پیشنهادها و راهکارها برای برنامه‌ریزی بیوفیلیک در شهرسازی

امروزه رشد و گسترش بی رویه جمعیت از یک سو نیاز به زمین را افزایش داده و از سوی دیگر با افزایش روز افزون جمعیت شهرها، روستاها خالی شدن از سکنه است؛ این امر رشد و توسعه شهرها را سریع و بدون برنامه‌ریزی کرده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، رشد و گسترش شهرها باعث از بین رفتن محیط و زوال منابع طبیعی شده است؛ تمایل بشر به برقراری ارتباط با طبیعت تمایلی فطری است، به گونه‌ای که زندگی انسان با موجودات زنده اطرافش پیوند خورده است و بشر از همان دوران طفولیت این میل و احساس را در وجود خود به همراه داشته و با گذشت زمان آن را در فرهنگ و زندگی اجتماعی خود نیز بروز داده است.

یکی از مصداق‌های ارتباط بشر با محیط زیست پیرامونش، طراحی و معماری بیوفیلیک در شهرها است، معماری زیست دوست یا طراحی بیوفیلیک در واقع طراحی و ساخت با توجه به طبیعت در ذهن است.

روند فرایند شهرنشینی و مهاجرت به شهرها متعاقباً باعث افت کیفیت محیط زیست شهرها و افت شدید بنیان‌های اکولوژیکی شده است.

لزوم پرداختن به بعد جدیدی از توسعه تحت عنوان بعد زیست محیطی با هدف مدیریت و نگهداری منابع طبیعی و جهت دهی به تحولات و ساختارهای رشد و فناوری و تأمین نیازها و رضایتمندی همه نسل‌ها، بیش از پیش احساس می‌شود؛ از طرفی بیوفیلیک یک مفهوم جدید بوده و مطالعات چندانی در شهرسازی در این باره صورت نگرفته است.

علم اکولوژی از منظر دانشمندان و محققان

اکولوژی در لغت به معنی «بوم شناسی» به معنای غالب رابطه طبیعی میان گیاهان، حیوانات و انسان‌ها از یک طرف و محیط زیست آنها از طرف دیگر است.

عنوان اکولوژی مفاهیم گسترده‌ای را در همه زمینه‌ها بیان می‌دارد. این عنوان ابتدا در مورد «وابستگی گیاهان و حیوانات به محیط طبیعی» به کار گرفته شد.

از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مفاهیم اکولوژی مورد توجه دانشمندان شاخه‌های مختلف علوم قرار گرفته و مطالعات شهری نیز از این جریان به سرعت متأثر شده است.

تعاریف کنونی علم اکولوژی همچنان بر پایه برداشت‌ها و نظریات «هکل» استوار است، امروزه نیز اکولوژی را مطالعه سیستم‌های طبیعی در سطحی می‌دانند که در آن انسان‌ها با کل موجودات زنده به عنوان اجزایی از یک سیستم باهم در کنش متقابل هستند.

این مبانی نظری دیدگاه‌ها در نحوه برخورد و مداخله با آن گوناگون بوده است. با توجه به مقاطع زمانی و وجود حوادث و رخدادها، پیشرفت تکنولوژی و گسترش شهرها، دیدگاه‌ها، نظریات و رویکردهای متفاوتی نسبت به مسائل اکولوژیکی، همنشینی شهر و طبیعت و تعامل میان آنها به وجود آمده است.

«تیلور» به عنوان یکی از دانشمندان زیست محور یکی از کامل‌ترین و به لحاظ فلسفی قوی‌ترین نظریات خود را پیرامون اخلاق محیط زیست در کتابی به نام "احترام به طبیعت" نوشته است. در واقع زیست محوری، نقطه مقابل انسان محوری است که بر مبنای اعتقاد ارزش ذاتی برای طبیعت است و به این معنا که اعتبار و ارزش آنها در گرو میزان سود بخشی به انسان نباشد.

در مقایسه طراحی شهری مدرنیستی و شهرسازی تو سنتی Neo-Traditional نو شهرسازی New Urbanism جغرافیدان فرهنگی «دیوید هاروی» معتقد است که هردو آنها به دلیل فرضیه کنترل فرایند تاریخی توسط نظم فضایی ناموفق است.

