به گزارش ایمنا و به نقل از مشاور رسانهای برنامه "شب نشینی"، این بازیگر درباره پیشینه فعالیت هنری خود، گفت: متولد سال ۶۰ هستم و از سال ۶۸ یعنی از کودکی موسیقی مینوازم. از سال ۷۹ تا کنون نیز حوزه کار تصویری را در پیش گرفته ام. در واقع از کلاس پنجم به عرصه موسیقی وارد شدم بعد هم در دانشگاه در رشته هنرهای دراماتیک درس خواندم و بعد هر دو را به همراه هم پیش بردم.
خداوردی افزود: از زمان آغاز فعالیتم در زمینه بازیگری تقریباً همه سالها را به بازی کردن در تئاترها، تله فیلمها و سریالهای مختلف مشغول بوده ام. زمانی بود که تله فیلمهای ۹۰ دقیقهای ساخته میشد و میتوانستیم در زمان کوتاه آن را تمام کنیم، در آن مدت تله فیلمهای زیادی را بازی کردم. حتی وقتی پسرم پنج ماهه بود هنوز سر ضبط سریال بودم، اما بعد از اتمام آن سریال به مدت یک سال کار نکردم.
این بازیگر که شاگرد محمد رضا شجریان در موسیقی نیز بوده است درباره سازهایی که مینوازد، تصریح کرد: ساز شهبانگ که ساز ابداعی استاد شجریان و نماینده ساز کنترباس با برخی تغییرات است را مینوازم. نمیتوانم نبودن استاد شجریان را تصور کنم، چراکه پنج سال با ایشان مدام در تور بودیم. استاد شجریان نگاه به زندگی، ادبیات، گوش دادن به موسیقی و بسیاری دیگر از درسهای بزرگ را به من آموخت تا دنیایی بزرگ، زیبا، دوست داشتنی و سرشار از همدلی را بشناسم.
خداوردی گفت: در این سالهای فعالیت کاری ام شاید شخصیت طنز موقعیت را بازی کرده ام مثل «غافل» و «سهمی برای دوست»، اما در شخصیت طنز بازی نداشته ام. پیشنهاد اجرا و کار کودک به من شد، اما دوست نداشتم به این ژانر وارد شوم چون در آن کارها شاخصه ای را نمیدیدم که مرا جذب کند، چراکه من ژانر خاص خودم را دارم.
وی درباره ایفای نقش در «کلبه عموپورنگ»، اضافه کرد: "سانیار" کارهای دراماتیکم را میدید، اما دوست نداشت و من دوست داشتم ثمره نبودنهایم را ببیند؛ وقتی این کار به من پیشنهاد شد، دوست داشتم در شخصیتی که به من داده میشود همه خود سانسوریها را کنار بگذارم و همه آن کودک درونی باشم که خودم دوست دارم، وقتی دیدم شخصیتم در کلبه عموپورنگ به همین صورت خواهد بود آن را پذیرفتم و حالا شخصیتم و همه حرکتها و نقل قولهایش را دوست دارم.
این بازیگر افزود: اولین چیزی که در "کلبه عموپورنگ" برایم مهم است این است که پسرم آن را با همه بازپخشهایش می بیند و از فضای مجازی دور شده و تلویزیون را دوست دارد، از طرفی خودم میتوانم تمام ابعاد پنهان وجودم را در فضایی جدید ابراز کنم.
خداوردی تصریح کرد: خودم را آماده کرده بودم برای اینکه هرگونه واکنشی را از سمت مردم ببینم چون آنها همیشه مرا در یک ژانر خاص دیده بودند و حالا در شرایطی جدید مرا میدیدند. منتظر قضاوتها و قیاسها بودم ولی بعد از اولین سکانس کلبه عموپورنگ همه انعکاسهایی که به سمت من میآمد واکنشهایی با انرژی مثبت بود و باعث شد از خوشحالی نفس در سینه من حبس شود.
نظر شما