به گزارش خبرنگار ایمنا، افشین حبیب زاده در جلسه امروز (یکشنبه) شورای شهر تهران در نطق پیش از دستور خود در سخنانی خطاب به رئیسجمهور آینده، درباره سرگذشت فقر در چهار دهه گذشته و ضرورتهای رسیدگی به آن در آینده، اظهار کرد: داستان فقر در کشور ما داستانی سیاسی است، نه اقتصادی، فقر و تورم و گرانی و رکود و بیکاری معلول روابط سیاسی صاحبان منافع خاص و تصورات نادرست تصمیمگیرانی است که اغلب بیهیچ پشتوانهای از دانش سیاست و اقتصاد و تاریخ و جامعهشناسی و حقوق، بر کرسیهای سیاستگذاری و قانونگذاری تکیه میزنند.
وی ادامه داد: اکنون ۴۲ سال پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، ما ماندهایم و جامعهای که هر روز بیشتر در باتلاق فقر فرو میرود، فقرایی که روزگارشان آنقدر تیره است که چشمی به آینده ندارند، طبقه متوسطی که با شتابی باورنکردنی فرومیریزد و به خیل فقرا و فرودستان میپیوندد، صنعتگران و کارآفرینانی که سرمایههای خود را بر باد میبینند و نه امکان و نه انگیزه چندانی برای سرمایهگذاری بلندمدت در بخش تولید دارند.
نایب رئیس کمیسیون عمران، حمل و نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه زمانی که انقلاب کردیم فقر و بیداد بود، اما تا سالها بعد از آن، هنوز توش و توان آن را داشتیم که به آینده بنگریم، برخیزیم و در سیمای آیندهای که برمیساختیم، جامعهای بر مدار عدالت و صلح و رفاه را تصور کنیم، اظهار کرد: اکنون آنقدر در امروز گرفتاریم که از نگاه به آینده میهراسیم. پدر و مادری که در نان شب سفره فرزندانشان ماندهاند، هزینه مدرسه و قلم و دفتر را ندارند، در هراس سر ماه هستند که اجاره خانه را تأمین کنند، امنیت شغلی و اطمینانی از درآمد و اشتغال ندارند؛ برای آنها آینده کابوسی است که باید از آن فرار کرد. سرنوشت این انبوه خانوادههای فقیر و فرودست، در این منجلاب اقتصادی که هیچ نقطهای از آیندهاش معلوم نیست، چه خواهد شد؟
وی گفت: میخواستیم دنیا و آخرتمان آباد شود، اما هنوز معنای واقعی سخن امیرالمومنین (ع) را نمیدانستیم که از دری که فقر وارد شود، از در دیگر ایمان بیرون میرود. چهار دهه زمانی کافیست تا آموخته باشیم دنیا را با عقل و کاردانی و تخصص و علم در کنار همراهی و مشارکت مردم باید ساخت. اگر میخواهیم آخرت مردم را آباد کنیم، همان قدر کافی است که دنیای آنها را ویران نکنیم. این مردم آنقدر آگاه و ریشهدار و نجیب هستند که برای حفظ ایمان خود نیازمند شحنه و زور نباشند.
حبیب زاده با بیان این که اکنون که وارد گام دوم انقلاب میشویم، باید پرسید رئیس جمهور بعدی چگونه میخواهد با ابرچالشهای اقتصادی مانند فقر و تورم و بیکاری مواجه شود، ادامه داد: تا اینجا صداها و وعدههایی که میشنویم همه تکرار شعارهای بیپایه و پرفریب سابق است که خلاصه میشود در پخش و توزیع منابع و پول. یکی میخواهد وام ۵۰۰ میلیون تومانی به زوجهای جوان بدهد، آن یکی یارانه ۴۵۰ هزار تومانی. انگار آمدهاند رأی مردم را به نرخ روز پیشخرید کنند.
وی ادامه داد: سیاستمداری که کاردان و دلسوز و میهنپرست باشد، پا روی وجدان و شرافت و عقل نگذاشته و رو به مردم حقیقت را میگوید. میگوید نه پولی در بساط است که دولت بخواهد وعده پوچ بدهد، نه اساساً دولت کارخانه چاپ و توزیع پول است. صلاح مُلک و ملّت هم در این فریبکاریها و مخارج هزینهزا نیست. باید اول ثروت تولید شود و دخلی باشد که بتوان از محل آن خرج کرد.
حبیب زاده تصریح کرد: زمانی پول نفت فراوان بود، و سیاستمدار نالایق بهجای آنکه درآمد نفت را برای آیندگان ذخیره یا برای توسعه ساختار اقتصادی کشور سرمایهگذاری کند، همه را بر باد داد. امروز از آن پول نفت هم خبری نیست.
وی گفت: رئیس جمهور بعدی قرار است سکان اقتصادی کشور را به سوی رشد اقتصادی، رونق کارخانهها، توسعه و تنوع ترکیب تولیدات صنعتی، افزایش تجارت و گسترش بخش خصوصی مولد و آزاد بگرداند، یا میخواهد فرمان سیاستهای اقتصادی کشور را به ذهنهای خام و رویازدهای بسپارد که پیکر نحیف اقتصاد کشور را قربانی مبارزه با دشمنان خیالی داخلی و خارجی میکنند و دون کیشوتوار به جنگ غولهای خودساختهای تحت نام لیبرالها و نئولیبرالها و راستها و چپها و غیره میروند؟
عضو شورای شهر تهران افزود: قرار است دولت در حوزههای مولّد برای رشد صنعتی و مشاغل پایدار و افزایش تجارت محصولات سرمایهگذاری کند، یا باز با دستاویز به ایده شکستخورده «مسکن به عنوان پیشران اقتصاد»، سرمایه عظیمی از کشور را خرج منافع انبوهسازان و ساختوساز کند تا کالایی غیرقابل تجارت تولید شود و باز مانند سابق، نقدینگی در خانههای خالی یا مالها و مگامالها حبس شود و سرانجام مشاغل پایداری هم ایجاد نشود؟
وی گفت: قرار است سیاست خارجی کشور را به سود توسعه اقتصادی و رهایی مردم بهویژه فقرا از رنج و گرفتاری تنظیم کنیم، یا باز به آتش دشمنیهای بیثمر بدمیم؟ خلاصه بگویم قرار است به آینده ایران بیندیشیم، یا به سال ۸۴ بازگردیم؟
نظر شما