هاروی معتقد است که درگیری و مشکل طراحان نه با فرم فضایی و زیبایی شناسی ظاهری است بلکه با فرایند تولید زمانی- فضایی است که دارای ترکیبی از عدالت اجتماعی، مساوات سیاسی و منطق اکولوژیکی باشد.

نقطه نظر او بر این است که آینده شهرسازی نه بر اساس فرم بلکه بیشتر بر اساس فهم فرایند فضا و زمان است؛ او اشاره می‌کند که برای فهم یک شهرسازی سیال و ارگانیک، اکولوژی بهترین دریچه نگرش و بازبینی آنالیز روش‌های جایگزین برای شهرسازی در آینده است.

شهرسازی بیوفیلیک

در حال حاضر طراحی ساختمان‌ها به شکل بیوفیلیک نیست؛ نوع جدیدی از شهرسازی که باید مورد حمایت قرار بگیرد شهرهایی هستند که در طراحی، برنامه‌ریزی و مدیریت، طبیعت را اولویت قرار می‌دهد و نیاز ضروری انسان با طبیعت و همچنین بسیاری از ارزش‌های زیست محیطی و اقتصادی طبیعت و سیستم‌های طبیعی را مدنظر قرار می‌دهد.

شهر بیوفیلیک یک شهر زیستی است که در آن در دوره عادی از کار و بازی و ساکنان زندگی، احساس، تجربه غنی از طبیعت و گیاهان، درختان، حیوانات سخن به میان آمده است.

ماهیت اصلی شهرهای بیوفیلیک ویژگی‌های طبیعی و اکوسیستم است؛ طراحی و برنامه‌ریزی شهری بیوفیلیک نشان دهنده یک عنصر سبز خاص در شهرسازی و طراحی در طبیعت در شهرها است.

شهرهای بیوفیلیک استدلالی برای شهرهای سبز و شهرسازی سبز است که به طور مستقیم به رفاه انسان و یا حفاظت زیست محیطی کمک می‌کند.

برای برخی از شهرها چشم‌اندازهای سبز تأکید بر سرمایه گذاری در حمل و نقل، تولید انرژی تجدید پذیر و سیستم‌های انرژی ساختمان است.

شهرهای بیوفیلیک به جای تمرکز مستقیم روی طبیعت به ویژگی‌های واقعی چشم اندازهای سبز، زندگی، فرم‌ها و فرایندهایی که ما آنها را به عنوان یک گونه سبز در نظر می‌گیریم پرداخته است.

در شهرهای بیوفیلیک عشق و مراقبت از طبیعت جز ارزش‌های اصلی این شهرها است؛ گسترش فراتر از مرزهای خود را به گام و برنامه‌ها و اقدامات که برای کمک به دفاع از طبیعت در سایر نقاط جهان است.

شاخص‌های یک شهر بیوفیلیک

شهرهای بیوفیلیک باید پارک رسمی، نوار چمن متوسط و محوطه سازی های عجیب و غریب را ارائه دهند.

مکان شهرهای بیوفیلیک دسترسی راحت آنها به طبیعت است؛ یک شهر بیوفیلیک شبکه‌ای از طبیعت و زیست محیطی و دسترسی به آن از یک محله به عرصه سبز است.

استراتژی بیوفیلیک نیز شامل استفاده از زباله به عنوان یک منبع، تنوع و همکاری در استفاده کامل از زیستگاه

جمع آوری و استفاده از انرژی کارآمد و بهینه‌سازی به جای حداکثر رساندن است.

لزوم استفاده از طراحی بیوفیلیک

آنچه که در ضرورت ایجاد و برپایی شهر بیوفیلیک مطرح می‌شود ارتباط مستقیم آن با سلامت، شادی و کارایی جامعه است.

اینکه بیوفیلیک به شهرهای سراسر جهان سرایت کند مسئله دور از ذهن و عجیبی نیست. تمام مردم دنیا خواستار زندگی آرام و کم استرس و با شادابی بیشتر هستند.

لذا آگاهی از تأثیرات این شیوه بر سلامت جامعه و همچنین کمک به حفظ و سلامت محیط زیست و آشنایی با اهداف در نظر گرفته شده برای اجرای این شیوه می‌تواند راهگشای مسیری جهت انتخاب صحیح شیوه‌های اجرای این موضوع در شهرها و زندگی شهرنشینی باشد و ارتقا سلامت جامعه را به همراه خود به ارمغان آورد.

