به گزارش خبرنگار ایمنا، پرداختها و یارانه نقدی در هیچ جای دنیا یک اقدام موفق نبوده و موجب مشکلات عدیدهای برای اقتصاد کشورها بوده است و عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گستردهای را به جای گذاشته است. بنابراین برای بررسی میزان تحقق پذیری وعده کاندیداها، در حقیقت باید دید منابع این وعدهها با چه ارزی میتواند تحقق پیدا کند و به طور مثال اگر قرار است ارز به ۳۰ هزار تومان برسد و از این محل تزریق کنند، اقتصاد ایران دچار مشکلات بسیار بزرگتری خواهد شد.
️به نظر میرسد مهمترین اقدامی که کاندیداها میتوانند بکنند، کاهش قیمت ارز است، ️قیمت ارز باید شدیداً کاهش پیدا کند تا سرمایهگذاری صورت گیرد زیرا بدون سرمایهگذاری اصلاً امکان خلق شغل و ارزش افزوده و تولید وجود ندارد. بنابراین به نظر میرسد مهمترین اقدامی که دولت باید در همان گام نخست خود انجام دهد، کاهش شدید قیمت ارز بوده، سپس تقویت پول ملی و کاهش قیمت اقلام دیگر به ویژه قیمت کالاهای ارزی و بعد هم قیمت کالاهای داخلی را باید کاهش دهد.
در همین رابطه گفت و گویی با امیر هرتمنی، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه داشتیم که شرح آن را در زیر میخوانید:
با توجه به اینکه یکی از دلایل تورم، کسری بودجه عنوان شده است، و بر اساس اعلام رئیس مجلس که بودجه ۱۴۰۰ دو برابر شده است، دلیل این کار چه بوده و چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
این موضوع نشاندهنده تخصص نداشتن تصمیم گیرندگان است به طوری که متوجه تأثیرات اعمال خود نیستند، درست است که کشور ما در حالت رکودی است و معمولاً بر اساس چارچوبهای سیاستهای اقتصادی که در کتابها آمده است، دولت باید هزینههای خود را افزایش دهد تا رکود را از بین ببرد، اما این نظریات ارائه شده تا موتور اقتصاد را روشن کند و نباید دائماً از همین روش برای روشن نگه داشتن موتور اقتصاد استفاده کرد.
این کار، کسری بودجه را اضافه میکند، بنابراین حجم نقدینگی از میزان کنونی نیز فراتر رفته و امکان برنامهریزی برای اصلاحات اقتصادی را بین میبرد. همدل نبودن سران قوا، عدم احساس مسئولت آنها و نا آگاهی آنان نسبت به تصمیماتی که میگیرند میتواند از جمله دلایل این اتفاق باشد.
در طول سالهای اخیر همواره با افزایش قیمت دلار، قیمت کالاها نیز افزایش یافته است، اما پس از کاهش آن قیمت کالاها کاهش نیافته است، دلیل چسبندگی قیمتها چیست؟
اقتصاد ایران در طول ۴۰ سال مرتب با افزایش قیمت مواجه بوده و در ذهن افراد نهادینه شده که کالایی که قیمت آن افزایش یافته در ادامه کاهش قیمت نخواهد داشت. چنین ذهنیتی منجر به قدرت بخشیدن به چسبندگی قیمتها میشود.
علاوه بر این مردم ایران معمولاً در زمانهایی که قیمتها افزایشی است تمایل به خرید بیشتری دارند، بنابراین افرادی که هجوم آورده و در قیمتهای بالا خرید کرده اند حاضر نیستند داراییهایشان را با قیمت کمتر به فروش برسانند که این نیز مزید بر علت چسبندگی قیمتها است.
نوسانی بودن قیمت دلار به سرمایه گذار این احساس را میدهد که ریسک سرمایه گذاری در این اقتصاد بسیار زیاد است، بنابراین افراد وارد سرمایه گذاری نشده و پولهایشان را در بانکها سپرده گذاری میکنند تا بدون دردسر سود دریافت کنند.
در حالت کلی، مشکل اصلی اقتصاد ایران از نظر شما چیست و دولت بعد باید بر حل چه موضوعی تمرکز کند؟
در کشور ما برنامه جامعی برای کنترل اقتصاد و سپس بهسازی آن وجود ندارد. در ۴۰ سال گذشته گاهی مواضع سیاسی و گاهی مواضع اقتصادی در اولویت قرار گرفته است، اولویت بندی مسائل اقتصادی و سیاسی در ایران به موقع انجام نشده است. باید بین مواضع سیاسی و اقتصادی تعادل ایجاد شود اما عملکرد دولتها در این زمینه بسیار ضعیف بوده است.
