت مرکزی و نظامیان ارتش آنها را زنده نخواهد گذاشت و حال خبر رسیده طالبان به نظامیانی که دستگیر شدهاند، آسیب جسمانی جدی وارد کرده است.
از اینرو در میان سیل افغانها نیروهای نظامی افغان نیز دیده میشوند که با تصرف شهرها دیگر امیدی به مقابله و زنده ماندن ندارند اما مردم عادی همین حالا هم در برخی شهرهای درگیر جنگ با قطعی آب و برق داخل خانههای خود حبس هستند. برای این مردم تنها خطر طالبان نیست. حملات هوایی نیروهای آمریکایی نیز سبب کشتهشدن برخی از غیرنظامیان شده است چرا که جنگ به داخل کوچهها و خیابانهای شهرهای مختلف نیز کشیده شده است.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دلخوری به سبک لاریجانیها» به بررسی گلایه لاریجانی از شورای نگهبان پرداخت و نوشت: روز گذشته دو خبر پیرامون صادق لاریجانی و علی لاریجانی، دو برادری که تا همین یکی دو سال پیش در کنار هم سران قوای قضائیه و مقننه کشور بودند نشان میدهد که این دو از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰ هنوز دلخوریهایی دارند موضوعی که از غیبت این دو به عنوان رؤسای پیشین قوای قضائیه و مقننه و در حالی که یکی هنوز ریاست مجمع تشخیص مصلحت کشور را برعهده دارد در مراسم تحلیف سیدابراهیم رئیسی خود را نشان داد و پس از دو موضعگیری روزهای گذشته این دو نفر تقویت شد. یکی اینکه مشخص شد امضای صادق لاریجانی به عنوان یکی از اعضای شورای نگهبان، پای اعتبارنامه رئیس جمهور رئیسی نیست و دیگر اینکه علی لاریجانی در نامهای چندباره خواستار آن شد که شرایط انتشار علل رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان فراهم شود.
حاشیههای انتخابات ریاست جمهور از آنجا شروع شد که با توجه به برخی اعتراضات مردم و وضعیت ردصلاحیتها بسیاری پیشبینی کردند که مردم در انتخابات حضور حداقلی دارند. گمانهزنیها تا شب انتخابات ادامه داشت. این قهر مردم شامل قهر با گروههای سیاسی و از جمله اصلاحطلبان هم میشد. اصلاحطلبان میگفتند اگر کاندیدایی از ما تأیید شود ممکن است مردم در انتخابات حضور بیشتری داشته باشند. ولی به هر حال همه کاندیداهای مد نظر اصلاحطلبان هم رد صلاحیت شد.
بهعلاوه علی لاریجانی هم که شخصیت مورد اعتماد نظام و از چهرههای اصولگراست نیز از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. رد صلاحیت وی واکنشهای زیادی را در پی داشت. از همه مهمتر صادق لاریجانی رئیس سابق دستگاه قضا و عضو فقهای شورای نگهبان بود. او در نامهای تند و انتقادی نسبت به این رویداد موضع گرفت. سخنان او رسماً به بسیاری از مواضع و اتفاقات انتقادات داشت. لاریجانی نوشته بود: «اما هیچ گاه تصمیمات شورا را تا این حد غیرقابل دفاع نیافتهام چه در تأیید صلاحیتها و چه در عدم احراز صلاحیتها. سبب این نابسامانیها تا حد زیادی، دخالتهای فزاینده دستگاههای امنیتی از طریق گزارشهای خلاف واقع در تصمیم سازی برای شورای نگهبان است به ویژه اگر عضو مسئولی که باید گزارشهای محققانه به شورا ارائه کند خود، عامدانه چیزی بر آن بیفزاید!»
هرچند رهبر معظم انقلاب پس از رد صلاحیتها درباره برخی از روندها پیرامون نامزدهای رد صلاحیت شده، تذکراتی داد با این حال تغییری درباره وضعیت هیچ کدام از رد صلاحیت شدگان از جمله علی لاریجانی حاصل نشد. نامه تند صادق لاریجانی نشان میداد او موضع تازهای درباره وضعیت انتخابات گذشته دارد. اتفاقاتی که الان نیز در حال رخ دادن است موید این موضوع است. آنچنان که گفته میشود اعتبارنامه رئیسی امضای همه اعضای شورای نگهبان را ندارد. تا الان مشخص شده که صادق آملی لاریجانی اعتبارنامه او را امضا نکرده است. پیش از برگزاری مراسم تحلیف طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان تصویری از اعضای شورای نگهبان منتشر کرد که نشان میداد اعضای این شورا در حال امضای اعتبارنامه رئیس جمهوری جدید هستند اما در بین این تصاویر آملی لاریجانی دیده نمیشد. در ابتدا بسیاری تصور کردند که احتمالاً به خاطر اختلافات داخلی طحان نظیف تصویر او را منتشر نکرده است، اما حالا مشخص شده که او اصلاً اعتبارنامه را امضا نکرده است.
طحان نظیف دیروز به عنوان سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوالی درباره امضای اعتبارنامه رئیس جمهور به خبرنگاران گفت: «بر اساس قانون اگر عضوی از شورای نگهبان اعتبارنامه رئیس جمهوری را امضا نکند خدشهای در اعتبارنامه ایجاد نمیشود. در عین حال اعتبارنامه رئیس جمهور منتخب قبل از مراسم تنفیذ امضا شد و طبیعتاً همه اعضایی که در جلسه حضور داشتند، اعتبارنامه رئیس جمهور را امضا کردند.» وی در پاسخ به این سوال که آیا صادق لاریجانی اعتبارنامه رئیس جمهور منتخب را امضا کرده است یا نه گفت: «کسانی که در جلسه قبل از تنفیذ برگزار شد حضور داشتند، اعتبارنامه را امضا کردند، اما کسانی که حضور نداشتند طبیعتاً امضا نکردند.»
