به گزارش ایمنا و بر اساس یادداشتی از الهه اکبری، طراح و معمار داخلی، این مکانها، که فضایی نیمه عمومی و نیمه خصوصی را در جامعه رقم میزنند، از نظر روانشناختی مورد توجه است، چراکه به روابط بین انسانها نظم بخشیده و تأثیری مهم بر روان آنها میگذارد. به عبارتی نباید معماری را صرفاً علم ساخت مکان و فضا در نظر گرفت که بدون توجه به مقولهی انسان به کار میپردازد، بلکه باید با توجه به رویکرد روانشناسی محیطی، آن را شاکلهی زندگی افراد جامعه، به لحاظ تعریف سناریوهای رفتاری مختلف برای استفاده کنندگان فضا و تأثیرگذار در روح و روان مخاطب دانست.
انسانها در تمام دوره زندگی خود با تمام اقشار جامعه در ارتباط هستند. در گذشته عمدتاً روابط فرد به فرد بود و ساختههای فرهنگی هم به ندرت در بیرون از قلمرو محدود از زندگی اجتماعی رواج مییافت؛ بنابراین نیاز هویتی انسان تأمین میشد. اما با پیچیدهتر شدن جامعه مدرن و شکل گیری لایههای گوناگون اجتماعی؛ ارتباطات انسانی نیز شکل پیچیدهتری به خود گرفت و تعاملات اجتماعی جدیدی پدید آمد. از این جهت طراحی فضاها و مکانها به سمتی پیش رفت که سطح مطلوب تعامل در آنها رقم بخورد. به عبارتی فضاهایی مورد توجه قرار گرفتند که بتوانند سطح تعامل بالاتر و نیازهای روحی و روانی بیشتری از انسانها را تأمین کنند و وارد داستان زندگی مردم شهر شوند. به این لحاظ فضاهای کاربری چند عملکردی حاصل پاسخگویی به این نیازها است. چه این فضا سرپوشیده باشد، چه سرباز؛ تأثیرگذار بر روان شهروند امروز است.
نکتهی مهم در برنامهریزی شهری، اختصاص کاربریهای چند عملکردی برای هر شهر است. محیطهایی که با ارائهی همزمان چندین خدمت، حیات شهری، رضایتمندی و در نتیجه بر حال خوب شهر تأثیر میگذارد، موضوعی که در معماری گذشته، تجلی داشته است و در آینده نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
محور "چهارباغ عباسی اصفهان" نمونهای موفق در جهت بررسی و درک بهتر است.؛ محور- بدنهای تاریخی، تفریحی، عبوری که در عصر شاه عباس اول طراحی شده است. آن را میتوان یکی از مهمترین و ارزشمندترین عناصر هویت بخش باغ شهر اصفهان دانست که همچنان پس از ۴۰۰ سال یکی از عمدهترین مراکز گردشگری – تجاری شهر با کاربریهای چند عملکردی است.
در اقدامی پسندیده این محور تاریخی- حرکتی به محوری کاملاً پیاده تبدیل شد و آن را بیش از پیش، از یک معبر به فضایی شهری تبدیل کرد. چهارباغ عباسی ترکیبی از سکون و گذران اوقات است. پاتوقها، مغازهها و فضاهای آموزشی – فرهنگی – اداری، به سادگی در مجاورت هم شکل گرفتهاند. از دیگر نمونههای اجرا شده در ایران، مرکز فرهنگی رونگ در جزیرهی هرمز و ساختمان در دست احداث هنرمندان در صدرای شیراز است.
در نمونههای خارجی معاصر هم میتوان نمونههای مناسبی پیدا کرد که شاید برای الگوگیری شهرسازی آینده ما مفید باشد. به عنوان نمونه مجموعهی "مارینا بی سندز در سنگاپور که قسمتی از پروژه بزرگ خلیج مارینا بوده و کاربری چند عملکردی دارد. این پروژه با هدف ایجاد یک پاتوق شهری جدید کلیهی خدمات تفریحی – تجاری- اداری- اقامتی را در خود منسجم کرده و توسط پل عابر پیاده معروف به پل کروموزوم به سنگاپور کهن متصل شده است. محوطهای با فضاهای باز و بسته، با زمینهای بازی، استراحتگاهها و تفرجگاهها در کنار خلیج سنگاپور. نقطهی عطف این پروژه هتل پنج ستارهی معروف مارینا بی سندز و موزهی دیجیتال هنر و دانش است که کاربری تجاری- اداری را از موضوعیت "خرید برای خرید" خارج کرده و با ابعاد فرهنگی تفریحی خود جلایی به روح این قسمت شهر داده است. پروژهای منحصر به فرد که توسط معمار بزرگ"موشه سفدی" به انجام رسیده است. پارک آسمانی سندز واقع در بام هتل؛ شهر بازی، سالن پاتیناژ، تئاتر، نمایشگاه و… از جمله قسمتهای مهم این پروژه عظیم شهری است. در این مجموعه، حجم گستردهای از افراد در سنین مختلف میتوانند به تعامل بپردازند. ایجاد ریز فضاهایی برای کودکان و سالمندان آنها را به خود جذب کرده که بر همنشینی این افراد با گروه سنی جوانان و بزرگسالان امکان رشد را برای یک جامعه فراهم خواهد آورد.
موزه دیجیتال هنر و دانش رویکردی جالب و تکنولوژیک برای آموزش کودکان در کنار سرگرم شدن آنهاست که تأثیر فرهنگ و آموزش را عمیقاً برگزار خواهد کرد. جدای از همه این موارد مکانهای استراحت مناسب برای گروههای سنی مختلف نیز در این مجموعه در نظر گرفته شده است که در نتیجه آن را بیش از پیش خواستنی میکند به طوری که این محدوده شهر مقصدی مجزا را برای جمعیت توریسم فراهم آورده است.
بنابراین با توجه به موفقیت ایجاد فضاهای چند عملکردی در نمونههای قدیم و اخیر ایران و جهان نتیجه میشود اگر به دنبال رونق اقتصادی و فرح بخشی عمومی به فضاهای شهری هستیم، حتماً میبایست از همنشینی کاربریهای متعارف در کنار هم بهره گیریم. چرا که رویکردی جز این، نتیجهای جز شکست و متروک ماندن واحدهای تجاری اداری شهر را نخواهد داشت، تجربهای مانند ارگ جهان نما و میدان امام علی (ع) اصفهان.
در حالی که احیای بافت میدان امام حسین (ع) و محوطهی ارگ جهان نما، تنها با تخریب صد در صد امکان پذیر خواهد بود، اما اصفهان آینده میتواند فضاهایی فرح بخش چون چهارباغ و میدان نقش جهان را دوباره تجربه کند؛ اگر فضای شهری عظیمی چون "میدان امام علی (ع) " با تغییر کاربری اساسی از کاربری تجاری به کاربری فرهنگی – آموزشی – اقامتی تغییر رویکرد داده شود، آن وقت است که دانه تجاریها در همنشینیای مسالمتآمیز با قطبی گردشگری -آموزشی -فرهنگی رونق یافته و با داشتن فضاهای متناسب آموزشی-فرهنگی-اقامتی در مجاورت خود محیطی پر نشاط به لحاظ شهری و پر رونق به لحاظ اقتصاد منطقهای خواهد بود.
نظر شما