به گزارش خبرنگار ایمنا، «عدالت اجتماعی» و «اکوسیستم کارآفرینی» دو کلیدواژه سخنان و مواضع او در این نزدیک به چهار سال بود. از ابتدای شورای پنجم با همین رویکرد پا به عرصه تصمیمسازی در مدیریت شهری گذاشت و اکنون اگر از هرکدام یک از اعضای منتخب لیست امید که در شورای شهر در کنار او نشستند، پرسیده شود کدام یک از اهداف شورای پنجم را تحقق یافته میبینید و آن را مزیت این شورا میدانید، از ارتقای اکوسیستم کارآفرینی در شهر اصفهان به عنوان یکی از آنها سخن میگویند.
اگر اغراق نباشد، صفر تا صد این هدف را هم باید به نام او یعنی کوروش خسروی، رئیس مرکز پژوهشهای شورای شهر اصفهان بزنیم که البته هم شورا آن را همراهی کرد، هم شهرداری تمایل داشت پا به این عرصه بگذارد؛ عرصهای که خط پایان آن تبدیل شدن اصفهان به «شهر نوآوری» خواهد بود.
خسروی نماینده سازمان «عدالت و آزادی» در دوره پنجم شورای شهر اصفهان است که با حضور در دفتر خبرگزاری ایمنا، از آغاز فعالیتهای سیاسی خود تا مسیر عدالتخواهی که دنبال کرده و البته تفاوت نگاهی که به عدالت اجتماعی و فعالیت سیاسی اعضای شورای شهر دارد، میگوید. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
یکی از وجوهی که شما به آن شناخته میشوید، شخصیت سیاسی است که دارید و این هم به عضویت در حزب اصلاحطلب «عدالت و آزادی» که یک تشکل سیاسی و دانشگاهی است باز میگردد که از مؤسسان آن هم بودید. درباره شکلگیری این حزب و فعالیتی که در آن داشتهاید بگویید.
سال ۶۶ وارد دانشگاه و پس از آن در سال ۶۷ وارد فعالیتهای سیاسی شدم. به واسطه علاقهای که به دکتر شریعتی داشتم و انجمن اسلامی دانشجویان تنها تشکلی بود که در دفاع از شریعتی سینه سپر میکرد به عضویت آن درآمدم. نام بردن از شریعتی در آن زمان سخت بود و حتی منجر به زد و خورد میشد. اصلاً شاید چپ شدن و بعدها اصلاحطلب شدنم به علت علاقه وافری بود که به دکتر شریعتی داشتم.
با آنهایی که آن زمان فعالیت سیاسی متحدی داشتیم در دانشگاه جمع شدیم و ستاد آقای دکتر معین را در سال ۷۴ برای انتخابات مجلس تشکیل دادیم. این جمع بعضی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان بودند که بعدها به دفتر تحکیم وحدت معروف شد. یکی از معدود موفقیتهای ما در دهه ۷۰ هم همین رأی آوردن آقای معین با تلاش دانشجویان چپ بود. بعدها همان ستاد باقی ماند و نام کانون همبستگی پیروان خط امام (ره) را به خود گرفت اما وزارت کشور این نام را نپذیرفت تا اینکه نام «عدالت و آزادی» برای آن انتخاب شد و همزمان با آغاز دولت اصلاحات هم مجوز فعالیت گرفت.
اینکه حزب عدالت و آزادی تنها تشکل سیاسی کشور است که دفتر مرکزی آن در اصفهان قرار دارد را یک مزیت میدانید یا خیر؟
این موضوع را برای حزب مزیت نمیدانم چون اکثراً احزاب تمایل دارند نمایندگی احزاب تهران در شهرستانها باشند اما آن را برای شهر و استان یک مزیت میدانم. عدالت و آزادی تنها تشکل و حزب سیاسی ایران، چه اصلاحطلب چه اصولگرا است که دفتر مرکزی آن در خارج از تهران قرار دارد که باید مسئولان استان قدر این موقعیت را بدانند چون این سازمان تقریباً در ۱۶ استان کشور نمایندگی دارد که یک مزیت برای استان محسوب میشود.
