آقای وزیر، کولرگازی گاز مصرف نمی‌کند برق مصرف می‌کند!

به راستی چه حکایتی است، که رئیس جمهور و آقایان دولت‌ها، بعد از هر ۸ سال که بر مراد خود سوار بوده و تاخته‌اند، به‌جای اصول مملکت‌داری و نقد مدیریتی خودشان و نگاه به مدیران تعیین شده دوروبرشان، فرمان لعن و نفرین به این داخلی و آن خارجی را صادر و تازه ملت را هم به فراخوان ملی نفرین کردن دعوت می‌کنند.

به گزارش ایمنا، روزنامه صمت نوشت:

رئیس برق گفته برق زیاد مصرف نکنید، خاموشی در راه است.

رئیس گاز گفته گاز ندهید؛ یعنی گاز مصرف نکنید.

رئیس کشاورزی گفته خشکسالی است، مواظب باشید.

رئیس آب گفته مصرف آب زیاد شده، کمتر مصرف کنید.

رئیس شهر گفته ماشین به خیابان نیاورید، ترافیک می‌شود.

رئیس بنزین گفته با بنزین ارزان دوردور نکنید.

رئیس محیط زیست گفته وضعیت آب‌وهوا خطرناک شده است.

خلاصه وضعیت عجیبی است، هرچه رئیس داریم که ماشاالله تعدادشان هم یکی و دوتا و صدتا و هزارتا هم نیست، دستوری به ما مردم می‌دهند و به قول همین مردم کوچه و بازار، نمیدونیم با این‌همه دستور چیکار کنیم؟

دستمونو بشوریم، وزیر نیرو ناراحت می‌شود، نشوریم، وزیر بهداشت ناراحت می‌شود، بمونیم خونه، وزیر اقتصاد ناراحت می‌شود، برویم بیرون، کادر درمان ناراحت می‌شوند، زنده بمونیم، شهرداری ناراحت می‌شود، بمیریم، کادر بهشت زهرا ناراحت می‌شوند.

یکی بگه ما مردم چیکار کنیم؟

البته ریاست جمهوری محترم فرمودند: مردم برای کمبود و مشکلات در کشور اگر می‌خواهند لعن و نفرین کنند، آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است. کسی آدرس اشتباه به آنها ندهد. پس به قول یکی از این نویسندگان دنیای مجازی که دوستان برایم ارسال کرده‌اند: الهی که کاخ سفید در آتش بسوزه و به خاکستر تبدیل بشه، الهی ترامپ به روز سیاه بشینه، الهی جارد کوشنر جیز جگر بزنه، الهی پمپئو به اجدادش در گورستان کانزاس ملحق بشه، الهی هر چه درد و بال در این دنیاست بیفته به جون من و چین، الهی آتش به قبر بابای الیوت آبرامز بباره، الهی برایان هوک گوربه گور بشه، الهی هیچکدامشون یه روز خوش به عمرشون نبینند، الهی یک قطره آب خوش از گلوشون پایین نره، الهی بیخانمان بشن و در متروهای واشنگتن و نیویورک گدایی کنن، الهی در مترو تهران دستفروشی کنند، الهی الهی...

حالا آقای دولت راضی شدید یا اینکه باید نفرین‌ها را ادامه بدهیم؟

خب، حالا این لعن و نفرین‌ها، چه مشکلی از» کمبودها و مشکلات «کشور حل می‌کند؟ آیا این شد سیاست؟ این شد ِ تدبیر؟ این شد نحوه درست اداره یک مملکت؟ این شد شیوه مدیریت عالی؟ این شد طرز ریاست جمهوری در قرن ۲۱؟ این شد برنامه توسعه؟ این شد رهایی جوانان از اسارت بیکاری؟

