به گزارش خبرنگار ایمنا، انتقاد، عملی مبتنی بر فکر است و در راستای روشن کردن حقایق انجام میشود به همین دلیل برای نقد هر حوزه ابتدا باید اقدامات و امکانات را سنجید. محمد عیدی، معاون فرهنگی شهردار اصفهان در سومین بخش از گفت و گوی خود با خبرنگار ایمنا ضمن اشاره به این مطلب میگوید: اگر بخواهیم حوزهای را نقد کنیم ابتدا تلاشهایی که مسئول آن حوزه انجام داده را بررسی کنیم، اگر در آن حوزه تغییری صورت نگرفته بود آن وقت با توجه به شرایط و امکاناتش او را نقد کنیم. بعضی از افراد اطلاعاتشان محدود است یا متوجه محدودیت امکانات نشدهاند.
در حوزه نشاط اجتماعی چه رویکردی داشتید؟
نشاط اجتماعی یک شاخص مشخص دارد و این که اگر بر سر رسیدن به اهداف به اجماع رسیده، بین نهادهای مدنی و رسمی بالاترین انگیزه و انگیزش وجود داشته باشد، در این جامعه نشاط اجتماعی بالاست. برای این کار چند راهبرد داشتیم یکی این که مشارکتجویی اجتماعی را بالا ببریم. یک دورهای در شهرداری مشارکت پذیری را کنار گذاشتند. مشارکت پذیری به این معنا بود که تصمیم میگیرم شهروندان در اجرای تصمیمات مشارکت کنند که این درست نیست. مشارکتجویی این است که مردم در امر تصمیمگیری مشارکت کنند تا به نتیجه برسند.
یک موضوع هم بسته شادی است. یعنی ما با تمام مشکلاتی که داریم، در یک برنامه مینشینیم و میخندیم و بعد از آن همان مشکلات با ما همچنان وجود دارد.
چندی پیش خانم ستایش قربانی نامهای به شهردار نوشته است که میتواند در مقوله محیط زیست کمک کند. این برای من شاخص نشاط اجتماعی است که فضایی ایجاد شده که یک کودک این جسارت و اعتماد به نفس را داشته که برای شهردارش نامه نوشته و گفته است که دوست دارم به شما کمک کنم. اینها حاصل تبیین همین پایههای نظری است. وقتی شهردار اصفهان میگوید شهر دوستدار سالمند و دوستدار کودک، سالمندان و کودکان موضوع توسعه پایدار نیستند بلکه خود کارگزاران توسعه پایدار هستند این مساله یک پیام دارد یعنی میخواهم مشارکتجویی اجتماعی را بالا ببرم و کودکان و سالمندان در امر توسعه پایدار کنشگر باشند.
به نظرم در این زمینهها خیلی موفق بودیم چون اگر از دید کیفی ببینیم، تمام برنامههایی که در مدارس و در شبکه شاد برگزار شد نتیجهاش این میشود که یک بچه به شهردار نامه مینویسد و میگوید میخواهم به شما کمک کنم.
بنابراین در ارتقای نشاط اجتماعی چندان رویکرد رویداد محور نداشتید؟
رویداد چیزی است که مردم صورت بندی میکنند نه ما. ما تصمیم گیرنده هستیم. مثلاً ماه محرم یا عید نوروز، یک رویداد فرهنگی است چون مردم به صورت خودجوش آن را صورت بندی میکنند و ما فقط تسهیلگر هستیم. هر موضوعی که بتواند جلوه مردمی پیدا کند رویداد است.
ما منطبق با اهدافمان مناسبتها را گرامی داشتیم یعنی در محرم پیامهای شهروندی برای شهروند امروز و مسئولیت پذیری که از قیام امام حسین (ع) الگو میگیرد را برگزار کردیم. اتفاقاً یکی از رخدادهایی که حوزه فرهنگی را میرنجاند همین نگاه مناسبت محور است که از آن انتظار دارند. تغییر این موضوع نیاز به یک اقدام طولانی مدت دارد یعنی مناسبتها باید باشد، اما میتوان آنها را در راستای فرآیندها تعریف کنیم.
