به گزارش خبرنگار ایمنا، بخش قابل توجهی از اغتشاشات منظر شهری در شهرهای ما نشأت گرفته از طرحها و الگوهای متفاوتی از نماهای شهری است که تصویری منسجم و یک دست را از شهر ارائه نمیدهد. از آنجا که نمای شهری نقش مهمی در انسجام منظر و شناساندن چهره شهر به شهروندان و گردشگران دارد، امروزه مورد توجه معماران و شهر سازان است. ورود طرحها و الگوهای غیر بومی از یک سو و نبود طرح و الگویی مشخص در داخل کشور از سویی دیگر، پایبند نبودن به اصول معماری و شهرسازی بومی، از جمله مشکلاتی است که طراحی نمای شهری و نمای بناهای شهری را با چالش مواجه کرده و تاروپود منظر شهرهای ما را که روزگاری چهرهای هماهنگ و به هم پیوستهای از خود ارائه میداد را از هم گسسته است.
در این میان صحبت از ویژگیهای یک نمای خوب شاید یکی از مهمترین بحثها از جنبه تئوریک مسئله باشد؛ آنچه که سازندگان بناها، طراحان و کارشناسان را در میان این همه الگو و طرح زرق و برق دار دچار سردرگمی میکند. از این جهت تعیین خصوصیات یک نمای خوب و پیاده سازی آن در الگوها و طرحهای تهیه شده از اهمیت زیادی برخوردار است. در گزارش پیش رو دو تن از اساتید به نام دانشگاه بوعلی سینا همدان دیدگاههای خود را در این زمینه مطرح کردهاند:
نماها با شرایط اقلیمی شهرها سازگار باشد
محمدرضا عراقچیان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان. مدیر گروه معماری در این باره میگوید: کارکرد نمای شهری برای شهر درست همانند کارکرد لباس برای انسان است. نوع شخصیت انسان در لباسی که میپوشد، تجلی پیدا میکند. زمانی که ما به پوشش و لباس یک نفر نگاه میکنیم، میتوانیم تقریباً به شخصیت درونی فرد پی ببریم. در مورد شهر نیز زمانی که ما به نمای ساختمانها نگاه میکنیم، میتوانیم به شخصیت عمومی شهر، مالکان و طراحان آن پی ببریم. بنابراین نما به غیر از اینکه موضوعی کاربردی و فیزیکی برای ساختمان است و آن را محفوظ میدارد، یک موضوع فرهنگی است؛ از این رو نیاز است مورد توجه طراحان، مالکان و سازمانهای ذینفع مثل شهرداریها و راه و شهرسازی قرار بگیرد تا نمای متناسبی برای شهرها داشته باشیم. از آنجا که ویژگیهای نمای ساختمانها موضوعی است که به فرهنگ میپردازد و فرهنگ شهر را بیان میکند باید خصوصیات مشخصی داشته باشد:
وی ادامه میدهد: نما باید دارای هویت باشد؛ هر نمایی اصولاً هویتهای بیرونی و درونی دارد به طور مثال نمایی مثل نمای رومی، یونانی و یا نماهای مدرن اروپایی هویت درونی ندارد اما هویت بیرونی دارد و میتوان گفت وابسته به یک سبک از معماری است اما این نما ریشه در هویت ایران ندارد و بنابراین نما باید هویت اصیل همان کشور را داشته باشد. ممکن است برخی از معماران بگویند که میخواهند تجدد و کار جدیدی را در طراحی نماها داشته باشند و نمیخواهند صرفاً طراحی نماهای گذشته را تکرار کنند. آنان میخواهند در عین حال نگاهی به گذشته و آینده داشته باشند؛ در این صورت میتوان با اقتباس از معماری گذشته، نمایی با هویت در حوزه معماری امروزی داشت بدین معنا که فرد با نگاه به نما به یاد گذشته بیفتد اما طراحی آن جدید و مدرن باشد. در معماری و شهرسازی به چنین دیدگاهی پست مدرنیسم گفته میشود. در هر صورت و با هر اسمی که از آن یاد میشود معماری و نوع طراحی نما حتماً باید نگاهی به گذشته داشته باشد؛ هرچند که فناوری امروزی را داشته باشد و از مصالح مدرن استفاده کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان اضافه میکند: مصالحی که در حوزه نماسازی استفاده میشود باید دارای فرهنگ و وابستگی محلی باشد و ما را به طبیعت نزدیک کند؛ اصولاً همانطور که هر وسیلهای که از خارج کشور وارد میشود، فرهنگی را نیز با خود به همراه میآورد، هر مصالح ساختمانی که در نما به کار گرفته میشود، با خودش فرهنگی را به ارمغان میآورد. به طور مثال چنانچه آجر و سنگ بومی را با کامپوزیت، شیشه و یا فلزات آهنی و غیر آهنی مقایسه کنیم، هرکدام فرهنگ مخصوص به خودش را دارد لذا مصالحی که در طراحی نماها استفاده میشود باید دارای فرهنگ خودی باشد. انسان اصولاً با مصالحی که برآمده از خاک است، راحتتر ارتباط برقرار میکند؛ مثل آجر و سنگ که در معماری ایرانی نوعی الفت و ارتباط با طبیعت برقرار میکند در حالی که مصالح خشنی مثل فلزات، آلومینیوم، شیشه، فولاد و غیره نمیتوانند این نوع از الفت و انس را با طبیعت برقرار کنند.
