به گزارش خبرنگار ایمنا، پیرو توسعه و پیشرفت تکنولوژی در کشورها نمیتوان انتظار داشت تا شهرها نیز به توسعه نرسند و از این دایره خارج بمانند، اما با رویکردهای نوین و دیدگاههای نادرستی که در مدیریتهای شهری به وجود آمده است جاده پیشرفت به سمتی حرکت میکند که نتایج آن ایجاد فقر شهری در کشورها است.
فقر شهری به معنای کمبود اقتصادی نیست و گاهاً حتی مباحثی در اجتماع رخ میدهد که به دور از مباحث اقتصادی است و میتواند مانعی برای توسعه پایدار شهری شود. این امر بر نابرابری و نداشتن تعادل فضایی شهرها و گستره فقر شهری و شکلگیری سکونتگاههای غیررسمی دامن میزند. یکی از دلایل بروز مسائل ناشی از شهرنشینی و شهرگرایی کم توجهی یا بیتوجهی به آثار عدالت فضایی است در همین راستا برای آشنایی و مقابله با این معضل با «عماد مطالبی» دکترای محیط زیست شهری به گفت و گو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
منظور از فقر شهری چیست؟
فقر شهری پدیدهای است که در شهرهای مختلف به ویژه شهرهای جدید بیشتر بروز کرده است. در این زمینه مولفههایی وجود دارد که در واقع به دنبال این است تا وضعیت شهروندان نسبت به شهرهای ایدهآل زندگی را بررسی کند و از طریق دسترسی به نتایج این نوع بررسی میتوانیم به جنبههای مختلفی مثل محکومیت یا محدودیتهایی که آحاد مختلف مردم را شامل میشود را با آن مبارزه کرد.
فقر شهری حتی در ابعاد کالبدی شهر نیز میتواند تأثیرگذار باشد، برای مثال یکی از چالشهای روزمرهای که در فضای شهری دیده میشود این است که تعاملات اجتماعی و خدمات شهری را باید به طور مناسب و مساوی برای شهروندان تأمین کنیم اکنون جامعهای که دچار فقر شهری شده تنها بعد اقتصادی آن نمیتواند مطرح باشد چون اقتصاد یک بخش معمولی و متوسطی از این موضوع را دربر میگیرد.
فقر شهری چه معضلاتی را ایجاد میکند؟
این پدیده روی موضوعات محدودیتها، المانها و مؤلفههای مختلف شهر مؤثر است مانند فرصتهای اشتغالزایی برای جوانان، درآمد شهری، مسکن مناسب و خدماتی که مدیریت شهری باید به شهروندان اعطا کند اما به دلیل توزیع ناعادلانه خدمات شهر به صورت پهنههایی از محلات کم برخوردار و برخوردار تشکیل شده که این امر موجب میشود تا عدالت اجتماعی که باید در پیوند با عدالت فضایی باشد از بین برود و در نتیجه، فقدان ساز و کار حمایت اجتماعی به وجود میآید.
به بیان دیگر قسمتی از شهر نارضایتی بالایی را از دسترسی کمتر و سطح پایین خدمات، همکاری نهادها و مراجع با یکدیگر دارند و این عوامل در ابعاد مختلف تأثیرگذار است مانند نبود خدمات آموزشی بهداشتی برای شهروندان مثل این که شهر از بعد فرهنگی دچار بیامنیت تعلق مکانی میشود و با شهر احساس بیگانگی پیدا میکند.
با کاهش مشارکتهای شهروندان چه تغیراتی ایجاد میشود؟
این موضوع باعث میشود تا مشارکت شهروندان در امور شهری کاهش پیدا کند که پیرو این مسئله زیستپذیری شهر نیز کاهش خواهد یافت، «مارکس وبر» یکی از اندیشمندان بزرگ شهری جهان میگوید شهری پویا و زیستپذیر است که بتواند علاوه بر جنبههای کمی جنبههای کیفی یک شهر زیستپذیر را دنبال کند.
یک شهر پویا دارای چه ویژگیهایی است؟
شهری میتواند آسایش و آرامش را به شهروندان هدیه دهد که طراحی آن بر اساس اصول زیستپذیری ایدهآل تعیین شود به بیانی دیگر در آن فضا و مکان بتواند قابلیتهای خود را شکوفا کند یا از طرف دیگر شهروند در شهر خود طرد اجتماعی یا سیاسی نشود و دردام سیاستگذاریهای نادرست نیفتد. در یک شهر پویا شهروندان باید خودشان را مالک جامعه بدانند و شهر را به عنوان خانه اصلی خود بشناسند در نتیجه چرخه مشارکت در چنین شهری پیشرفت دارد و حس تعلق در شهروندان ایجاد میشود چراکه با مشارکت پذیری که به وجود میآید میتوان به همراه توزیع عادلانه منابع و مدیریتهای مشارکتی با محرومیتهای مختلف شهری مبارزه کرد.