ابتدا لازم است شرایط کسب و کار و اقتصاد کشور به عنوان اولویت در نظر گرفته شده و سپس مواضع کشور تعیین شود. به طراحیهای کوتاه و بلند مدت در زمینه اقتصادی نیاز داریم.
محاسباتی که سال ۹۷ انجام شد نشان داد اگر قیمت تعادلی دلار برای همه کالاها از ۱۴ هزار تومان رد میشد، ۸۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار میگرفتند، بنابراین اقتصاد ایران قابل پیش بینی است. اکنون اقتصاد ایران با مشکل رکود مواجه است. به رغم آنچه در کتابها آمده، دولت متولی رفع رکود نیست، لازم است تقاضای توده مردم تحلیل شود.
منابع مالی کشور در اختیار عدهای بسیار اندک قرار گرفته و باید باز توزیع شود، علاوه بر این لازم است، در آمدها باز توزیع و وضعیت اقتصادی تثبیت شود تا افرادی که در حال پس انداز هستند از آن صرفه نظر کنند. برای آنکه رکود برای همیشه برطرف شود، اقتصاد ایران به جراحی و باز توزیع درآمد، منابع و ثروت نیاز دارد.
باید قسمت طبقه متوسط مردم تقویت شود، سیاستها نیز بر اساس باز توزیع درآمدی و پولی باشد، همچنین به جای وامهای کلان، وامهای خرد پرداخت شود، اکنون با وجود افزایش قیمت وام مسکن مردم نمیتواند اقساط آنرا پرداخت کنند که نشاندهنده مشکلات معیشتی بخش زیادی از جامعه متوسط است.
علاوه بر این، لازم است یک سیستم تنظیم بازار دولتی کالاها را مجدداً و در مدت محدودی قیمت گذاری کند تا افزایش غیر قابل کنترل قیمتها تا حدودی کنترل شود، تثبیت نرخ ارز نیز یکی دیگر از کارهایی است که باید انجام شود. به کمک ساز و کار بازار میتوان نرخ ارز را در محدوده کمتر از ۲۰ هزار تومان تثبیت کرد.
افزایش دستمزدها نمیتواند در این شرایط مؤثر بوده و ممکن است مشکلاتی را نیز برای سالهای آینده ایجاد میکند، باید سعی کرد به جای افزایش دستمزدها تورم و قیمتها کاهش یابد. با انجام این کارها قیمت بسیاری از کالاها ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش مییابد. اصلاحات اقتصادی امکان پذیر است اما باید در قالب یک برنامه جامع انجام شود.
با وجود تحریم و هیجاناتی که هر بار در مذاکرات با آمریکا ایجاد میشود، آیا این اصلاحات اقتصادی شدنی است و یا ابتدا باید تحریمها رفع شده و سپس اقدامات لازم در راستای اصلاحات اقتصادی انجام شود؟
این دو کار باید همزمان انجام شود، با مذاکره، تبادل و.. میتوان شدت تأثیر تحریمها را به گونهای که تأثیرات منفی آن بر اقتصاد کشور، قابل تحمل باشد کاهش داد. علاوه بر این جو روانی جامعه با رفع تحریمها آرام شده و زمینه اثر بخشی اصلاحات بعدی را فراهم میکند.
مطالبه مردم از کاندیداها چه باید باشد؟ مطالبات غلطی همچون افزایش یارانهها چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
در کشورهایی که احزاب سیاسی در آن فعال است، آنچه نتیجه سیاستهای غلط بوده و مردم خواهان ان هستند، توسط احزاب در قالب سیاست به کانیدادها پیشنهاد میشود.
بهبود زندگی مطالبه مردم در شرایط کنونی است، اگر احزاب در ایران فعال بودند، سیاستهای اعلامی کاندیداها و کاربرد ان در بهبود شرایط زندگی مردم توسط آنها بررسی میشد، اما در شرایط کنونی و بدون حضور احزاب این مطالبه درقالب افزایش درآمد، یارانه و … توسط مردم مطرح میشود. مطالبه مردم نوعی مطالبه به حق است که با روش نادرست بیان میشود.
افزایش یارانهها تأثیر منفی دارد، در تمام کشورهای دنیا یارانه پرداخت میشود اما دولت آقای احمدی نژاد پرداخت یارانهها را زیر سوال برد. یارانه پرداخت میشود که مردم مجبور به پرداخت چندین برابر آن نباشند، پرداخت ۵۰۰ هزار تومان یارانه در هر ماه باعث میشود، تا سال آینده هر نفر پنج میلیون تومان ضرر کرده باشد. مطالبه افزایش یارانهها اشتباه استو به ضرر مردم است.
نظر شما