به گزارش خبرنگار ایمنا، دانشگاه آزاد اسلامی از مراکز مهم علمی کشور است که در طول قریب سه دهه فعالیت خود، منشأ خدمات بسیاری بوده است. این دانشگاه توانسته است با عمومی کردن علم، امکان طی مدارج دانشگاهی و دستیابی به تحصیلات عالیه را برای شمار بیشتری از افراد جامعه فراهم آورد ولی فعالیت این مرجع علمی نیز همانند هر دستگاه و نهاد دیگری همواره با اما و اگرهایی همراه بوده که میزان شهریه دریافتی از دانشجویان و حقوق اساتید و اعضای هیئت علمی از مهمترین آنها است.
اخیراً اعضای هیأت علمی این دانشگاه با انتشار پیامهایی در توئیتر، هشتگهایی مثل #به_داد_اساتید_دانشگاه_آزاد_برسید و #در_دانشگاه_آزاد_چه_خبر_است را به یکی از ترندهای اصلی این پیامرسان تبدیل کرده و به این شکل نگرانی خود نسبت به مسائل جاری در این دانشگاه را ابراز کردهاند.
به نظر میرسد مشکل اصلی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی مسائل اقتصادی باشد، اما ابلاغ بخشنامهای تحت عنوان "الف و ب" این مشکل را حادتر کرده است. برای بررسی بیشتر این مسئله با محمود فیروزی مقدم، عضو هیأت علمی و مدیر پژوهشیدانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
آیا "بخشنامه الف و ب" مشکل اساسی دانشگاه آزاد اسلامی است؟
نخیر، متأسفانه مشکلات این دانشگاه به یک بازه زمانی چند ساله برمیگردد. از سال ۱۳۹۵ به دنبال گسترش دانشگاههای غیرانتفاعی، پولی شدن بخش قابل توجهی از مراکز علمی، بالا رفتن جذب دانشجو در سایر مؤسسات آموزشی و در نتیجه کاهش متقاضیان تحصیل در دانشگاه آزاد، مشکلات بیشتر شد. از سال ۱۳۹۷ تاکنون سعی کردهایم صدایمان را به گوش مسئولان دانشگاه آزاد برسانیم اما متأسفانه از هر مسیری که رفتیم با بن بست رو به رو شدیم.
به نظر شما چرا به مشکلات دانشگاه آزاد اسلامی طی چند سال گذشته توجه خاصی نشده است؟
قوه عاقله کشور استادان دانشگاه هستند و متأسفانه هیچ وقت این موضوع مورد توجه قرار نگرفت. عمدهترین دلیل بیتوجهی به مطالبات اساتید دانشگاه آزاد این است که کسانی در این مجموعه دانشگاهی عهدهدار مسئولیت هستند که جزو بدنه آن نیستند و این مشکلات را حس نمیکنند. برخی مسئولان دانشگاه آزاد بر اتفاقاتی که میافتد آگاهی ندارند. همه مطالبی که امروز گفته میشود پیشتر از مسیرهای قانونی، مکاتبات و جلسات مطرح شد و بوجود آمدن این نارضایتیها هم از قبل قابل پیشبینی بود.
به عقیده شما لغو "بخشنامه الف و ب" چقدر میتواند در حل مشکلات اساتید دانشگاه آزاد اسلامی کمک کند؟
"بخشنامه الف و ب" تنها بهانهای بود تا خواستههای بهحق اساتید این دانشگاه را نادیده بگیرند و تقاضاها از مسیر اصلی خود منحرف شود. این تصور که تمام نگرانی اساتید دانشگاه آزاد "بخشنامه الف و ب" بوده، بسیار اشتباه است. برای ما جای سئوال است که خالی شدن کشور از قوه عاقله به نفع چه کسانی یا چه کشورهایی است؟ متأسفانه نمیدانم با چه تفکر و پیشبینیهایی این اتفاقات میافتد و تلاش میشود تا سطح نارضایتی استادان هر روز بیشتر شود.
کاهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در سالهای اخیر چقدر در افزایش سطح نارضایتی اساتید این مرکز علمی مؤثر بوده است؟
با افزایش دانشگاههای غیرانتفاعی و کاهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، طبیعی بود که این مرکز علمی با چالش و مشکل رو به رو شود بنابراین ضرورت داشت تا مسئولان دانشگاه آزاد قبل از این که بخواهند به این بحران برسند اینگونه مشکلات را رفع کنند. برای من و همکارانم همیشه جای سئوال است که چه کسانی از این که دانشگاه آزاد یک مجموعه غیردولتی و غیرخصوصی باقی بماند، نفع میبرند؟
صدور "بخشنامه الف و ب" چه تأثیری بر انگیزه شغلی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی دارد؟
به نظر من صدور بخشنامه "الف و ب" باعث شد تا برخی اعضا هیئت علمی اندک تعلق خاطری که به دانشگاه داشتند را هم از دست بدهند. برداشت من از این بخشنامه چیزی جز "یک هشدار به اساتید" نیست و با زبان بی زبانی گفتهاند "اگر هرکجا بخواهید مطالبه حقوق کنید ما میتوانیم با صدور یک بخشنامه شما را با مشکل و چالش رو به رو کنیم"؛ بنابراین دیگر تعلق خاطر وجود ندارد.
نظرتان در مورد مسائل مالی در دانشگاه آزاد اسلامی چیست؟
عقیده من این است که متأسفانه این دانشگاه مانند یک سرزمین تکه تکه شده است و بدون این که از یک سازماندهی مالی دقیق و قدرتمند برخوردار باشد در همه جای این کشور گسترش پیدا کرده است.
"تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی" یکی دیگر از موضوعاتی است که این روزها مطرح میشود؛ این راه حل چقدر میتواند راهگشا باشد؟
تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد قطعاً مفید خواهد بود. طبیعی است وقتی یک نقشه راه درست نداشته باشید سردرگم خواهید شد و به بیراهه میروید. اساسنامه دانشگاه آزاد نقشه راه درستی نیست. مشخص است اجرای اساسنامهای که بنیاد آکادمیک ندارد، چنین مشکلاتی ایجاد کند. اگر اساسنامه را اصلاح کنند خیلی از مشکلات حل میشود.
یکی از هشتگ های داغ این روزها در توئیتر "#عزل_طهرانچی_معاونین" است. آیا تمام مشکلات دانشگاه آزاد به خاطر حضور طهرانچی است؟
مباحثی چون تمرکز مالی در تهران، گرفتن اسناد ملکی تمام مراکز دانشگاهی از واحدها، از بین رفتن تعلق خاطر اساتید و ایجاد سامانههای پر اشکال در دوره مدیریتی دکتر طهرانچی و تیمشان اتفاق افتاده است. وی نگاه خوبی به دانشگاه آزاد ندارد و میخواهد همه چیز زیر نظرش باشد. در دورهای زندگی نمیکنیم که یک شخص بتواند ۴۰۰ واحد دانشگاهی را توسط چهار سامانه کنترل کند. وقتی یک مجموعه نمیتواند مدیر کارآمد داشته باشد طبیعی است که با مشکل رو به رو شود. حضور طهرانچی باعث ایجاد بی اعتمادی و ناامنی شده است.
آیا "همسان سازی حقوق و وظایف اساتید دانشگاه آزاد" میتواند گرهای از مشکل باز کند؟
تفاوت در اصل و اساس بی معناست اگر ما در کشور یک وزارتخانهای تحت عنوان "وزارت علوم" داریم، مسئولان آن نباید اجازه دهند دانشگاههایی به وجود بیاید که از قوانین این وزارتخانه سرپیچی کنند و آن را نادیده بگیرند. اساتید دانشگاههای غیرانتفاعی حقوقشان در برخی مواقع حتی بیشتر از اساتید دانشگاههای دولتی و آزاد است.
صحبت آخر…
دانشگاه آزاد در مدت چهار دهه توانسته سهم وسیعی از آموزش عالی کشور را بر دوش بکشد، اما متأسفانه امروز هیچ همتی برای حل مشکل این مرکز علمی وجود ندارد و این شائبه ایجاد میشود که شاید با حل مشکلات اساتید این دانشگاه منافع عدهای به خطر بیفتد. دانشگاه آزاد وقف عام است و باید در خدمت دولت و ملت قرار گیرد و اگر ذیل وزارت علوم قرار بگیرد موقعیتش بهتر و بسیاری از مشکلاتش حل خواهد شد. فریادهایی که امروز میشنوید، درد و دلهای انباشته شده از گذشته تا امروز است.
بیشتر بخوانید: خانه دانشگاه آزاد از پای بست ویران است!
نظر شما