در حوزه ورزش چه اقداماتی انجام دادید؟
ما یک سازمان ورزش و یک سازمان فرهنگی داشتیم که سازمان ورزشی ۵۰۰ میلیون تومان درآمد داشت و سازمان فرهنگی ۱۳.۵ میلیون تومان، در سال ۹۷ هم همینطور. بسیاری از ورزشگاههای ما دچار فرسودگی بودند به دلیل این که ۲۰ سال فقط از آنها استفاده میکردیم. یک راه حل این بود که ردیف اعتباری برای مناطق بگذاریم و از شورا مصوبه بگیریم و آنها را بهسازی کنیم که با شرایط اقتصادی که پیش آمد ممکن نبود بنابراین به کمک بخش خصوصی درآمد ۵۰۰ میلیون تومانی بخش ورزش را به پنج میلیارد تومان در سال ۹۹ افزایش دادیم.
یک سال و نیم است که درگیر مسائل کرونا هستیم و جالب است بدانید که همه را از راههای قانونی رفتیم، مزایده برگزار کردیم و از بخش خصوصی خواستیم به ما کمک کند.
در سال ۹۷ در حوزه فرهنگی ۱۳.۵ میلیارد تومان درآمد داشتیم و در حال حاضر این درآمد ۲۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان شده است. در حوزه تبلیغات یک میلیارد تومان را تبدیل به پنج میلیارد تومان کردیم. ارزش تبلیغات شهر را از طریق مزایده و پرهیز از ترک تشریفات بالا بردیم.
از طریق مشارکت با بخش خصوصی ۳۰ مرکز تفریحی را دوباره سازی و احیا کردیم که یک ریال از شهرداری نگرفتیم. ۲۰ مورد را قبلاً رونمایی کردیم و از ۱۰ مورد دیگر رونمایی میشود. با بخش خصوصی قرارداد بستیم، مزایده گذاشتیم و خودمان آن را اداره کردیم. ۲۰ سال خودمان بهره برداری میکردیم و متولی بودیم، الان تسهیلگر شدیم و به بخش خصوصی واگذار کردیم و البته این غیر از ۱۴ فرهنگسرا و ورزشگاهی است که خود شهرداری در این دوره ساخته و در "هر یکشنبه یک افتتاح" رونمایی کرده است.
ارزش تبلیغات در یک شهر بسیار مهم است اگر ارزش تبلیغات در یک شهر پایین بیاید، شکافهای ذهنی در شهروندان ایجاد میکند. سطح فرهنگی یک شهر را در دید بیرونی و نمادهای شهر، تبلیغات مشخص میکند. اگر ارزش تبلیغات را بالا بردید هر تبلیغی انجام نمیشود یعنی هر غیر متخصصی وارد آن نمیشود.
در حوزه مشارکت با سمنها و نهادهای مردم نهاد در خصوص اجرای پروژههای فرهنگی ۷۲ مرکز را واگذار کردیم. در سال ۹۹ میزان مشارکت با نهادهای مردمی در اجرای برنامههای فرهنگی ۷۵ تشکل بود در این سه سال بالغ بر هشت هزار برنامه اجرا کردیم که عمده آنها با برنامههای مردمی ساخته شد.
برونسپاری فرهنگسراها طبق برنامه ۱۴۰۵ باید افزایش داشته باشد، آیا محقق میشود؟
در سال ۹۷ از ۱۸ فرهنگسرا شروع کردیم و در حال حاضر به ۷۵ مورد رسیدیم. ۲۰ تفاهمنامه هم افزایی در شهر اصفهان امضا کردیم که اینها فارغ از ۱۳۰ تفاهمنامه دیگر بوده است که نشانه میل یک سیستم برای هم افزایی در اجرای برنامهها است. یعنی نمیخواهد به صورت قائم به فرد کار کند و آنقدر به بلوغ اجتماعی و توسعه فکری رسیده که دستش را دراز کند و بطلبد که فارغ از همه گرایشهای اجتماعی و سیاسی شهر را با هم بسازیم.
در حوزه سلامت ۳۶ برنامه پایش سلامت و ۶۲۶ کارگاه آموزشی رایگان با ۲۸ عنوان داشتیم. چیزی که جالب است بدانید تشکیل شبکه سلامت شهر با ۳۶۳ کانون و عضویت هشت هزار و۹۲۰ شهر بوده است.
