به گزارش ایمنا، با توجه به تنوع بیماریهای روانی، باید اطلاع و آگاهی از آنها به موقع صورت بگیرد تا بتوان در جهت رفع آنها اقدامهای مؤثری انجام داد. یکی از این اختلالها، اختلال میسوفونیا است که در آن فرد به برخی از صداها واکنشهای خاصی از خود نشان میدهد و روان او را درگیر میکند.
اختلال میسوفونیا چیست؟
اختلال میسوفونیا یا میزوفونیا یا صدابیزاری گزینشی یک اختلال روانی است که در آن افراد دارای یک نوع سندروم حساسیت صدایی هستند و با شنیدن یک سری از صداها از لحاظ فیزیولوژیکی، واکنشهایی احساسی و یا پرخاشگرانه نشان میدهند. صداهایی که اعصاب و روان افراد را درگیر میکند، میتواند شامل صدای تایپ با صفحه کلید، برف پاک کن ماشین، چک چک شیر آب، گچ روی تخته، نفس کشیدن، بازی با گیره خودکار، تیک تاک ساعت، باز و بسته کردن در خودکار، جویدن یا هورت کشیدن، صدای بوق و دیگر صداهایی که میتواند برای افراد ایجاد آزار و حساسیت کند. در واقع صدا بیزاری را میتوان مختص صداهایی دانست که مکرراً پشت سر هم تکرار میشوند و افراد مبتلا به این اختلال به آنها واکنشهای عصبی نشان میدهند. دفعات ایجاد این صدا میتواند منجر به تقویت این اختلال شود.
علت ایجاد اختلال میسوفونیا
ابتلای افراد به اختلال میسوفونیا دلایل زیادی دارد اما دانشمندان بر سر آنها اختلاف نظر دارند. عوامل مختلفی از جمله محیطی و یا ارثی در بروز این اختلال مؤثر بوده و میتواند شدت و ضعف آن را کم و یا زیاد کند. علاوه بر آن، سبک زندگی ناسالم به همراه عوامل روان شناختی را میتوان از این دسته علل ایجاد و تشدید اختلال صدا بیزاری دانست. میسوفونیا میتواند با یک سری اختلالات دیگر در افراد بروز کند و ادامه یابد. اختلالات اضطرابی، استرس، وسواس اجباری، اختلال دو قطبی و … از جمله اختلالاتی است که با اختلال صدا بیزاری میتواند همراه شود. به علت وجود مطالعات کم در این زمینه، نه تنها علت ظهور آن بلکه روشهای تشخیص آن هم در هالهای از ابهام قرار دارد. بنابراین در این محدودیت ایجاد شده، علائم و نشانههای افراد مبتلا میتواند به شناسایی و تشخیص این افراد کمک زیادی کند.
علائم اختلال میسوفونیا
از آن جایی که اختلال میسوفونیا، ایجاد واکنش افراد به صداهایی مکرر همراه با واکنشهای احساسی و یا پرخاشگرانه تعریف شده است، بنابراین میتوان مهمترین نشانه آن را همان واکنشهای نامتناسب دانست. تفاوت شنیدن صدا برای افراد عادی و مبتلایان را در همین واکنشها باید جست و جو کرد. چرا که افراد عادی به شنیدن این صداها واکنش خاصی نشان نمیدهند مگر آن که به صورتی بسیار گوش خراش و آزار دهنده خود را بروز دهد. اضطراب، نفرت، پرخاشگری، ناراحتی، خشم، غم و اندوه، وحشت، ترس و پریشانی نشانه ابتلای افراد دارای اختلال میسوفونیا در برابر صداهای آزار دهنده است. جویدن آدامس، شکستن تخمه، هورت کشیدن و.. از دسته صداهایی است که مبتلایان را عصبانی کرده و موجب ایجاد احساسات منفی در آنها میشود. افراد حدوداً از سن ۹ سالگی احتمال دارد که به این بیماری مبتلا شوند. شدت ابتلای دختران و خانمها به ابتلاء به این اختلال بیشتر از آقایان است.
تفاوت اختلال میسوفونیا با اختلال فونوفوبیا
مبتلایان در اختلال میسوفونیا به صداهای خاص که موجب رنجش فرد میشود، واکنش نشان میدهند در حالی که در اختلال فونوفوبیا، صداهای ناگهانی بلند و غیرمنتظره میتواند باعث حملات اضطرابی در شخصی شود.
معمولاً مبتلایان به میسوفونیا قرار گرفتن در محیطهای شلوغ و پر سر و صدا را که باعث حذف محرکها میشوند ترجیح میدهند.
درمان اختلال میسوفونیا
ابتدا باید بررسی کرد که آیا مشکلات شنوایی در افراد وجود دارد یا خیر؛ بعد از چکاپ توسط پزشک گوش و حلق و بینی باید صدا بیزاری را به همراه سایر اختلالات موجود در افراد بررسی و درمان کرد. درمان این اختلال هم مانند تشخیص و علل، روشن و واضح نیست اما روشهای روانکاوانه به همراه آنالیزهای افکاری میتواند به افراد جهت بهبودی کمک کند. انجام تستهای شنوایی توسط پزشکان میتواند عکسالعمل آنها را جهت بررسی، تحریک کند. در واقع درمان اختلال صدا بیزاری ترکیبی از روان درمانی و روشهای درمانی متخصصان گوش است. استفاده از دستگاههای شنوایی تغییر صدا میتواند صدای داخل گوش فرد را با صدایی دیگر تغییر دهد مثلاً به جای صداق بوق در گوش فرد صدای آبشار پخش شود تا حساسیت فرد را کاهش دهد. صحبت درمانی، ورزش روزانه، خواب کافی، مدیریت استرس، استراحت کافی، استفاده از عایق صدا و گوش دادن به موسیقی از دیگر درمانها برای افراد مبتلا به اختلال میسوفونیا است.
عوارض اختلال میسوفونیا
افراد مبتلا ممکن است به دلیل آزاری که ناشی از صدا بیزاری و افراد دیگر میبینند، از حضور در اجتماع ممانعت کنند و یا با نشان دادن خشم و در آوردن شکلک از محرک آزار دهنده دوری کنند. در مکانهای شغلی، اختلال صدا بیزاری میتواند منجر به ترک شغل مبتلایان شود چراکه آنها از در کنار بودن افراد در آن مکان به دلیل تولید صداهای آزار دهنده رنج میبرند. این افراد به مرور از عملکرد خود احساس ندامت و گناه میکنند و از آن جایی که آن را با خانواده در میان نمیگذارند، به افسردگی مبتلا میشوند. وحشت ناشی از صداها میتواند فرد را دچار ترس و اختلال اضطرابی کند. میزان دفعات صداها، فرد را دچار وسواس کرده و این اختلالهای مختلف میتواند به همراه میسوفونیا فرد را درگیر و مبتلا کند.
نظر شما