آنچه در ادامه به آن اشاره می‌شود لزوم اجرای بیوفیلیک در سطح شهرها است:

زندگی در محیط شهری بدین گونه است که ما میان بتن، آهن، ترافیک و سروصدا احاطه شده‌ایم؛ این نوع زندگی تأثیر عمیقی بر سلامت جسمی و روانی ما دارد که موجب عدم تعادل در بدن ما شده و ما را به سمت بیماری و بهبودی طولانی مدت می‌برند.

در این میان استفاده از لطافت گیاهان به عنوان یک تونیک برای کاهش استرس و خستگی است.

نتیجه گیری

در انتخاب الگوهای توسعه شهری باید هوشیارانه عمل کرد تا حداکثر رفاه و آسایش روحی و روانی افراد جامعه و همچنین حداقل تخریب محیط زیست انجام پذیرد.

اجرای بیوفیلیک شهرسازی علاوه بر زیباسازی شهر، اثرات روحی و روانی مثبتی بر جامعه خواهد داشت که این اثرات در طولانی مدت منجر به افزایش کارایی افراد جامعه در محیط‌های کاری، کاهش بیماری‌های اعصاب و روان و افزایش رضایت افراد از زندگی خواهد شد.

جنبه مهم دیگر اجرای صحیح بیوفیلیک شهری حفظ محیط زیست و سالم ماندن ذخایر طبیعی جهت استفاده آیندگان است، لذا باید اجرای صحیح این طراحی را به گونه‌ای در دستور کار قرار داد که اهداف یاد شده با حداکثر بازدهی اجرایی شود.

این مقابله با هدف تحلیل و نقش برنامه‌ریزی محیطی (بیوفولیک) در شهرسازی صورت پذیرفته است. ابتدا به ادبیات مرتبط با موضوع پرداخته شده و سپس پیشینه برنامه‌ریزی محیطی مورد بررسی قرار گرفته است.

در مرحله بعدی دیدگاه‌های برنامه‌ریزی محیطی مورد بررسی قرار گرفته و سپس به تبیین مفاهیم برنامه‌ریزی بیوفولیک پرداخته شده است.

شهر بیوفولیک شهری پویا و زنده و شاداب است، با توجه به اینکه امروزه دو سوم جمعیت دنیا در شهرها زندگی می‌کنند و شهرها در حال رشد و گسترش هستند، محیط طبیعی و منابع طبیعی در حال کاهش و رو به زوال است و زندگی افراد جامعه روز به روز کیفیت خود را بیشتر از قبل از دست می‌دهد از این رو یک برنامه مناسب برای ارتباط محیط طبیعی و زندگی انسان یک امر ضروری است.

برای برنامه‌ریزی بیوفولیک باید پنج ویژگی اقلیم، انرژی‌های تجدید ناپذیر، انرژی پسماند در شهرها، مصالح پایدار و جمعیت مطلوب را مد نظر قرار داد.

پیشنهادها و راهکارها برای یک برنامه‌ریزی بیوفولیک مطرح است که از جمله آنها می‌توان به کاهش اتلاف و مصرف انرژی در ساختمان‌ها، کنترل رشد و توسعه شهری و جلوگیری از رشد بی رویه شهرها، ساماندهی سکونت گاه‌های غیررسمی، احداث مسیرهایی برای حمل و نقل غیر موتوری مثل مسیرهای پیاده محور و مسیرهای دوچرخه سواری، افزایش فضای سبز پارک و جنگل در شهرها و اطراف آنها، احداث راهروهای سبز در بافت شهری، استفاده از مصالح پایدار در ساخت و سازها، احداث شبکه وسیع اتوبوسرانی، توسعه شبکه مترو، احداث ایستگاه‌های دوچرخه سواری در سطح شهر، ارائه کارت اعتباری در قبال جمع آوری و تفکیک زباله، طرح منع استفاده از کیسه‌های خرید پلاستیکی، استفاده از انرژی خورشیدی در شهرها و گسترش فضای سبز اشاره کرد.

کد خبر 500944

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.