عراقچیان خاطرنشان میکند: گرافیک یا رنگ ویژگی دیگری است که باید در طراحی نما مورد استفاده قرار بگیرد؛ بعضی از نماها، نماهایی خنثی هستند و رنگهایی دارند که توجه انسان را به خود جلب نمیکند. این رنگها، رنگهایی است که ما را از طبیعت گریزان میکند. به طور مثل نمایی با رنگ مشکی، نمایی کاملاً خشن است در حالی که نما با رنگهای گرم مثل رنگ آجری، رنگ خاک، قهوهای، سفید و طوسی روشن رنگهایی هستند که هم شهر را زیباتر و شادتر میکنند و هم شهروندان را به آرامشی درونی و یک شادی بیرونی میرسانند در حالی که رنگهای مشکی یک دست و طوسی یک دست، رنگهای مطلوبی برای نما نیستند.
وی اظهار میکند: نکته دیگری که باید اشاره کنم این است که نماها باید برای انسانها از همه اقشار، قابل قبول باشد. برای کودکان قابل لمس و قابل درک باشد و آنان را وحشت زده و ترسان نکند و برای سالمندانی که فرهنگ قدیمی دارند نیز دلچسب باشد. نما باید برای شهروندان جوانی نیز که شادابی و تحرک همیشه در آنها وجود دارد، متناسب باشد. به طور کلی باید بگویم که نما باید همه پسند باشد و در طراحی آن سن و جنس استفاده کنندگان و شهروندان را در نظر گرفته شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان میگوید: نکته دیگر این است که اثر نما بر روی نما باید نمودار باشد؛ نمیتوان نمایی را طراحی کرد که مربوط به ۱۰۰ سال گذشته است در حالی که باید اثر گذشت زمان در نما وجود داشته باشد در واقع روز به روز نماهای ما باید جدیدتر و بهتر باشد.
عراقچیان ادامه میدهد: نماها همچنین نباید صفحه ای یک دست باشند؛ نماها باید دارای فرورفتگیها، برجستگیها، تنوع مصالح و تنوع در فرم نیز باشند که نما را جذابتر و شادابتر میکند. نما باید تا اندازهای بیانگر عملکرد درونی خودش نیز باشد به طور مثال نمای یک مهدکودک با نمای یک ساختمان اداری کاملاً باید متفاوت باشد.
وی تاکید میکند: نیاز است نماها با شرایط اقلیمی شهرها سازگار باشد؛ در کشور ما ایران چهار اقلیم عمده و حداقل ۳۰ زیر اقلیم وجود دارد. نمایی که در کیش و قشم پیاده سازی میشود نباید در تهران، شمال و تبریز انجام شود. نماها باید متناسب با شرایط اقلیمی باشد و پاسخ مناسبی به شرایط اقلیمی یک شهر بدهد. حجم سازی، رنگ، مصالح به کار رفته و روشهای اجرا مرتبط با شرایط اقلیمی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان میگوید: زمانی که مردم از کنار برخی ساختمانها رد میشوند، اصلاً نگاهی به آنها نمیکنند و توجهی ندارند، زیرا جذابیتی برایشان ندارد. تعدادی از ساختمانها را هر روز میبینند اما نسبت به آنها بی تفاوت هستند. برخی از این ساختمانها دیده میشوند، اما خیلی زود از خاطر میروند، زیرا جذابیتی برای مردم ندارد، اما تعداد کمی از بناها و ساختمانهای شهری آنقدر زیبا و جذاب هستند که مردم به خوبی آنها را نگاه و برای دیگران تعریف میکنند و آن نما جزئی از خاطرات خوب آنها میشود و در خاطر و ذهنشان نقش میببندد و اثری ماندگار میشود؛ این همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم.
نماهای امروزی سنخیتی با فرهنگ و اقلیم ندارد
حسن سجادزاده، کارشناس ارشد معماری نیز در این باره میگوید: چنانچه بخواهیم از جز به کل نگاه کنیم باید بگویم که نمای ساختمان بحثی جدا از نمای شهر نیست. متأسفانه مشکلی که در ارتباط با نمای شهری در ایران وجود دارد، این است که صرفاً به نماهای معماری و تک بنا توجه میشود و اصول و قواعد نماهای شهری که باید مورد ملاحظه قرار بگیرد، چندان مورد توجه نیست.