لایحه شبکه سازی محلات نمونه بسیار خوبی است که شهرداری برای کاهش تصدیگری انجام میدهد یعنی اصل کنش اجتماعی را به مردم واگذار میکند. ما باید شهر اصفهان را به عنوان یک کانون میان فرهنگی در کشور نشان میدادیم چون اعتقاد داشتیم شهر اصفهان برای توسعه یافتگی باید از مرزها جدا شود و کانون کشور شود.
به غیر از جشنواره فیلم کودک و نوجوان جشنواره جمال زاده را نیز داشتیم که برای اولین بار در کشور برگزار شد و به ۱۷۰ اثر رسید. جشنواره شهر من نیز برگزار شد که ۱۲۰ عنوان محصول آن بود. در جشنواره نمایشنامه نویسی حدود ۶۰۰ عنوان کتاب که عمدتاً با رویکرد شهروندی بود کار شد. کتابهای بی مانندی را در حوزه شهروندی و به صورت هویت مند به مرحله چاپ رساندیم. ۲۰۶ عنوان کتاب در حوزه شهروندی داریم و حتی در مورد اصول برنامهریزی شهروندی در پساکرونا نیز شش جلد کتاب داریم که به صورت کارشناسی آن را انجام دادهایم.
جشنواره ملی کمانک به ۵۰۰ اثر رسید. جشنواره ملی بادکنک طلایی را نیز داشتیم که در آن تلاش کردیم با شاخص رویداد محوری، شهر را تقویت کنیم. این جشنوارهها اعتبار اصفهان را بالا میبرد. دو تفاهمنامه بین اصفهان، شیراز، یزد و اصفهان، رشت و مشهد امضا کردیم. زمینه حضور تشکلهای مدنی را در جشنوارههای بینالمللی فراهم کردیم و شهرداری اصفهان در جشنواره شهرهای صلح جو و شهرهای ابریشم، بچههای اصفهان را به جشنواره ژاپن و چین معرفی کرد.
حقوق فرهنگی یعنی شهروندان در کمترین زمان ممکن به خدمات فرهنگی در شهر برسند. یکی از کارهایی که در این زمینه انجام دادیم این بود که حقوق فرهنگی را عرصه محور کردیم و در ریزترین محلات نیز خدمات فرهنگی ارائه دادیم. در سال ۹۸، فقط ۴۰۰ برنامه محله محور عرصه محور انجام دادیم. من معتقدم که باید در خانههای مردم را کوبید و آنها را از کنج خانهها بیرون کشید.
بعد از شیوع کرونا، اولین فرهنگسرای مجازی را در کل کشور بنا نهادیم و برنامههایی در عرصه فضای مجازی نیز شکل گرفت. در عرصه فضای مجازی، سازمان فرهنگی تنها سازمان در کشور است که فیلیمو محصولات آن را خریداری میکند و مصداق بارز تعامل اقتصاد و فرهنگ است. ارتباط خوبی نیز با صدا و سیما داریم به طوری که شبکه دو، دو برنامه تولیدی ما را اکران کرد.
تا سال ۹۶ در جام مولای عرشیان فقط یک رشته ورزشی فوتسال بود، اما بعد از آن جام مولای عرشیان و بانوی قدسیان را اجرا کردیم که ۳۸ رشته ورزشی را در بر میگرفت. در سال دوم حدود دو هزار گواهینامه ورزشی دادیم و تمام زنان، مردان، کودکان و معلولان را نیز پوشش دادیم.
امروز افتخار میکنیم در طرح به وقت نوجوانی یک هزار و ۵۰۰ نوجوان شرکت میکنند که ۸۰۰ نفر آنها عضو کانونهایی هستند که سازمان بستر فعالیت آنها را ایجاد کرده است و برنامهای را تحت عنوان "همو دو" اجرا میکنند که همه عوامل آن از سناریونویسی، فیلمبرداری، بازیگری و مجریگریاش از نوجوانان همین شهر هستند.
ساده میشد که این دوره را تنها با برگزاری برنامههای جشن طی کنیم. با وجود این که با مشکلات کرونا و بحرانهای اقتصادی رو به رو بودیم همکارانمان در حوزه معاونت فرهنگی شهرداری کاری کردند که اکنون یکی از معتبرترین حوزههای فرهنگی در کشور هستیم و طرحهایمان از جمله طرح هم پیوندی مصوبه ملی گرفته است.