حزب عدالت و آزادی نخبگان زیادی را در دل خود جای داده است، در این چهار سال آیا این افراد به عنوان مشاور یا مدیر در شهرداری منصوب شدند؟
عدالت و آزادی برعکس خیلی از احزاب که چند سال است تشکیل شدهاند یک تشکل قدیمی است که سابقه آن را گفتم به قبل از دولت اصلاحات بازمیگردد. این قدیمی بودن باعث شده که تعداد زیادی از اعضای حزب مدیر و کارمند سیستمهای مختلف به ویژه شهرداری باشند و طبیعی است که این افراد راحتتر بتوانند پستهای مدیریتی را اشغال کنند تا اینکه بخواهیم یک مدیر را از بیرون بیاوریم و سازمان بازرسی و قوانین از ورود آن فرد ممانعت کند؛ بدین سبب تعداد زیادی از اعضای عدالت و آزادی اکنون در پستهای مدیریت حضور دارند.
عدالت و آزادی در شورای پنجم دو نماینده داشت اما مهدی مقدری در میانه راه به دلیل محکومیت قضائی کنار گذاشته شد؛ آقای مقدری پس از آن گلایهای داشت که شورا پیگیر وضعیت او نبوده است، این گفته را قبول دارید؟ و اینکه رویکرد و مواضع او را تا چه حد برای عضویت در شورا مناسب میدانید؟
اولاً اینکه شورا آقای مقدری را رها نکرد و با هرچه در توان داشت پیگیر موضوع بود اما من گلایهای که به خود آقای مقدری داشتم این بود که فعالیتهای او مانند توییتهایی که میزد، نیاز به عضویت در شورای شهر نداشت و میتوانست به عنوان دبیرکل عدالت و آزادی هم آنها را ادامه دهد. وقتی من فرصتی در اختیارم گذاشته شده و مسئولیتی برای شهر به گردنم میگذارند باید از آن استفاده کنم.
اگر قرار بود آقای مقدری مواضعی درخصوص عضو شورای شهر یزد یا شیراز داشته باشد میتوانست بدون آنکه عضو شورا باشد هم آن را انجام دهد اما عضویت در شورای شهر فرصتی است که اگر صرف مواردی از این قبیل شود ازدست میرود. شاید من بتوانم وقتی که استاد دانشگاه و فعال سیاسی هستم این موارد را حتی تندتر ابراز کنم اما زمانی که در شورا هستم وظیفه دارم از ظرفیتی که آن پست در اختیار من گذاشته در راستای توسعه شهر و اصلاحات گام بردارم
میدانید که آقای فرزانه خو نماینده عدالت و آزادی در شورای اول بود که چهار سال تمام مطب نرفت و بهطور کامل در خدمت شورا بود. من و آقای مقدری دومین و سومین عضو شورای شهر هستیم که به شورای شهر راه یافتیم، غیر از چهرههای دیگر مانند خانم فخاری در تهران، آقای نادری در اراک و و خانم شمشیری در بوشهر که این دوره وارد شورا شدند بنابراین باید از این ظرفیت به نحو بهتری استفاده میشد.
درباره خودم باید بگویم اگر حتی دانشگاه و شهرک علمی تحقیقاتی نمیرفتم و فقط میرفتم در شورای شهر مینشستم و برای توسعه شهر تلاش میکردم باز هم نمیتوانستم بهطور کامل مسئولیتم را ایفا کنم بنابراین من چندان به آقای مقدری اجازه گلایه نمیدهم.
از مشغله کاری خود گفتید، در طول روز چقدر کار میکنید؟
به نظرم اگر بهطور متوسط ۱۰ ساعت در هر روز کار کنم تقریباً از برنامههایم عقب نمیافتم البته این ۱۰ ساعت در روز ساعات مفید است که با وجود جلسات و درگیریهای دیگر، خیلی سخت میتوان به آن رسید. با این وجود اگر بتوانم به ۷۰ ساعت کار هفتگی برسم، وقتی آخر هفته چک لیستم را چک میکنم میبینم که تقریباً همه کارهایی که میخواستم را انجام دادهام.