وی ادامه میدهد: کمیتههای سیما و منظر هم در راه و شهرسازی و هم در شهرداری وجود دارد، اما تا زمانی که سند جامع سیما و منظر هر شهری تهیه نشود، نمیتوان راهکاری مؤثر داشت. در این سند پیشنهاد الگوهای نماسازی بر اساس قواعد، ضوابط و مقررات معماری و شهرسازی در مناطق مختلف و پهنههای شهری داده میشود. اصول نماسازی در بافتهای قدیمی و تاریخی با بافتهای جدید و حاشیه نشین متفاوت است و نمای شهری در این بافتها نباید یکسان باشد. مباحثی مثل تراکم، خط آسمان، جدارههای سبز، مصالح بومی و بلندمرتبه سازی در طراحی نماها در نظر گرفته میشود. بنابراین چنانچه بخواهیم به یک نمای خوب شهری دست پیدا کنیم، در گام اول باید بر تدوین و تهیه سند جامع سیما و منظر شهرها به خصوص کلانشهرها متمرکز شویم.
یک کارشناس ارشد معماری میگوید: متأسفانه امروزه به خصوص در حوزه نماهای مسکونی توجه به بعضی از نماهای بی هویت مثل نمای بومی، پیکره بندی سیما و منظر شهرهای ما را تحت تأثیر قرار میدهد. برای دستیابی به نمای خوب به اعتقاد من باید توجه داشت که نمای خوب تعریف مشخصی در همه مکانها ندارد و نمای خوب بستگی به کانسپت (Concept) فضاها دارد، اما چنانچه بخواهیم شاخصههای مشخصی را در ارتباط با یک نمای خوب به خصوص در حوزه معماری داشته باشیم، ویژگیهای مشخصی مدنظر است: اول اینکه این نما باید با بدنههای شهری هماهنگ باشد؛ در طراحی نما نباید سلیقهای و جزیرهای عمل و نما به صورت منفرد دیده شود. در این نماها باید اصول خط آسمان و خط زمین توجه شود و توجه به مصالح و اجزای بومی و طبیعی تا حد امکان ضروری است.
سجادزاده اضافه میکند: در طراحی نماها باید به عوامل فرهنگی نیز توجه شود، به اعتقاد من در بحث نماهای بومی به دلیل اینکه بیشتر سازندگان، بساز و بفروش هستند بیشتر به آرایش نمای ساختمان توجه دارند و محتوای داخل ساختمان را در نظر نمیگیرند، لذا سو استفاده زیادی میشود؛ از طرفی مراکز علمی و دانشگاهی یا مجریان سازمانهای نظام مهندسی و زیباسازی هنوز به دنبال این نیستند که الگوهای خوبی را به مردم و به متولیان امر ساخت و ساز پیشنهاد دهند؛ این الگوها در صورتی که به آنها پرداخته شود، هم دارای هویت ملی، هم هویت اسلامی و هم هویت جغرافیایی منطقه است.
وی خاطرنشان میدهد: توجه به ریتم، توجه به تناسبات، مصالح بومی، بدنههای شهری، توجه به جدارههای سبز و توجه به مسائل اقلیمی باید در طراحی نماها مورد توجه باشد. امروزه متأسفانه بسیاری از بدنههای شهری به واسطه استقرار تأسیسات شهری مثل سیستمهای گرمایشی و سرمایشی موجب شده تا چهره شهرهای ما زشت باشد. حتی نصب بیلبوردها و تابلوهای شهری نیز در این اغتشاش بصری دخیل هستند.
یک کارشناس ارشد معماری اظهار میکند: با توجه به فرهنگ دیرین ما در هنر خطاطی بهتر است از این هنر در طراحی تابلوهای شهری استفاده شود تا نماهای شهری و نماهای معماری چهره زیبایی به خود بگیرد. من که خود عضو سازمان نظام مهندسی (معماری) هستم، شاهدم که این سازمان در خصوص نماهای شهری و معماری ساده انگاری میکند و به مسائل هویتی، روانشناسی محیطی، رنگ و ساخت نما توجهی ندارد و چنانچه نمای سادهای طراحی شود، به تصویب میرسد. اینجاست که باید در حوزه ضوابط و مقررات ترفندی را برای نماهای شهری و معماری از طراحان در حوزه سازمان نظام مهندسی مطالبه کنیم، زیرا اولین برخورد انسان در شهر با نما است.
سجادزاده ادامه میدهد: متأسفانه نماهای امروزی سنخیتی با فرهنگ و اقلیم ندارد؛ از جمله نماهای آلومینیومی که از نظر محیط زیستی مشکلزا است، اما در عین حال در جداره و نما ساختمانهای دولتی، خصوصی و نیمه خصوصی مثل بانکها استفاده میشود.
نظر شما