به گزارش خبرنگار ایمنا، دلتا کرونا ویروسی جهش یافته با قدرت سرایتی به مراتب بیشتر نسبت به کرونای قبلی (انگلیسی) است و با آمار ابتلای بستری شدگان بیشتر هر روز شاهد مرگ و میر افراد زیادی در بیمارستانها هستیم، برای کنترل شیوع بیماری و نجات جان ایرانیان، افزایش سرعت تزریق واکسن در اولویت قرار گرفته است از سوی دیگر همچنان مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی دعوت میشوند.
اما بیتفاوتی مدیران نسبت به پیشگیری و مقابله با کرونا باعث بیتفاوتی مردم به این بیماری مهلک شده و این موضوع نظام سلامت و بهداشت کشور را ناکارآمد کرده است، موضوع ناخوشایندتر اینکه اعلام شده است واکسن هم یارای مقابله کامل با بیماری را ندارد و به جای ایمنی بخشی صددرصدی تنها از شدت بیماری میکاهد، از این رو رعایت پروتکلهای بهداشتی همچنان در صدر راههای نجات و رهایی از بیماری کرونا به شمار میآید. به گفته معاون کل وزارت بهداشت، رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم به شدت کاهش یافته و در تهران و البرز این عدد به زیر ۴۰ درصد رسیده است، حتی تعطیلی ۶ روزه تهران و البرز هم نتوانست مانع از حضور مردم در خیابانها، رستورانها و دورهمیها شود.
استان اصفهان هم مستثنی از این قاعده نیست و با وجود اعلام مداوم دانشگاه علوم پزشکی از انفجار ظرفیتی بیمارستان به دلیل حجم بالای پذیرش بیماران کرونایی باز هم در خیابانهای شهر آنچه دیده نمیشود رعایت پروتکلهای بهداشتی است هرکس کار خودش را میکند بدون آنکه به خطرات مرگبار دلتا کرونا توجه کند.
بر اساس اعلام کارشناسان وزارت بهداشت، بازارها و مکانهای شلوغ یکی از کانونهای اصلی انتشار این ویروس است و این در حالی است که در موج پنجم کرونا اصناف هم برای اعمال محدودیتهای کرونایی همکاری چندانی ندارند، از سوی دیگر بیتفاوتی مردم نسبت به رعایت نکات بهداشتی و استفاده نکردن از ماسک در محیطهای بسیار شلوغ یکی از مهمترین عوامل انتشار این بیماری است.
در شرایط فعلی در سطح شهر مراکز عرضه فستفود، برخی موکبهای برپا شده برای ایام محرم و بسیاری از ادارات و مغازههای شهر مملو از افرادی است که نکات بهداشتی از جمله استفاده از ماسک و فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند و همین بیتفاوتیها مهمترین عامل طولانی شدن این وضعیت و حجم بالای بستری شدگان کرونا دلتا و افزایش مرگ و میر کروناییها در بیمارستانها است.
دغدغه مسائل اقتصادی خانوادهها در دوران کرونا و بیتفاوتی به رعایت پروتکلها
مرتضی پدریان، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص بیتفاوتی مردم به پروتکلهای بهداشتی در پاندمی کرونا، اظهار میکند: در حال حاضر توجه خانوادهها به وضعیت نابسامان اقتصادی و افزایش تورم به گونهای است که مردم از صبح تا شب در حال تلاش برای بهدست آوردن لقمه نانی برای خانواده هستند و به بحث کرونا چندان فکر نمیکنند.
وی میافزاید: متأسفانه مردم هر ساعت و هر روز شاهد افزایش قیمت اجناس هستند و همین دغدغه مسائل اقتصادی موجب میشود با وجود اینکه از سوی دانشگاه علوم پزشکی و اخبار مدام اعلام میشود که به دلیل گستردگی شیوع کرونا هیچ تخت خالی برای پذیرش بیماران کرونایی در بیمارستانها وجود ندارد، اما همچنان نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا به کرونا بیتفاوت باشند.
این جامعهشناس، تصریح میکند: در واقع مشکل کرونا و ابتلا به این ویروس برای مردم مسئله حاد و مهمی نیست، روزانه هشدارهای زیادی در مورد خطر این ویروس و آمار بالای بستری شدگان و وضعیت حاد بیمارستان داده میشود، اما با توجه به عملکرد مسئولین مردم به این نتیجه رسیدهاند که آنها نمیخواهند موضوع کرونا در کشور جمع شود.
