به گزارش خبرنگار ایمنا، حمید سمندریان جزو اساتید سرآمدی بود که در کنار بزرگانی چون بهرام بیضایی، رکنالدین خسروی، آربی آوانسیان و علی نصیریان توانست تئاتر ایران را در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به پایگاهی جدی و مهم برساند. وی پرورده تئاتر آلمان بود و در این هنر تبحر خاصی داشت. از این رو در کارنامه هنری وی آثار نمایشنامهنویسان و نویسندگان شاخص ادبیات نمایشی غرب مانند آنتوان چخوف، برتولت برشت، ژان پل سارتر، اوژن یونسکو، ژان آنوی تنسی، ویلیامز و آرتور میلر به چشم میخورد همچنین به مدد ترجمههای سمندریان بود که درامنویسان برجستهای چون ماکس فریش و فریدریش دورنمات، به جامعه هنری ایران معرفی شدند. وی در رادیو صدای ایران نیز نمایشنامههایی چون «غروب روزهای آخر پاییز»، «همزاد» و «اقدامات وگا» را ترجمه و کارگردانی کرده بود که تمامی آنها نوشته فردریش دورنمات است. این هنرمند فقید که از کمبود آثار خوب نمایشی در ایران آگاهی داشت و این موضوع جزو دغدغههای همیشگی او بود پس از بازگشت به ایران، به ترجمه آثار فاخر اهمیت داد و از آنجا که خود را ادیب نمیدانست در ویرایش ترجمههای خود از افراد صاحبنظری چون فروغ فرخزاد کمک میگرفت.
شاگردپروری سمندریان
حمید سمندریان شاگردان بسیاری را آموزش داد که برخی از آنها امروزه جزو بازیگران مطرح کشور هستند. عزتالله انتظامی، رضا کیانیان، افسانه ماهیان، سوسن تسلیمی، احمد آقالو، مهران مدیری، قطبالدین صادقی، مریم معترف، پرویز پورحسینی، فتحعلی اویسی، اسماعیل شنگله، امین تارخ، گوهر خیراندیش، محمد رحمانیان، محمدعلی کشاورز، پیام دهکردی، ایرج راد، حامد بهداد و… همه خود را مرهون دانش وافر این استاد فقید میدانند.
منش و خلقیات سمندریان
ناصر آویژه، شاگرد این هنرمند در گفتگو با خبرنگار ایمنا درباره منش او، اظهار میکند: بهرغم این که استاد سمندریان در کار خود بسیار جدی و سرسخت بود، اما در برخورد و رفتار وی با شاگردان، دوستی و عطوفتی خاص موج میزد. او هرگز از زاویه بالا و مغرورانه به کسی نگاه نمیکرد و همین خوشرویی موجب شده بود که شاگردان وی با او احساس راحتی کنند و بدون نگرانی، با او سخن بگویند.
وی میافزاید: استاد سمندریان قانونی داشت به نام «قانون پشت در» یعنی هرگاه شاگردی پا به کلاس میگذاشت باید تمام احساسات نامطلوب، اندوه، درگیری فکری و… را پشت در رها میکرد و سپس وارد کلاس میشد. این قانون، محاسن زیادی داشت ازجمله این که باعث نظم بیشتری میشد. دیگر این که شاگردان او میآموختند که فضاهای خود را تفکیک کنند و در هر فضا، برخورد و رفتاری مناسب با آن داشته باشند و عادتهای نادرست خود حتی برای ساعتی هم شده، فراموش کنند.
این کارگردان تئاتر ادامه میدهد: از خصوصیات بارز این استاد این بود که هرگز اندیشهفروشی نکرد در واقع اندیشه و تفکر وی در خدمت ارتقای هنر و فرهنگ ایرانزمین بود و تحت هیچ شرایطی با اندیشه خود کاسبی نکرد. افراد زیادی هستند که برای کسب موقعیت بهتر حاضرند فکر خود را بفروشند اما سمندریان مناعت طبعی والا داشت و آزاداندیش و آزادمنش بود اگرچه بابت آن، تاوان زیادی داد.
آویژه با اشاره به نگاه اجتماعی حمید سمندریان تصریح میکند: نکته دیگر این که سمندریان نبض اجتماع را خیلی خوب درک میکرد و کارهای هنری وی با آن هماهنگ بود. وی همیشه به شاگردان خود تاکید میکرد متنی را انتخاب کنند که متعهد و دغدغهمند باشد یعنی دردهای مردم را انعکاس دهد.
سمندریان؛ پدر تئاتر نوین
داوود قنبری، شاگرد حمید سمندریان در باره اهمیت این هنرمند در تئاتر ایران به خبرنگار ایمنا، میگوید: استاد سمندریان یکی از آن نامهایی بود که نامش روی پوسترها نشان از رویدادی جدید در تئاتر ایران به حساب میآمد. با این که وی علاقه بسیار داشت تا کارنامهاش را با نمایش "گالیله" به پایان ببرد اما هرگز این مهم به انجام نرسید و "ملاقات بانوی سالخورده" تبدیل به آخرین اجرای تئاتر نمایشی این هنرمند شد. حمید سمندریان در نهم اردیبهشت ۱۳۱۰ در تهران متولد شد. در دوران دبیرستان فراگیری تئاتر را در کلاسهایی که زیر نظر عبدالحسین نوشین برگزار میشد آغاز کرد و همزمان به علاقه هنری دوم خود یعنی موسیقی میپرداخت. وی در دوران جوانی میان موسیقی و تئاتر دول دل بود.