شما چهره نام آشنا در میان فعالان حوزه کارآفرینی هستید، چقدر ایدههای جوانان کارآفرین را به خدمت شهر گرفتید؟
خیلی از این ایدهها به خدمت شهر درآمد؛ در خصوص شهر خورشیدی بدون پشتوانه آنها نمیتوانستیم کاری کنیم، همپیمایی با همت استارت آپ ها انجام شد درحالی که همکارانم در مرکز پژوهشها همکاری نمیکردند و میگفتند این طرح جواب نمیدهد. کارآفرینان در تحقق صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر پشتوانه من بودند. ایده پارکینگ مکانیزه برای اصفهان وقتی مطرح شد که دیدم شرکتهای دانش بنیان آن را بومیسازی کردهاند بنابراین به این باور رسیدیم که در اصفهان میتوان پارکینگ مکانیزه داشت. فضای کار اشتراکی «هاب» با استقبال این شرکتها راهاندازی شد و وقتی قرار بود راهاندازی شود، گفتم که زیر یک سال این فضا پر میشود که البته اتفاق افتاد.
یقیناً مدیریت شهری هاب را برای افزایش فضای کار اشتراکی ایجاد کرده است اما چرا هزینهای که برای حضور استارت آپ ها در این فضا گرفته میشود به قدری بالاست که شاید در حد توان یک تیم نوپا نباشد؟
این محدودیتها را خود ما بهوجود آوردیم؛ وقتی قرار بود این فضا ایجاد شود، شهرداری میخواست آن را با یارانه واگذار کند که من مخالفت کردم چون نمیخواستم زمین بازی را به هم بزنیم. قرار است دهها فضای کار اشتراکی در اصفهان شکل بگیرد که اگر ما یکی از آنها را با یارانه ارائه دهیم، سایرین به شکست میخورند. کافی بود این یارانه داده شود تا دیگر فضاهای کار اشتراکی موجود در اصفهان نابود شود.
البته درست میگوئید، هزینه هاب بالاست اما این هزینه بهخاطر هزینههای بالاسری و جاری است که وجود دارد. این به این معنی نیست که برای تیمهای ضعیفتر راهحل نیست، آنها میتوانند در فضاهای دیگر مانند آنچه دانشگاه علوم پزشکی ایجاد کرده فعالیت کنند.
به فضای هاب که در جهان نما قرار دارد اشاره کردید، شاید این فضا اکنون فعال شده باشد اما جهان نما آن رونقی را که باید، پیدا نکرده است. من جهان نما را یک لکه سیاه در بافت مرکزی شهر میدانم که حقوق مکتسبه زیادی در آن ایجاد شده و حتی با وجود گذر چند سال، همچنان گره بزرگ شهر محسوب میشد. آیا کار دیگری برای گره گشایی از چالش ارگ جهان نما در شورای پنجم انجام شد؟
میدانید که خیلی از گرههای کور شهر در این دوره شورای شهر باز شد اما خاصه در رابطه با ارگ جهان نما معتقدم خیلی جای کار داشت و هنوز هم دارد. ایده اولیه برای جهان نما همین هاب بود تا هم یک فضای کارآفرینی به شهر اضافه کرده باشیم هم تردد در جهان نما افزایش یابد؛ البته قرار بود دورههای آموزشی هم در آن برگزار شود که بهخاطر کرونا میسر نشد.
همچنین قرار بود بخشهای تجاری در هاب که تحت مالکیت شهرداری هستند با نرخ واقعی به شهرک علمی تحقیقاتی داده شود تا مرکز رشد مدیریت شهری دایر شود اما به دلیل تعللی که در این خصوص وجود داشت، شهرک در آخرین لحظات منصرف شد که اگر این اتفاق میافتاد میتوانست جهان نما را به طور واقعی رونق ببخشد.
