به گزارش خبرنگار ایمنا، کتاب نخل داستانی بلند در مورد مراد است که همراه خاله خود در روستا زندگی میکند. اتفاق مهمی که در این داستان رخ میدهد، ورود درویشی دورهگرد به روستای آنها است که در بدو ورود خود، هسته خرمایی را در زمین میکارد و به پسربچه میگوید: چنانچه از هسته مراقبت کند رشد خواهد کرد و سرانجام تبدیل به درختی تنومند میشود که متعلق به مراد خواهد بود.
از آنجا که آب و هوای روستا سردسیر است، برای پرورش نخل مناسب نیست و از طرف دیگر در آن روستا هیچ درخت خرمایی وجود ندارد. این مسئله برای مراد، بسیار هیجان برانگیز و مهم است. پسربچه که درکی از شکل نخل ندارد، نسبت به فرآیند رشد ناشکیبا بوده، اما همچنان به رشد درخت دلخوش است.
این داستان آمیزهای شاعرانه از اسطورههای کهن و داستانهای امروزی است که قهرمانهای آن را درویشی خداجو و بیابانگرد و پسربچهای یتیم تشکیل میدهد. در این داستان با کاشتن هسته خرما در روستایی سردسیر، روایتی غیرمتعارف بیان میشود.
نویسنده، این داستان را از درون سنتها، افسانهها، مراسم و باورهای آئینی و مذهبی بعضی از روستاهای اطراف کویر لوت بیرون کشیده است. مبارزه مردم این روستا در برابر فقر و تلاش برای داشتن یک زندگی طبیعی، آن هم در طبیعتی که به آنها سخت میگیرد قابل ستایش است.
هوشنگ مرادی کرمانی که خالق این داستان است در سال ۱۳۵۳ داستان "قصههای مجید" را خلق کرده است؛ داستان نوجوانی که همراه با پیرزن مهربان به نام "بی بی" زندگی میکند. او اولین جایزه نویسندگی خود را برای "بچههای قالیباف خانه" دریافت کرد که در سال ۱۳۵۹ جایزه نقدی شورای کتاب کودک و در سال ۱۹۸۶ جایزه جهانی اندرسن را برای وی به ارمغان آورد.
آثار این نویسنده به زبانهای اسپانیایی، هلندی، عربی، ارمنی و هندی آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، ترجمه شده است. نخستین اثر او که به زبان انگلیسی ترجمه شد داستان "سماور" از "قصههای مجید"بود؛ این اثر برای سازمان یونیسف نیز فرستاده شد.
نظر شما