به گزارش ایمنا، اصغر فرهادی کارگردانی فیلمهای برنده اسکار «جدایی» و «فروشنده»، این بار با فیلم «قهرمان» به جشنواره کن آمده است تا پس از فیلمهای «گذشته»، «فروشنده» و «همه می دانند»، برای چهارمین بار فیلم خود را در کن رونمایی کند.
«قهرمان» که با بازگشت فرهادی به فیلمسازی در ایران همراه بوده است درباره شخصیتی به نام رحیم است که برای یک بدهی در زندان به سر میبرد، طی یک مرخصی دو روزه او و نامزدش نقشهای می کشند و تلاش میکنند فرد طلبکار را متقاعد به رضایت دادن کنند، اما نقشه آنها به دلیل شبکههای اجتماعی طبق برنامه پیش نمیرود و از کنترل خارج میشود. شبکههای اجتماعی بخش مهمی از این فیلم را به خود اختصاص میدهد که به مشکلات ناشی دستکاری رسانهای در ایران و جهان اشاره دارد. اصغر فرهادی در گفتگویی با نشریه ورایتی از نگرانیها خود درباره رسانههای اجتماعی و همچنین نقش سینما به عنوان بهترین راه حل برای پرداخت به معضلات ناشی از آن صحبت کرده است.
ایده ساخت فیلم «قهرمان» از کجا شکل گرفت؟
هر از گاهی در اخبار ایران اخباری در مورد افراد بسیار معمولی میخوانید که در زندگی روزمره خود کاری بسیار نوع دوستانه انجام داده اند و این روش انسانی باعث میشود که آنها برای چند روز در جامعه بسیار در چشم باشند و سپس فراموش میشوند. داستان ظهور و سقوط این نوع افراد واقعاً همان چیزی بود که من را به این موضوع علاقه مند کرد.
آیا در سالهای اخیر موضوع دستکاری در شبکههای اجتماعی مورد توجه شما بوده است؟
وقتی کار روی داستان را شروع کردم، خیلی از شبکههای اجتماعی آگاهی نداشتم. من این جنبه را زمانی توسعه دادم که فهمیدم این چیزی است که این روزها در همه جهان فراگیر است. این یک ابزار قدرتمند ارتباطی در هر جامعهای شده است و هیچ مرزی وجود ندارد. در ایران و بقیه جهان همین است.
اما من فکر میکنم آنچه در ایران مشخص است این است که چون در جامعه بین گروهها، عقاید، ایدئولوژیهای مختلف تنش وجود دارد، این یک ابزار در دست [گروههایی] از مردم برای مقابله دیگران است. به همین دلیل است که این نقش در توسعه داستان نقش مهمی دارد. آنچه برای من درباره موضوع فیلم، جالب بود، این بود که میبینم همه نهادها و گروههای اجتماعی از این ابزار استفاده میکنند. این راهی برای ارتباط با دیگری است. اما آنچه در این داستان به نظر من متناقض و جالب رسیده، این است که به جای اینکه راهی برای برقراری ارتباط و گشودن با دیگری باشد، دقیقاً برعکس است: روشی برای پنهان کردن مسائل است.
نکته جالب دیگر سرعت [رسانههای اجتماعی] و تعداد بسیار کم واژگان آن است: فضای بسیار کمی که برای ارائه یک خبر، یک شخص، یک داستان به آن نیاز دارید و استفاده میکنید. خیلی سریع پیش میرود و اغلب اوضاع پیچیدهتر است؛ فرد پیچیدهتر است. شما به فضای بیشتری نیاز دارید تا در واقع تفاوتهای ظریف و پیچیدگی وضعیت را ارائه دهید. وقتی این کار را با چند کلمه انجام میدهید مسلماً فضای مناسبی برای سو تفاهم ایجاد میشود.
فکر میکنید قطع ارتباط شبکههای اجتماعی چه تأثیری بر سینما دارد؟
من چند روز پیش با یکی از دوستانم بحث کردم و او گفت که این جریان اطلاعات، تصاویر و صدایی که امروزه بر روی همه افراد سرازیر میشود، سینما را خواهد کُشت، زیرا این رقیبی است که سینما از پس آن بر نمیآید. اما من فکر میکنم که این کاملاً برعکس است، زیرا این واقعاً جنبه معکوس استفاده از تصاویر و صدا با سرعت است. سینما واسطهای است که برای توسعه، نمایش جنبههای مختلف، نشان دادن پیچیدگیها و ظرافتها میتواند زمان بر باشد و این دقیقاً همان دلیلی است که فکر میکنم شبکههای اجتماعی به هیچ وجه تهدیدی برای سینما نیست. آنچه در شبکههای اجتماعی ندارید زمان تأمل و تفکر و قابلیت دیدن جنبهها و ابعاد مختلف یک مساله است. اما در سینما وجود دارد.
نظر شما