بیاعتمادی مردم به سیستم اجتماعی
وی تاکید میکند: مردم بر این باور هستند مسئولین تنها شعار میدهند و عملکرد واقعی در پیشگیری از کرونا صورت نمیگیرد و قرنطینه کامل اجرا نمیشود، در حقیقت مردم حس خوبی به شرایط کرونایی ندارند و شیوع آن را در جامعه میبینند، اما از سوی دیگر شرایط اقتصادی بر آنها فشار زیادی میآورد و نمیتوانند قرنطینههای کرونایی را رعایت کنند و اعتقاد دارند افراد توانمندتر که از نظر اقتصادی مشکل ندارند در حال قرنطینه هستند و بحران کرونا و ابتلا به آن برای افراد متوسط و قشر ضعیف اجتماع باعث بالا رفتن آمار مرگ و میرها شده است. در واقع عده زیادی از مردم به اخبار مرگ و میر کرونا بسیار حساس هستند و آن را دنبال میکنند اما به عملکرد سیستم کشوری برای کنترل شیوع کرونا اعتماد ندارند و دغدغههای دیگری به غیر از کرونا دارند.
علل سهل انگاری افراد در موج پنجم کرونا
امانالله باطنی، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص عادی انگاری و سهل انگاری افراد در موج پنجم کرونا، اظهار میکند: به نظر میرسد امروز جامعه در خصوص بحران کرونا دچار یک آنومی یا هنجارپریشی فرهنگی و پزشکی شده است یعنی دیگر هنجارهای تولید شده فرهنگی و پزشکی در ستاد کرونا و وزارت بهداشت در خصوص لزوم ماسک زدن و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و تعطیلی اصناف پاسخگوی انتظارات بخشهایی از جامعه نیست.
وی میافزاید: علت این آنومی، بسیار قابل بررسی است و یک پژوهش مفصل میطلبد اما به نظر میرسد به درازا کشیدن فرآیند واکسیناسیون در مقایسه با دیگر کشورها، حاشیههای وزارت بهداشت و درمان در جامعه، نارضایتیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از مدیریت کرونا در مجموع باعث کاهش سرمایه اجتماعی مدیریت کرونا شده و منجر به نوعی آنومی فرهنگی و پزشکی شده که البته طبیعی است و جامعه تحت فشار، جامعهای آنومیک و هنجار پریش میشود.
این جامعهشناس تصریح میکند: امروز بخش بزرگی از جامعه به واسطه از دست دادن عزیزانشان دچار سوگ پیچیده یا اختلال سوگ شدهاند، فرد در سوگ معمولی در شش هفته تا شش ماه از مرحله دوریگزینی و انکار به مرحله پذیرش میرسد اما در سوگ پیچیده یا سوگ ابراز نشده فرد برای ماهها در مرحله انکار یا مرحله دوری گزینی میماند و به مرحله پذیرش نمیرسد و در واقع از جامعهای که دچار اختلال سوگ و تحت فشار است انتظاری نمیتوان داشت.
بحران کرونا باعث شوک جامعه شده است
این جامعهشناس، تاکید میکند: طبق پژوهشها در این ایام بالای ۶۰ درصد خانوادهها دچار چالش سبک زندگی شدهاند اگر ما هنجاری برای فاصله گذاری اجتماعی تولید میکنیم باید در کنارش تمهیدی هم برای چالش سبک زندگی در خانوادهها بیندیشیم، بحران کرونا تا امروز باعث به خطر افتادن امنیت شغلی بیش از ۱۰ میلیون کارگر روزمزد و بیش از دو میلیون زن در اقتصاد غیررسمی، ۱۰۸ هزار میلیارد تومان کسری درآمد و ضربه به کسب و کارها در ۱۳ رسته محاسبه شده، بیکاری دو میلیون نفر بر اثر پیامدهای کرونا و پرداخت بیش از یک میلیون نفر بیمه بیکاری کرونا از طرف دولت شده است.
باطنی میافزاید: بحران کرونا باعث شوک جامعه شده است، بر اساس گزارشهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ۵۰ شغل در ایام کرونا آسیب دیده و ۱۰ رسته شغلی بسیار آسیب دیده است و ۴.۸ میلیون نفر شاغل در این مشاغل دستخوش آسیب فراوان شدهاند و بحران کرونا باعث شوک منفی تقاضا در صنف مواد غذایی و کاهش فروش ۵۰ تا ۹۰ درصدی محصولات، کاهش فروش ۵۰ درصدی در حوزه حمل و نقل، کاهش در آمد ۱۰۰ درصدی فعالیتهای فرهنگی، کاهش درآمد ۵۰ درصدی بخش پوشاک، کاهش درآمد ۵۰ درصدی مشاغل حوزه خوراکی، تعطیلی کامل فعالیتهای آموزشی، کاهش ۵۰ درصدی درآمد مشاغلی از جمله آرایشگاهها، خشک شوییها و نظافت ساختمان شده است.
