همزیستی انسان‌ها و حیوانات در شهرها

حیات گیاهی و جانوری جزئی جدایی ناپذیر از حیات شهری است و بدون توجه به حفظ آن ادامه حیات ساکنان شهرها نیز امکان پذیر نخواهد بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شهرها اکوسیستم‌های طبیعی و انسان ساخت هستند، اکوسیستم‌هایی که هزاران سال در کنار یکدیگر و با تعاملی متناسب ادامه حیات داده‌اند. این تعامل و رابطه دوسویه تضمین کننده حیات بسیاری از شهرها در طول تاریخ بوده است در چنین شهرهایی انسان‌ها سهم خود را از طبیعت می‌گرفتند و عناصر طبیعی نیز ضمن ادامه حیات، تضمین کننده سرزندگی و پایداری شهرها بودند. امروزه بخش مهمی از شهر به موجب فعالیت‌های ناسازگار انسان‌ها و تکروی آن‌ها در حال از بین رفتن است. این آسیب بخشی مربوط به تغییر نگرش شهروندان نسبت به عناصر طبیعی است و بخشی دیگر به تغییرات اقلیمی و زیست محیطی مربوط می‌شود که همه کره زمین را تحت تأثیر خود قرار داده است.

در این بین حیات و زندگی در شهرها که با گسترش شهرنشینی، محل اصلی استقرار و فعالیت انسان‌ها شده است، بیشترین آسیب را از نبود عناصر طبیعی می‌‎بیند این در حالی است که شهروندان و مدیریت شهری به خصوص در شهرهای کشورهای در حال توسعه نه تنها توجهی نسبت به این تغییرات ندارند بلکه حتی در برخی مواقع خود به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه علتی برای از بین رفتن عناصر طبیعی هستند آنگونه که هر روز شاهد حذف طبیعت از شهرها هستیم.

در بسیاری از شهرهای کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه، مدیران و برنامه ریزان شهر سعی داشته‌اند تا این روند را تغییر داده و دست آشتی به طبیعت بدهند به نحوی که در بسیاری از این کشورها وجود گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری نه تنها غیر عادی نیست بلکه به برندی برای شهر نیز تبدیل شده است و شهروندان به راحتی با این مسئله کنار آمده‌اند.

در گفت‌وگو با «سولماز حسینیون»، دکترای طراحی شهری از دانشگاه ملبورن استرالیا پیشینه تاریخی همزیستی انسان‌ها و حیوانات در شهرها، دلایل بر هم خوردن این رابطه و راهکارهای احیا دوباره این همزیستی را بررسی کردیم؛ مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

همزیستی حیوانات و ساکنان شهرها چه پیشینه تاریخی دارد؟

تاریخ توسعه سکونت گاه‌های زیستی در کره زمین باید همواره یادآور این مهم باشد که انسان‌ها با تصرف حوزه‌های زیست پذیر به ویژه در کنار آب‌ها و منابع غذایی، شهرهای خود را بنا کرده‌اند در حالی که این حوزه‌های تصرف شده توسط انسان‌ها، زیستگاه‌های موجودات دیگری بوده‌اند که با حضور انسان‌ها یا نسل‌شان به کلی منقرض شده یا به ناچار مجبور به ترک حوزه زیستی شده‌اند و در موارد معدودی توانسته‌اند به یک نوع همزیستی با انسان‌ها برسند و در کنار آنها به زندگی خود ادامه دهند. بهترین این مثال‌ها گربه‌ها و سگ‌ها هستند که طی قرن‌ها و هزاره‌ها در کنار انسان‌ها زیسته‌اند و به صورت متقابل از وجود هم منتفع شده‌اند.