این شد ایجاد اشتغال؟ این شد تولید؟ این شد بهبود کیفیت زندگی؟ این شد سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی؟ این شد حفظ محیط زیست؟ این شد تعامل سازنده با دنیا؟ این شد بازی پیچیده در یک دنیای بهم پیوسته؟ این شد تأمین منافع ملی در صحنه بین‌المللی؟ این شد آب و برق و گاز ارزان؟ این شد پاسخ بی‌برنامگی؟ این شد خاموش‌های چندساعته در تابستان سال ۱۴۰۰؟ این شد پاسخ تورم و گرانی و نان و پنیر و پیاز؟ این شد جواب صف‌های مرغ و دانه جوجه؟ این شد اعتراض کارگرانی که حقوق دریافت نمی‌کنند؟

این شد گرانی کاغذ مطبوعات به کیلویی ۲۰ هزار تومان؟ این شد ارزهای ۴۲۰۰ تومانی که دوستان اتاق‌های خصوصیتان گرفته‌اند و یک آب خنک هم رویش خورده‌اند و برنمی‌گردانند؟ این شد شعارهای انتخاباتی که اقتصاد را برایتان چنین و چنان می‌کنیم؟ این شد صفرهایی که از پول ملی کمرنگ و کمرنگ‌تر شده؟ این شد وضعیتی که هنوز هم حاضر نیستید به خاطر آن، یک عذرخواهی صادقانه با مردم داشته باشید؟

در شرایطی که همه کشورهای دنیا می‌کوشند در رقابت‌های تنگاتنگ و نفس‌گیر اقتصادی و تکنولوژی، گوی سبقت را از هم بربایند و گامی به جلو بردارند و به فکر منافع ملی خودشان باشند و در کار خلق اندیشه و تولید تالش کنند و رفاه نسبی و خوب برای مردمشان فراهم کنند، به ما دستور می‌دهید که کاخ سفید را در اونور دنیا لعن و نفرین کنیم؟

حفظ و نگهداری از آب و نعمت‌های فراوان خدادادی در این سرزمین، وظیفه وزیر نیرو و نفت و کشاورزی و امثالهم است، نه کاخ سفید.

به راستی این چه حکایتی است، که رئیس جمهور و آقایان دولت‌ها، بعد از هر ۸ سال که بر مراد خود سوار بوده و تاخته‌اند، به‌جای اصول مملکت‌داری و نقد مدیریتی خودشان و نگاه به مدیران تعیین شده دوروبرشان، فرمان لعن و نفرین به این داخلی و آن خارجی را صادر و تازه ملت را هم به فراخوان ملی نفرین کردن دعوت می‌کنند.

آقای دولت، ظاهراً ما چه نفت بفروشیم، چه نفت نفروشیم که هر دو وضعیت را در دو دولت اخیر تجربه کردیم، بازهم خزانه‌مان خالی است و بر سفره مردم بوی نفت نمی‌آید.

آقای دولت، چه باران ببارد و چه رحمت الهی نبارد، ما آب و برق نداریم، سیل و ویرانی داریم.

آقای دولت، مردم از مقامات، دانش مدیریت می‌خواهند، کسی که بلد باشد در وضعیت موجود و با همین شرایط و با توجه به همه جوانب و گرفتاری‌ها و تحریم و هزار مشکل موجود، سازمان و وزارتخانه‌ای که مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرد، اداره کند.

مردم دانش مدیریت را از مدیر انتظار دارند، اما وقتی بالاترین مقام مدیریت برق کشور در مصاحبه‌های خودش می‌گوید که باید کاری کنیم کولرهای گازی، گاز کمتری مصرف کنند و برقی بشوند، با چنین فرمایشی تصورمان از دانش تخصصی مدیریت چه خواهد شد؟

ما که گفتیم حتماً شوخی است و بالاخره یک نفر حتماً دور و بر ایشان پیدا می‌شود که درگوشی به ایشان بگوید: آقای دکتر مهندس، کولرگازی، فقط اسمش گازی است و گاز مصرف نمی‌کند، برق مصرف می‌کند.

کد خبر 496845

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.