از طرفی یک اقدام خوبی که در این دوره شد این بود که هتل جهان نما که مشرف به میدان امام حسین (ع) است و طی یک تصمیم غلط به بنیاد تعاون ناجا واگذار شده بود، پس گرفته شد که گام خیلی بزرگی بود. بعد از آن شهرداری میتوانست این بخش را به سمت هتل شدن برده و هر تصمیمی که میخواهد در خصوص آن بگیرد. حتی یک شرکت قطری قرار بود هتل پنج ستاره در آن ایجاد کند که طراحی آن هم انجام شد اما زمان اجرا به تحریمهای ترامپ و بعد از آن شیوع کرونا خورد. مطمئناً اگر این سرمایهگذاری میشد، یک اتفاق بزرگ در جهان نما میافتاد.
در میان حرفهایتان گفتید که همکارانتان در مرکز پژوهشها برای اجرای بعضی طرحها مقاومت میکردند، چقدر توانستید این مرکز را از ساختار سنتی به سمت ایدههای خلاقانه حرکت دهید؟
اگر از من میپرسید، میگویم کارهای زیادی شد ولی چندان پسندیده نیست که از خود تعریف کنم؛ با این وجود هم پرسنلی که در مرکز حضور داشتند هم آنهایی که بعد اضافه شدند، افراد خوش فکری هستند و اگر اتفاقاتی توسط مرکز پژوهشها انجام شده حاصل تلاش آنها بوده است.
یکی از انتقاداتی که میتوان به شورای شهر کرد این است که حجم زیادی از آر اف پی (درخواست برای ارائه پیشنهاد) پژوهش به صحن شورا آمد و تصویب شد؛ درحالی که به پایان دوره پنجم نزدیک میشویم و ممکن است این پژوهشها نیز در دوره بعدی به ثمر بنشینند. آنگونه که سابقا تجربه داشتهایم، چنین پژوهشهایی صرفاً در قفسهها باقی مانده و خاک خواهند خورد، آیا مصوبات اخیر شورای شهر یک سرمایهسوزی نیست؟
در بعضی موارد خیر؛ بهطور مثال پژوهش مربوط به منشأ آلایندگی اصفهان در دوره قبل شکل گرفت و در این دوره استفاده شد که هماکنون کارشناسان مرکز پژوهشها روی آن کار میکنند اما در بعضی از پژوهشها وقتی آر اف پی و پروپوزال آن ارائه میشد، میدیدیم که اصلاً برای خاک خوردن طراحی شده است. با این وجود تلاش شد رد کاربست آر اف پی هر پژوهشی مشهود باشد بهطور مثال فرایند آر اف پی پژوهش مربوط به جمعآوری آبهای سطحی که چندی پیش در شورا تصویب شد، حدود یک سال به طول انجامیده بود که بعید میدانم پژوهشی در ایران چنین زمانی را صرف آر اف پی کند.
وقتی این آر اف پی آمد آنقدر جامع بود که وقتی جزئیات آن را پرسیدم معلوم شد از مدیریت بحران استانداری، دانشگاه صنعتی، معاونت خدمات شهری و مدیریت بحران شهرداری روی آن کار شده و یک سال زمان برده است. بله درست است که شاید نتیجه این پژوهش به دوره پنجم نرسد اما وقتی این نتایج ارائه شود یقیناً اتفاق بزرگی رخ خواهد داد.