این جامعهشناس، اظهار میکند: چالشهای دوران کرونا تولید فشار اجتماعی و اقتصادی میکند، بحران کرونا بر نهاد مدرسه نیز اثرات منفی داشته است، تا پیش از بحران کرونا ۱۵ میلیون دانشآموز در ۱۱۰ هزار مدرسه و به صورت حضوری و تحت تدریس ۱۴ هزار معلم تحصیل میکردند که هشت میلیون دانشآموز ابتدایی، ۳.۵ میلیون دانشآموز در مقطع متوسطه اول و ۲.۵ میلیون دانشآموز در مقطع متوسطه دوم و حدود ۶۰۰ هزار پیشدبستانی را شامل میشد اما کرونا ۱۱۰ هزار مدرسه را به تعطیلی کشاند و آموزش مجازی را جایگزین آموزش حضوری کرد، تنها همین موضوع مهمترین چالش را برای سبک زندگی خانوادهها ایجاد کرده و منجر به آنومی و هنجارپریشی میشود.
خستگی روانی مردم از طولانی شدن بحران کرونا
احسان کاظمی، روانشناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص بیتفاوتی مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی در پاندمی کرونا، اظهارمی کند: زمانی که بحرانی طولانی شود افراد از نظر روانی، اجتماعی، جسمی و ذهنی نسبت به آن سازگاری پیدا میکنند و این احساس را دارند که تمام شدنی نیست، بیتفاوتیها میتواند ناشی از این اتفاق باشد که بحران برای مردم عادی شده است. مردم به کرونا بیتفاوت نیستند و بسیاری از افراد نسبت به مرگ و میرها و هزینههای بیماری واکنشهایی نشان میدهند اما در حوزه شخصی خود موازین بهداشتی را رعایت نمیکنند که این بیتفاوتی نیست و عادی شدن موضوع کرونا و ادامهدار شدن آن است.
این روانشناس اجتماعی با بیان اینکه در کشورهای بسیار پیشرفته هنوز موفق نشدهاند که زنجیره انتقال این ویروس را قطع کنند و روند شیوع در جهان برای مردم این مسئله را عادی کرده است، تصریح میکند: اما با شیوع گسترده این بیماری و طولانی شدن اپیدمی وضعیت برای همه عادی شده و کرونا را بخشی از زندگی روزانه خود میدانند، در حال حاضر برای بسیاری از افراد جامعه آمار مرگ و میرهای کرونا مهم بوده و دنبال میکنند اما مباحث دیگر کرونا را دنبال نمیکنند و شاید مابقی بحثها برای آنها عادی شده است.
وی تاکید میکند: از نگاه دیگر با طولانی شدن دوران بحران کرونا مردم دچار خستگی روانی شدهاند به دلیل اینکه از یک طرف هیچ حمایتی از جانب دولت در بحران کرونا نشدند فقط تسهیلاتی در رفع مشکلات درسی فرزندان، آموزش آنلاین، تسهیلات در خدمات اداری و آنلاین شدن آنها اتفاق افتاد، اما حمایت لازم از مردم در این اپیدمی که بتواند زندگی را برای مردم آسان کند صورت نگرفت.
کاظمی اظهار میکند: از یک سو مردم احساس میکنند زندگی معمولی آنها از آرامش و امنیت تهی شده است و محدودسازیها را کنار گذاشتند و حساسیت آنها به رعایت موارد بهداشتی بسیار کمتر شده است، دلیل آن هم برنامهریزی نداشتن لازم دولت در بحران کرونا بود و مردم دچار خستگی روانی، آسیب و کسالت شدند، باید تمهیدات فرهنگی و تفریحی برای بحران اندیشید تا مردم جامعه کمتر یا دیرتر دچار این عارضه شوند.
طولانی شدن اپیدمی و مشکلات بیشتر در پساکرونا
این روانشناس اجتماعی، اضافه میکند: هر چقدر این اپیدمی طولانیتر شود ضعف مردم از نظر روانی، ذهنی و اجتماعی در برابر این مشکل، ضعف حکومتها در برابر مهار این بحران و عادی انگاری مسئله دست به دست هم میدهد تا در پساکرونا شاهد بروز بحرانهای اجتماعی و مشکلات بیشتری باشیم.
