به گزارش خبرنگار ایمناو بر اساس یادداشت ایمان کرمی، کارشناس ارشد اقتصادی که در اختیار این رسانه قرار گرفته است: در سال ۱۳۹۹ حداقل دستمزد ماهانه مصوب اداره نیروی کار برابر با ۱ میلیون ۹۱۰ هزار تومان بوده است، حق مسکن ۳۰۰ هزار تومان، بن نقدی ،۴۰۰ هزار تومان، حق اولاد با ۱ فرزند ۱۹۱ هزار تومان، حق اولاد با ۲ فرزند ۳۸۲ هزار تومان و در مجموع یک فرد با ۲ فرزند ۲ میلیون ۹۰۲ هزار تومان حقوق دریافت میکند.
ما در سال گذشته یک خانواده با ۲ فرزنده را داشتیم که ماهانه سرپرست خانواده ۲ میلیون ۹۰۲ هزار تومان حقوق دریافت میکرد ولی متوسط مخارج برای خانوارها برابر با ۵ میلیون ۲۰۰ هزار تومان است.
واقعاً اینجا باید سوال پرسید که آیا هزینه نگهداری ۲ فرزند برابر با ۳۸۲ هزار تومان در ماه است؟
این نرخ دستمزد نزدیک به ۲ میلیون تومان از میانگین هزینههای خانوار پایینتر است و چگونه میشود با این مقدار ماهیانه زندگی کرد؟ با این مقدار فقط یک خانوار باید از اقلام ضروری زندگی خود صرف نظر کند.
سوال دیگر آن است که مقدار حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی برای سال ۱۳۹۹ و ۴۵۰ هزار تومانی برای سال ۱۴۰۰ چیست؟ فکر میکنیم که صرفاً برای پرداخت قبوض ماهانه خانوارها است و شاید مسئولان در زمان تصویب به قیمت خانه و اجاره خانهها توجه نداشته اند و نمیدانیم که با ۳۰۰ هزار تومان در کدام منطقه از شهرهای کشور میشود خانهای را اجاره کرد.
همین فرد در سال ۱۴۰۰ با افزایش دستمزدها حداقل پایه حقوق ۲ میلیون ۶۰۰ هزار تومان و به ازای هر فرزند برابر با ۴۵۰ هزار تومان دریافتی داشته است و به محدوده ۳ میلیون ۳۰۰ هزار تومان میرسد، این حقوق حداقل کفاف زندگی در سال ۱۳۹۹ را هم نمیدهد چه برسد به سال ۱۴۰۰.
نرخ مسکن بیش از تورم و نزدیک به ۷۰ درصد رشد قیمتی داشته است ولی تغییرات پایه حقوقی برابر با ۲۶ درصد است؛ آمار تورم بر اساس گزارش منتشر شده بانک مرکزی نزدیک ۴۷ درصد میباشد.
در بین هزینههای خوراکی، بیشترین سهم مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن و گوشت هرکدام با سهم ٢١ درصد و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم با ٥٠ درصد مربوط به هزینه مسکن، سوخت و روشنایی بوده است.
متوسط هزینهی کل خالص سالانه یک خانوار شهری ۶۲ میلیون تومان بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل ٣١ درصد افزایش نشان میدهد. از هزینه کل سالانه خانوار شهری ۱۶ میلیون تومان با سهم ٢٦ درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۴۶ میلیون تومان با سهم ٧٤ درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن و گوشت هرکدام با سهم ٢١ درصد و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم با ٥٠ درصد مربوط به هزینه مسکن، سوخت و روشنایی بوده است.
متوسط هزینه کل خالص سالانه یک خانوار روستایی ۳۴ میلیون تومان بوده است که نسبت به سال قبل ۳۰.۵ درصد افزایش نشان میدهد. از هزینه کل سالانه خانوار روستایی ۱۳ میلیون تومان با سهم ٤٠ درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۲۰ میلیون تومان هزار ریال با سهم ٦٠ درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردهای آن با ۲۵ درصد و در بین هزینههای غیرخوراکی، بیشترین سهم با ۳۲ درصد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی بوده است.
متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری ۷۶ میلیون تومان بوده است که نسبت به سال قبل ٣٨ درصد افزایش داشته است. بر این اساس در سال ١٣٩٩ رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری بیشتر از رشد متوسط هزینه کل سالانه است. متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی ۴۲ میلیون تومان بوده است که نسبت به سال قبل ۴۱.۶ درصد افزایش داشته است.
بررسی متوسط هزینه کل سالانه یک خانوار شهری نشان میدهد که استان تهران با ۹۵۷,۰۱۶ هزار ریال بیشترین و استان خراسان شمالی با ۳۵۱,۹۴۳ هزار ریال کمترین هزینه را در سال ١٣٩٩ داشتهاند.
همچنین استان تهران با ۱,۰۹۸,۱۱۸ هزار ریال بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با ۴۷۸,۸۳۱ هزار ریال، کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری را در سال ١٣٩٩ به خود اختصاص داده است. بررسی متوسط هزینه کل سالانه یک خانوار روستایی نشان میدهد که استان البرز با ۵۶۶,۴۲۷ هزار ریال بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با ۱۸۰,۳۹۵ هزار ریال کمترین هزینه را در سال ١٣٩٩ داشتهاند.
همچنین استان البرز با ۶۷۶,۸۹۷ هزار ریال بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با ۱۸۱,۰۹۱ هزار ریال، کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی را در سال ١٣٩٩ به خود اختصاص داده است.
نظر شما