وی میافزاید: سمندریان را باید پدر دوم تئاتر نوین ایران دانست. اگرچه عبدالحسین نوشین نمایش نوین را با خود به ایران آورده بود اما باید گفت این مدرنیته با حضور قدرتمند و فعالیت طولانی و گسترده سمندیان بود که به بار نشست. وی را نمیتوان تنها یک کارگردان برجسته دانست، پیش از او تئاتر و ادبیات ایران تقریباً دربست در اختیار ادبیات فرانسه و انگلیس بود، اما سمندریان ضلع سومی را به این مجموعه اضافه کرد. ادبیات نمایشی بی نهایت قدرتمند و غنی آلمانی تأثیرات بسیاری بر حیات نمایش نویسی و اجرای نمایشی ایران از خود بر جا گذاشت که این همه مدیون استاد سمندریان است.
این نویسنده تصریح میکند: سمندریان در کنار کارگردانی آثار نمایشی دست اول نمایشنامه نویسان بسیاری به ویژه از زبان آلمانی را ترجمه کرد. قصد او این بود که جامعه تئاتری، ادبی و کتابخوان ایران با جهان جدیدی آشنا شوند. وی در ترجمه تا حد ممکن تلاش کرده که به متن اصلی وفادار باشد. تلاش اصلی سمندریان هنگام ترجمه این بود که ادای گفتگوها برای بازیگران راحتتر باشد. از ترجمههای ایشان میتوان به "ازدواج آقای می سی سی پی" اثر فردریش دورنمات، "دایره گچی قفقازی" اثر برتولت برشت، "ملاقات بانوی سالخورده" اثر فردریش دورنمات، "باغ وحش شیشهای" اثر تنسی ویلیامز، "آندورا" اثر ماکس فریش، "فیزیکدانها" اثر فریدریش دورنمات، "زندگی گالیله" اثر برتولت برشت، "رومولوس کبیر" اثر فردریش دورنمات، "خشم شدید فلیپ هوتس" اثر ماکس فریش و بسیاری از ترجمههای دیگر اشاره کرد.
آموزش و آموزش
قنبری اضافه میکند: سمندریان از همان آغاز ورود به ایران بنای دوم خود را بر تدریس گذاشت. او با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد. پس از آن به دعوت مهندس هوشنگ، مهدی برکشلی و با همکاری مهدی نامدار دانشکده تئاتر دانشگاه تهران را بنیان گذاشتند و در سال ۱۳۴۸ تدریس در دانشکده هنرهای زیبا را آغاز کرد. سالها بعد در نیمه نخست دهه ۱۳۷۰ به پیشنهاد عباس لطفیان سرگزی، ناصر باباشاهی رئیس دانشکده هنر و معماری دانشگاه تهران از حمید سمندریان دعوت کرد تا گروه نمایش این دانشکده را راهاندازی کند و بدین ترتیب سمندریان پایه و اساس این گروه را گذاشت.
وی تصریح میکند: در سال ۱۳۷۳ سمندریان به تأسیس آموزشگاه بازیگری همت گماشت که هنرجویان بسیاری را در آن آموزش داد و به عرصه حرفهای هنر معرفی کرد. با توجه به این که از اوایل دهه ۴۰ آموزش تئاتر را آغاز کرد میتوان گفت که بسیاری از بازیگران برجسته چند نسل تئاتر و سینمای ایران خود را مدیون استاد سمندریان میدانند.
سمندریان؛ برآمده از تئاتر اروپا
این نویسنده تاکید میکند: حمید سمندریان برآمده از جهان تئاتر اروپا، به ویژه آلمان بود. او متدهای اروپایی و بخصوص آلمان را در ایران پرورش داد و سقف اجرای تئاتر را در کشور ما رفیع کرد. سمندریان از اجراها و بازیهای بی نهایت اغراق شده دوری میکرد، در انتخاب متن برای اجرا بسیار سختگیر بود به این جهت در طول فعالیت کاری خود به سمت متنهای نمایشنامهنویسان ایرانی نرفت. البته به این معنا نبود که به نمایشنامه نویسان ایرانی اعتقادی نداشت، اما کمتر نمایشنامه ایرانی نظر او را جلب میکرد و این که با اجراهای تئاتر اروپایی به ویژه آلمان و اسکاندیناوی راحتتر ارتباط برقرار میکرد.
قنبری با اشاره به این که سمندریان با دانشجویان خود رابطه بسیار خوبی داشت، میگوید: او در زمان تمرین و اجرای تئاتر بینهایت سختگیر بود و با کسی شوخی نداشت، شهرام عبدلی در خاطراتی میگوید: یک روز که در حال تمرین بیان بودیم، استاد در حال آموزش فریاد کشیدن به من بود که در کنار گوش من یک فریاد بلند کشید و باعث شد، گوش من تا چند روز درد کند.
وی درباره اجراهای این هنرمند، خاطرنشان میکند: از برترین نمایشهایی که استاد سمندریان در ایران روی صحنه برد، میتوان به کرگدن اجرای ۱۳۵۰ با بازی عزت الله انتظامی، ملاقات بانوی سالخورده اجرای سال ۱۳۵۱ با بازی جمیله شیخی و بازی استرندبرگ اجرای سال ۱۳۵۱ با حضور محمدعلی کشاورز اشاره کرد. نام استاد حمید سمندریان تا زمانی که نامی از فرهنگ و هنر و تئاتر و نمایش در این سرزمین است هرگز از یادها نخواهد رفت.
نظر شما