این نشان دهنده این است که اصفهان همواره پیشگام بوده است و امروز این افتخار را داریم که مردم بنت سیستان و بلوچستان که پاکستان را بیش از ایران میشناسند، پس از همپیوندی با اصفهان بلوار شهرشان را به نام اصفهان و پل شهر را سی و سه پل مینامند و این همه امکانات توسط تسهیلگری شهرداری اصفهان و کنشگری اصفهان در یک شهر شش هزار نفره در دل بلوچستان ایجاد میشود. امیدوارم این راه ادامه پیدا کند چون همه ما دوست داریم اکوسیستم کارآفرینی در شهرها پیاده شود و اگر پیاده شد آسیبهای اجتماعی به حد تنزل خودش میرسد.
خلاقیت فرهنگی فقط و فقط به این معناست که دو بال به شهروندان بدهد آن گاه، آنها خود میدانند در چه افقی پرواز کنند.
با وجود تمام تلاشهایی کردید، چقدر اشتباه و خطا در حوزه فرهنگ اتفاق افتاد، روی چه مواردی حساسیت بیشتری وجود داشت و برای رفع این حساسیتها چه کردید؟
در حوزه فرهنگ بر هر نوع رفتار حساسیت وجود دارد، چون ما در شرایط بحرانی خاصی هستیم، اما من با به رسمیت شناختن تمام کانونهای کنشگر اعم از رسمی و غیردولتی و گفتگو با آنها تلاش کردم به اجرای برنامههای شهردار متعهد باشم و دیگران را نیز در این مقوله همراه کنم و این اطمینان را بدهم که در راستای بهزیستی شهر اصفهان عمل میکنیم.
چقدر در این امر موفق شدید؟
معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان در کشور و اصفهان به عنوان یک مرجع کارشناسی برای مسائل فرهنگی و اجتماعی معرفی شد و من از این موقعیت راضی هستم.
گفته میشود به عملکرد سازمان فرهنگی، تفریحی نقد زیادی وارد است، منشأ آن را چه میدانید؟ آیا به دلیل نقص اطلاع رسانی در مورد فعالیتهای سازمان بوده است یا منشأ دیگری داشته است؟
اولاً در موارد فرهنگی همیشه اینطور است و در هر دورهای آنچه که مورد هجمه قرار میگیرد حوزه فرهنگی است. دوم این که حوزههای دیگر ممکن است یک یا ۱۰ پروژه اجرا کنند، اما همکاران ما فقط در حوزه هفته فرهنگی در طول یک هفته باید ۱۰۰ عنوان پروژه در هزار اجرا برگزار کنند و ما از هر اجرا وارد اجرای دیگر بشویم. بخشی مربوط به این است که اساساً در کشور ما انجام کار را کارهای ملموس میدانند و بخشی مربوط به این است که منتقدین باید به این زمینه اشاره کنند که اساساً نقدشان بر چه مبنا و چه اطلاعاتی است.
اگر بخواهیم حوزهای را نقد کنیم ابتدا تلاشهایی که مسئول آن حوزه انجام داده را بررسی میکنیم، اگر در آن حوزه تغییری صورت نگرفته بود آن وقت با توجه به شرایط و امکاناتش او را نقد میکنیم. بعضی از افراد اطلاعاتشان محدود است یا متوجه محدودیت امکانات نشدهاند. حس میکنم اگر کسی بخواهد مجموعهای را نقد کند به راحتی به روابط عمومی آن سازمان مراجعه کند و ببیند که چه کارهایی انجام شده و نقدش را با دلایل کارشناسی ارائه کند که چرا اینگونه نشده است.
به عنوان سوال آخر، جامعترین تعریفتان از اصفهان چیست؟
جامعترین تعریف من از اصفهان تعریف ناصرخسرو است. که میگوید: "شهری به حقیقت جامع بود. " من فکر میکردم از نظر ناصر خسرو جامعیت چه میتواند باشد؟ به جملهای از سعدی رسیدم… "یکی از شیوخ را گفتند که حقیقت تصوف چیست؟ گفت جماعتی بودند به ظاهر پریشان و به معنی جمع… و اینک طایفهای هستند به ظاهر جمع و به معنی پریشان…"
تعریف من از اصفهان شهری جامع است که به ظاهر و معنی جمع باشد.
بیشتر بخوانید:
بررسی زمینه و زمانه فرهنگی در گفت و گو با معاون فرهنگی شهرداری اصفهان
رویکردهای فرهنگی شهر در ۴ سال گذشته
نظر شما