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مجلس در برابر طرح صیانت» به بررسی مخالفت برخی نمایندگان مجلس با طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی پرداخت و نوشت: به نظر میرسد موج انتقادات کار خود را کرد و برخی از نمایندگان مجلس به صرافت این افتادهاند که طرح پرچالش صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی را در کمیسیون فرهنگی مسکوت بگذارند. یکی از انتقادات به این طرح نبود شفافیت بود.
ارجاع آن به کمیسیون فرهنگی و تصویب آن بدون طرح در صحن و اعلام نظرات مخالف و موافق شائبههای زیادی داشت تا جایی که حتی صدای برخی از حامیان جریان اصولگرایی را هم درآورده بود. بسیج دانشجویی بهتازگی در بیانیهای خواستار تصویب سریعتر طرح شفافیت آرای نمایندگان شده بود. طرحی که در صورت تصویب میتواند مانع به سرانجام رساندن بیسروصدای طرحهای دیگر شود. حداقل فایده آن این است که اسامی موافقان و مخالفان طرحها به اطلاع مردم میرسد.
دیروز یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از طرح تقاضای مسکوت ماندن طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی خبر داد. جلیل رحیمیجهانآبادی، نماینده تایباد، در مطلبی در توییتی نوشت: «طرح صیانت از فضای مجازی غیرکارشناسی و چالشزاست. بر اساس تبصره ۲ ماده ۱۶۷ قانون آئیننامه داخلی، درخواست توقف رسیدگی در کمیسیون را ارائه کرده و آن را به صحن برمیگردانیم، به آن امید که با همراهی سایر نمایندگان محترم، طرح را مسکوت بگذاریم. اولویت کشور واکسن و مسئله معیشت است، نه اینترنت».
سه روز پیش هم عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه بهزودی عدهای از نمایندگان بر اساس آئیننامه داخلی مجلس، تقاضای مسکوتگذاشتن طرح صیانت را تقدیم هیئت رئیسه خواهند کرد، گفته بود: اگر ۲۵ نفر نمایندگان مخالف تصمیم بگیرند که جلوی طرح را بگیرند، این طرح با رأی اکثریت مسکوت میماند.
طبق تبصره ۲ ماده ۱۶۷ آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی، چنانچه ۱۵ نفر از نمایندگان تقاضای لغو رسیدگی طرح یا لایحه طبق اصل ۸۵ قانون اساسی را تا قبل از تأیید شورای نگهبان از مجلس داشته باشند، این تقاضا در همان جلسه اعلام و در جلسه بعد طبق ماده (۱۶۵) آئیننامه داخلی مطرح میشود و در صورت تصویب این تقاضا، رسیدگی به لایحه یا طرح طبق آئیننامه داخلی ادامه مییابد.
ماده ۱۶۵ آئیننامه نیز روند رسیدگی به تقاضای نمایندگان جهت بررسی طرحی طبق اصل ۸۵ قانون اساسی را تشریح کرده است. بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی نمیتواند اختیار قانونگذاری را به کسی واگذار کند ولی در موارد ضروری میتواند این اختیار را به کمیسیونهای داخلی خود تفویض کند که در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین میکند، به صورت آزمایشی اجرا شده و تصویب نهایی هم با مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عبور از خامفروشی نفت ساخت یک میلیون مسکن» نوشت: کوتاهی جدی دولت روحانی در ساخت مسکن طی هشت سال اخیر و سیاست غلط وابستگی شدید به خامفروشی نفت سبب شده تا کارشناسان دو اولویت مهم دولت جدید را عبور از خامفروشی نفت و تلاش برای ساخت یک میلیون واحد مسکونی بدانند.
افزایش ۷۰۰ درصدی قیمت مسکن در هشت سال اخیر به سبب ترک فعل آشکار عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی دولت روحانی موجب شد تا برای بسیاری از مردم (حتی با درآمد متوسط) نه تنها خرید خانه تبدیل به رؤیا شود بلکه حتی اجاره یک واحد مسکونی با قیمت مناسب نیز برای خیل کثیری از خانوادهها به آرزوی دست نیافتنی تبدیل شود.
از سوی دیگر، اصرار زنگنه به عنوان وزیر نفت دولت روحانی بر سیاست فروش نفت خام موجب شد تا دشمنان ملت ایران به راحتی با اعمال تحریمها، کشورمان را در زمینه درآمدهای نفتی با مشکل جدی مواجه کنند در حالی که اگر طی این هشت سال به جای تکیه صرف بر خامفروشی به سراغ دیگر راهکارها از جمله تولید محصولات پتروشیمی با ارزش افزوده بالا و نیز احداث پتروپالایشگاهها میرفتیم چه بسا هم فشار کمتری به مردم وارد میشد و هم درآمد بیشتری برای دولت به دست میآمد.
بر همین اساس یکی از حیاتیترین اقدامات دولت جدید، تعیین اولویتهای کاری خود بر اساس آسیبشناسی کارشناسانه خواهد بود تا از همان روز نخست استقرار در پاستور، به اجرای آنها بپردازد. البته شاید این اولویتها در کوتاه مدت به سرانجام نرسد، اما باید سیاستهای دولت را جهتدهی کند.
نظر شما