وی میافزاید: همانطور که یک سال و نیم قبل با شیوع این ویروس به فکر حالا نبودیم و بر این باور بودیم که مثل ویروس آنفلوانزا بوده و برطرف میشود و اکنون میبینیم که بحران تمام نشده و تا سال ۲۰۲۴ هم وجود دارد، برای پساکرونا هم تدبیر لازم را نداریم و شاهد بیتفاوتی مردم هستیم.
کاظمی تصریح میکند: در حال حاضر شیوع کرونا دلتا گستردگی بیشتری دارد و میبینیم خانوادههایی که عزیزی را از دست میدهند حتی نمیتوانند برای او عزاداری کرده و حمایت عاطفی و روانی دریافت کنند، هر چه میزان آمار مبتلایان به این ویروس و درصد کشتهها بیشتر شود اپیدمی طولانیتر خواهد شد.
این روانشناس اجتماعی، ادامه میدهد: آیا فردی در جامعه داریم که در طول یک سال و نیم از شیوع کرونا اعلام کرده باشد در جامعه، مرکز و انجمنی برای پوشش دادن آسیبهای عاطفی، روانی و رفتاری مردم نیاز داریم و در این زمینه برنامهریزی کند؟ آنچه به نظر میرسد حکومتها درگیر این هستند که چطور شیوع این ویروس را با واکسن زدن مهار کنند.
وی تاکید میکند: در حال حاضر با گستردگی کرونا دلتا در جامعه بسیاری از خانواده تنها خودشان را محدود میکنند و عدهای هم کمتر به این مسئله حساس هستند، حتماً این جمله را زیاد شنیدیم که «فلانی خیلی رعایت میکرد ولی کرونا گرفت»، یا «افرادی که بازیافت جمع میکنند بهداشت را رعایت نمیکنند و کرونا نمیگیرند» «ابتلا به کرونا زمینه ژنتیک نیاز دارد» و موارد دیگر که مردم بر زبان میآورند.
فقدان اتاق فکر برای واکسینه کردن جامعه در بحران
کاظمی، اظهار میکند: همه این موارد و یافتههای جدید بدون فیلترینگ و تفکر این نوع بحثها باعث ایجاد دغدغه ذهنی و آشفتگی مردم در برابر این ویروس میشود به دلیل اینکه در این قبیل بحرانها یک اتاق فکر نداریم تا جامعه را واکسینه کنیم به نظر میآید مردم بیتفاوت نشدهاند بلکه دچار کسالت روحی و خستگی روانی شدند.
وی تاکید کرد: در دوران جنگ زمانی بمبارانها این قدر زیاد شده بود که مردم دیگر پناهگاه هم نمیرفتند، زمانی که هر بحرانی طولانی شود مردم دچار خستگی روانی میشوند و نمیدانند کدام استراتژی را به کار بگیرند تا بتوانند در مقابله با بحران موفق باشند، اکنون موج دلتا را داریم و واکسن هم نمیتواند در برابر این موج چندان مقاوم باشد.
این روانشناس اجتماعی، تصریح میکند: یک باور ذهنی است که واکسن میتواند تعداد کشتهها را کمتر کند، در حال حاضر میبینیم که شهر مشهد به عنوان یک شهر مذهبی وضعیت بحرانی دارد که میگویند باید تعطیل شود و مسئولین شهر اعلام میکنند به شهر مشهد سفر نکنید و از سوی دیگر رئیس سازمان تبلیغات اسلامی این شهر بر لزوم برگزاری مراسم آیینی اشاره دارد و همه این اتفاقها در قطع نشدن زنجیره شیوع این ویروس و ادامه دار شدن آن مؤثر است.
کاظمی، اظهار میکند: وقتی مردم برخورد مسئولین با این مسئله، بیتفاوتیها، شعار دادن و عمل نکردن را در اجتماع میبینند، ساختار روانی جامعه هم این بحران را پشت سر گذاشته و طولانی شدن آن و فقدان تدبیر لازم برای برای حل پاندمی و مسائل پساکرونا، صفهای طولانی برای خرید مرغ، صفهای طولانی برای بازار شب عید و شلوغی خیابانها در اعیاد و موارد دیگر باعث مدت دار شدن این اپیدمی در جامعه میشود.
گزارش از: اکرم کیانی خبرنگار جامعه ایمنا
نظر شما