تاریخچه زندگی گربه‌ها در کنار انسان‌ها طبق یافته‌های باستان شناسی به پانزده هزار سال پیش می‌رسد که در شهر خوارزم و مناطقی مانند شمال ایران، ترکیه، جنوب روسیه و جمهوری‌های قزاقستان دیده شده‌اند. حتی جاده ابریشم تماماً به مسیری برای تحرک گربه‌ها به سراسر جهان بدل شده بود و به دلیل مفید بودنشان در کنترل جمعیت موش‌ها و جوندگان، در بسیاری فرهنگ‌ها حتی تا نروژ به نوعی تقدس دست یافتند. دیدن شترها؛ گاوها، لاماها، بزها و بسیاری حیوانات اهلی در بسیاری حوزه‌های شهری، صحنه‌ای معمول است به علاوه به جز حیوانات اهلی شده، در شهرها و کشورهای مختلف گونه‌های بومی وحشی‌تر متعددی نیز در هر شهر در کنار انسان‌ها می‌زیسته‌اند، گونه‌هایی که وجودشان شاید برای افراد دیگر فرهنگ‌ها بسیار عجیب باشد؛ وجود راکن‌ها در آمریکا، پوسوم‌ها در استرالیا، روباه‌ها در انگلستان و سنجاب‌ها در کانادا حتی شیرهای کوهی در کالیفرنیا و میمون‌ها در آسیای جنوب شرقی و آفریقای جنوبی و حضور مرغان دریایی در شهرهای ساحلی و کبوترها در شهرهای دیگر، به صحنه‌هایی آشنا و معمول تبدیل شده است.

جایگاه این حیوانات و گیاهان بومی در شهرهای ما کجاست؟

شهرها چیزی فراتر از مجموعه انسان‌ها، ساخته‌هایشان و تعدادی پارک است. شهرها اکولوژی‌های پیچیده‌ای هستند که در هر کجای کره زمین، اکولوژی خاص خود را با اقلیم متفاوت وگونه‌های ویژه گیاهی و جانوری دارا هستند. باید به خاطر داشت که شهرها اکوسیستم هستند نه بخش‌های مصنوعی که متصل به حوزه‌های جزیره‌ای از جمله بخش‌های سبز مانند پارک‌ها شوند در حالی که متأسفانه امروزه با مقوله طبیعت در شهرهای کشور ما اینگونه برخورد نمی‌شود. متأسفانه هنوز هم در برخی کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما شهر، انسان و طبیعت را از یکدیگر مجزا می‌بینند و در کشورهایی مانند ایران که توهم مدرن شدن به بهانه استفاده از ابزارهای روز وجود دارد، جدایی انسان از طبیعت و تمامی مظاهر آن بخشی از پیشرفت دانسته شده که به نابودی و کشتار حیوانات شهری و بومی، درختان و زیست‌گاه‌های پرندگان و گونه‌های متعدد جانوری منجر می‌شود. در کنار حیات انسان‌ها، احترام و حفظ حقوق حیوانات، حتی حشرات، در کنار حفظ درختان و گونه‌های گیاهی، به ویژه گونه‌های بومی بخشی مهمی از وظایف مدیریت شهری در هر کشور است اما متأسفانه در کشور ما، مدیریت شهری، پیشتاز کشتار مستقیم و غیر مستقیم حیوانات شهری به بهانه ازدیاد آنها است. این عمل نه تنها غیر انسانی است بلکه تعادل اکوسیستم‌های بومی را به ویژه برای گونه‌هایی که هزاران سال است در این منطقه زیسته‌اند بر هم می‌زند.