چه راهکاری برای رفع این معضل وجود دارد؟
راهکارهای مقابله با فقر شهری بر اساس قدرت پتانسیلها، نقاط ضعف و قوت و تبدیل تهدیدها به فرصت امکانپذیر است. به طور کلی در یک فضای شهری راهکارها باید با همان جنبههایی که بررسی میشود به کار گرفته شود. مدیریت شهر، بخش خصوصی و جامعه مدنی مجموع این ارکان باید در کنار یکدیگر قرار گیرد و با اتحاد سازمانی بتواند یک اهرم و جایگاهی را ایجاد کند تا مرحله اول بتوانیم برنامهریزی و سیاستگذاریهای خود را متناسب با شهر ایجاد کنیم.
چگونه شهروندان میتوانند در شهر خود تعلق مکانی پیدا کنند؟
این سیاستگذاریها میتواند سطحهای مختلفی را داشته باشد مثل سطح ملی سطح منطقهای ناحیهای و حتی شهری چون این موضوع ارتباط مستقیمی با شهر دارد میتوان با مقیاس ناحیهای، منطقهای و شهری اقداماتی را انجام داد برای مثال در بخش اجتماعی ظرفیتها را افزایش دهیم تا افراد بیشتری وارد میدان عمل شود یا حمایت از شهروندان را به گونهای انجام دهیم که سعی شود مهارت افراد، دانش و توانایی آنها انسجام اجتماعی انگیزه و تجربه از اقدامات مشارکتی ایجاد شود در نتیجه این اقدامات فرصتی مهیا میشود تا افراد به این حلقه بزرگ دسترسی پیدا کنند و خودشان را خانواده یکدیگر بدانند و در یک فضای بزرگ خانوادگی در شهر احساس تعلق خاطر بکنند که این اتفاق بعد اجتماعی را تکمیل میکند.
مباحث کالبدی این است که در بسترهای شهر مثل دسترس پذیر بودن خدمات، تعدادی از آن را بر اساس اولویتها و نیاز پذیریهای شهروندان شناسایی کنیم که مورد استفاده قرار میگیرد کنترل و مدیریت این اقدامات از طریق دو بخش خصوصی و بخش مدیریت شهری که در کشور ایران میتواند شهرداریها و شوراها باشد اتفاق میافتد.
در نتیجه دسترس پذیر بودن شهر چه اتفاقاتی را شاهد خواهیم بود؟
در واقع میتوانیم با این برنامهریزیها فضای شهری را دسترسپذیرتر کنیم و با حرکت به سمت الگوهای نوین شهری با حداقلهای آن یک بازخورد مناسبتری را ایجاد میکنیم مانند هوشمندسازی شهری تا شهروندان را به سمت استفاده از وسایل حمل و نقل پاک مثل دوچرخه و موتورهای بیدود و در کنار آن پیاده روی سوق دهیم حال این عوامل باعث میشود تا آن شهر انسان محور شود هنگامی این اتفاقات رخ میدهد که رویکردها و نگاهها در کوتاه مدت و بلند مدت تغییر کند و موجب خواهد شد تا آن شهر جامع پذیر باشد و شهروندان دیگر خود را مقابل و جدای از شهر نمیدانند.
مدیریت شهری برای رفع تأثیرات سو این پدیده چه وظیفهای دارد؟
این نکته را باید متذکر شد که مدیریت شهری باید برای مردم باشد چرا که با این موضوع تمام شاخصها اثر بخش خواهد بود که به دنبال آن پدیده فقر شهری کاهش محسوسی پیدا میکند. اگر بخواهیم به صورت یک پژوهش به این اتفاق نگاه کنیم میتوانیم با استفاده از روشهای ماتریکس برنامهریزی کمی و روش سوئاد راهبردها را در دسته بندیهای چهارگانه قرار دهیم که از همه مهمتر آن راهبرد ابتدایی است که میتواند وضع موجود را بسنجد و بهروزرسانی کند.
در توسعه پایدار شهر فقر شهری چه جایگاهی دارد؟
فقر شهری علاوه بر ایجاد مانع میتواند تهدیدی برای توسعه پایدار شهری باشد و این موانع فرصت سوزی میکند که به دنبال آن خلاقیت شهر از بین خواهد رفت به این علت که فقر شهری پدیدهای است که بر اساس مؤلفههای مختلف و ناتوانی در مدیریت شهر ایجاد میشود.
نظر شما