در مواضعی که به عنوان عضو شورای شهر داشتید مواردی از قبیل فرصتهای خلق ثروت»، «شهر نوآوری»، «تعاونی زمین و مسکن» و «صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر» چند مفهومی بود که روی آن تمرکز ویژه داشتید، بهطور کلی میتوان همه آنها را در راستای تحقق عدالت و ارتقای اکوسیستم کارآفرینی دانست. این موارد تا چه اندازه دغدغه قدیمی شما بود و کدامیک بعدها اضافه شد؟
عدالت اجتماعی یعنی برابری فرصتهای خلق ثروت؛ من اصلاً به برابری در ثروت اعتقاد ندارم چون منجر به همان شکستی میشود که بلوک شرق خورد اما برابری در فرصتهای خلق ثروت باید محقق شود. اگر در جامعه فرصتها برابر باشد و من استفاده نکردم خودم مقصر هستم اما اکنون برای خیلی از جوانان فرصت خلق ثروت صرفاً پیک موتوری شدن است درحالی که یک جوان دیگر با همان شرایط سنی و ضریب هوشی و هیجانی، امکان صادرات و واردات و ساختمانسازی دارد.
برابری فرصتهای خلق ثروت جلوی بیعدالتی اجتماعی را میگیرد. من در اولین رویداد «تد» که سال ۹۳ در اصفهان برگزار شد این موضوع را مطرح کردم و فکر میکنم تا پایان عمر هم با آن درگیر هستم. حتی وقتی هم قرار بود نام «عدالت و آزادی» را انتخاب کنیم، یکی از افرادی که بر مفهوم عدالت تاکید میکرد من بودم.
البته عدالت از این منظر که گفتم، نه اینکه در جامعه پول بپاشیم و یارانه بدهیم یا دیگر کارهای پوپولیستی که میدانید. معتقدم فرصتهای خلق ثروت باید مانند نور خورشید پخش شود، حال یک نفر فقط از آن گرم میشود و فرد دیگر ذرهبین میگیرد و از آن استفاده دیگری میکند.
اکوسیستم کارآفرینی را هم از چند سال قبل شروع کرده بودم و وقتی به شورا آمدم این موارد که گفتید را دنبال کردم. مفهوم عدالت اجتماعی را از شورا هم بیرون بروم ادامه خواهم داد اما مدیریت اکوسیستم یقیناً ابزاری میخواهد که در توان عضو شورای شهر است؛ اگر قسمت باشد و در شورا باشم، آن را ادامه میدهم.
کار زمین ماندهای هم در این خصوص بود؟
بله همین صندوق زمین و ساختمان بود که بدون نتیجه باقی ماند.
تا چه اندازه شورای پنجم را در کلیات اصلاحطلبی و وعدههایی که داد سربلند دیدید و چه نمرهای به عملکرد آن میدهید؟
اگر بخواهم از ۲۰ نمره بدهم و سخت گیر باشیم ۱۲ اما اگر دست و دلباز باشم ۱۴ میدهم.
این نمره کم نیست؟
نه؛ ۱۲ نمره قبولی است. به نظرم شورای پنجم نمره قبولی میگیرد چون اگر عملکرد خوبی نداشت میتوانست زیر ۱۰ شود. در این دوره خیلی کارهای خوبی انجام شد؛ مترو پیشرفت خوبی داشت، رینگ چهارم ترافیکی اجرا شد و مجموعه نمایشگاههای بینالمللی به سرانجام رسید.
یکی از اتفاقات مهم تحقق انضباط مالی با تلاش شهردار و معاون مالی بود چون یکی از موضوعاتی که ابتدای شورا با آن روبهرو بودیم، بدهیهای وحشتناک دوره قبل بود و تا چند ماه من و دیگر اعضای شورا جواب طلبکار و پیمانکارانی که برای شهرداری کار کرده بودند را میدادیم اما اکنون با وجود آنکه پروژهها بیشتر شده، اصلاً چنین مراجعانی نداریم. البته تأخیر وجود دارد ولی ظرف چند ماه تسویه میشود درحالی که قبلاً پرونده طلبکاران تا چند سال ادامه داشت. با این حال به نظرم اگر تمرکز خود را روی موضوعات خاص بیشتر میکردیم و زمینه مشارکت مردم بیشتر میشد، این نمره میتوانست تا ۱۶ یا ۱۷ هم بالا برود.
گفتوگو از علی یگانهنسب، خبرنگار شهری ایمنا
نظر شما