از میان بردن گیاهان و آسیب رساندن به حیوانات بومی شهر ریشه در چه چیز دارد؟

بخشی از مساله ناشی از حیوان هراسی است که امری جدید و تظاهری بر مدرن بودن افرادی است که اصرار دارند شهری شدن و مدرن بودن خود را با جدا کردن خود از تجلیات طبیعت ثابت کنند. ما در زمانی زندگی می‌کنیم که زندگی انسان‌ها روی کره زمین بسیار شکننده‌تر از آن است که تصور می‌شود و چنانچه در بسیاری زمینه‌ها، اقدامات عاجل و اساسی انجام نشود، امید زیادی برای گونه بشر نیز وجود نخواهد داشت. اکنون احیا طبیعت و حفظ آن نه تنها در مناطق حفاظت شده، بلکه در شهرها نیز از اولویت‌های اصلی مدیریت شهری است و مدیریت یک شهر باید احیا درختان، گیاهان، جانوران و تمامی گونه‌های زیستی در شهرها را برای بازگرداندن زندگی بر عهده بگیرد. تغییر رویکرد کشورهای توسعه یافته به سمت طبیعت و احیای اکوسیستم‌ها، تنها راه حل باقی مانده برای ادامه حیات انسان بر روی کره زمین است و گونه‌های بومی و جانوری شامل حیوانات و حشرات بخش مهمی از این رویکرد را شامل می‌شوند.

تداوم حیات حیوانات شهری چه ضرورتی دارد و راهکارها برای تحقق آن چیست؟

بسیاری از بخش‌های اکوسیستم مانند حشرات و زنبورها قابل دیدن و لمس شدن نیستند اما با نابودی بیش از ۴۰ درصد حشرات و در معرض نابودی بودن گونه‌های بسیار دیگر، همچنین درهم شکستن اکوسیستم‌ها، نابودی حیات بشر بر روی کره زمین قطعی است. مگر این‬ که اقداماتی دلسوزانه به ویژه توسط مدیریت‌های شهری انجام شود. برای مثال حفظ درختان قدیمی به عنوان مهم‌ترین زیست‏گاه پرندگان اهمیت زیادی دارد زیرا نابودی پرندگان شهری بیش از همه به دلیل از بین رفتن درختان قدیمی به عنوان محل زندگی و تخم‌گذاری آنها است.

اقدامی که در بسیاری شهرها رایج شده، کاشت ردیف‌های درختان بومی، کاشت نوارهای ممتد از گل‌ها برای تغذیه زنبورها و حشرات و تأمین سرپناه و غذای بهداشتی و مناسب برای حیوانات شهری است. این اقدامات مختص به دنیای توسعه یافته غرب نیست بلکه در منطقه خاورمیانه نیز علیرغم چالش‌های زیاد اقلیمی، سیاسی و فرهنگی، شاهد اقدامات گسترده مدیران شهری برای درختکاری‌های گسترده، جنگل کاری‌ها، و حفاظت و حمایت از حیوانات شهری بومی هستیم.

حفظ زیست بوم و از میان نبردن محل‌های زندگی حیوانات شهری، ساخت پناهگاه‌های استاندارد و رسیدگی به بهداشت و سلامت و کنترل جمعیت اصولی بخشی از این اقدامات حمایتی است. برای مثال کشورهایی مانند قطر، عربستان و ترکیه راه‌حل‌های نوآورانه متعددی برای نصب جعبه‌هایی در محل زندگی حیوانات ابداع کرده‎ و دستگاه‌های غذا رسانی را برای گربه‌های شهری به کار برده‌اند این در حالی است که کشتار از طریق سم، اسلحه و به دار آویختن و آتش زدن، به امری معمول درباره حیوانات شهری از سوی مدیریت شهری شهرهای ما تبدیل شده است. متأسفانه شاید همانگونه که در ذهن مردم ما مدیریت شهری در ایران با امر جمع آوری زباله و آسفالت کردن گره خورده است، اکنون که کشتار حیوانات نیز به بهانه‌های غیر کارشناسی و غیرعلمی به بخش دیگری از شرح خدمات معمول تبدیل شده است. بهتر است استفاده از شعار" شهری برای همه" را در زمانی که همسایگان دیرینه و چند هزار ساله را حذف می‌کنیم، کنار بگذاریم و به دنبال شعارهای واقع بینانه‌تری برای مدیریت شهرها باشیم.

گفت و گو از بهناز عرب زاده خبرنگار سرویس شهرهای ایران خبرگزاری ایمنا

کد خبر 499581

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.