به گزارش خبرنگار ایمنا، پیش از شروع ثبت نام کاندیداها برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، گمانه زنیها برای کاندیداهای دو جناح، ساده و قابل پیشبینی بود؛ اما تعدد ثبت نام چهرههای شاخص بخصوص در جناح اصولگرا، شوک بزرگی را به جامعه وارد کرد.
سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، ابراهیم رئیسی، محسن قاضی زاده هاشمی، محسن رضایی، حسین دهقان و رستم قاسمی از جمله چهرههای شاخص اصولگرایی بودند که برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند؛ ثبت نامهایی که پیش از این انتظار نمیرفت و همه معتقد بودند که این افراد بر روی رئیسی اجماع میکنند؛ البته روز گذشته رستم قاسمی و حسین دهقان در حمایت سید ابراهیم رئیسی از ادامه رقابتهای انتخاباتی انصراف دادند.
تعدد کاندیدای دو جریان اصلی سیاسی کشور برای انتخابات ۱۴۰۰ اتفاق منحصر به فردی نیست، بلکه این موضوع در تاریخ سیاسی کشور مسبوق به سابقه است. نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از جمله رقابتهای سیاسی بود که به دلیل تعدد کاندیداهای طیفهای مختلف سیاسی و مشکلات و شکافهای داخلی جناحها، جناح راست و چپ نتوانستند به اجماع رسیده و از فرد خاصی حمایت کنند.
فعالیتهای سیاسی احزاب دو جریان اصلی کشور از زمستان سال ۸۳ شروع و موضع گیریهای نامزدهای احتمالی باعث گرم شدن فضای سیاسی کشور و ترغیب چهرههای شاخص برای حضور در انتخابات شد.
در دی ماه سال ۸۳، مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده با حمایت جبهه دوم خرداد آمادگی خود برای شرکت در انتخابات ۸۴ را اعلام کردند و مجمع روحانیون مبارز نیز بلافاصله به حمایت از کاندیداتوری مهدی کروبی در کارزار انتخابات پرداخت و از طرف دیگر اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در بهمن ماه همان سال حضورش در انتخابات را منوط به دعوت جامعه نخبگان از وی دانست.
جناح اصولگرا هم که با توجه به حواشی اصلاح طلبان مجلس ششم، خود را پیروز کارزار انتخابات تلقی میکرد با تعدد کاندیدا مواجهه شد و در نهایت تلاش کرد با تشکیل شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بر روی یک نامزد اجماع کند که سرانجام در ابتدای اردیبهشت ماه سال ۸۴، علی لاریجانی را به عنوان کاندیدای نهایی خود معرفی کرد.
در دوم خرداد ماه سال ۸۴ شورای نگهبان صلاحیت محمود احمدی نژاد، علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی، مهدی کروبی و مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان کاندیداهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری احراز کرد. پس از اعلام نتایج تعیین صلاحیت نامزدیهای ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان و رد صلاحیت مصطفی معین و مهرعلیزاده، شوک بزرگ انتخابات رخ داد که منجر به درخواست مرحوم هاشمی رفسنجانی از شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت این دو چهره شد.
فردای آن رو غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم نیز در نامهای خطاب به مقام معظم رهبری خواستار تجدیدنظر شورای نگهبان در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخاب ریاست جمهوری شد. حضرت آیتالله خامنهای در پی این نامه، نامهای خطاب به دبیر شورای نگهبان نوشته و فرمودند که نسبت به اعلام صلاحیت آقایان معین و مهرعلیزاده تجدید نظر صورت بگیرد که نهایتاً شورای نگهبان صلاحیت این دو نامزد را تأیید کرد و جمعاً تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری دوره نهم به هشت نفر رسید.
علیرغم هشدار بزرگان جبهه اصلاح طلب نسبت به تعدد کاندیداها، هیچیک از آنها حاضر به انصراف از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نشدند و نهایتاً با پایان شمارش آرا در ساعات آغازین روز ۲۸ خرداد سال ۱۳۸۴، پیش بینی اکثر تحلیلگران و نظرسنجیها نادرست از کار درآمد و انتخابات میان محمود احمدینژاد و مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی به مرحله دوم کشیده شد و نهایتاً محمود احمدی نژاد توانست با کسب بیش از ۵۰ درصد آرا در مرحله دوم پیروز نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شود.
اگر اصلاح طلبان در سال ۸۴، روی یک نامزد اجماع میکردند، یا در همان مرحله اول پیروز میشدند یا دست کم به جای احمدی نژاد، یک نامزد اصلاح طلب به مرحله دوم برای رقابت با هاشمی راه مییافت.
اکنون در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، اصولگرایان با وضعیتی مشابه اصلاح طلبان در انتخابات ۸۴ مواجهه هستند با این تفاوت که امروز جریان اصولگرا مضاف بر تعدد کاندیدا با تعدد شورایهای هماهنگی مختلف از شورای ائتلاف گرفته تا شورای وحدت روبهرو است. مسئله قابل توجه در جریان اصولگرایان این بود که علیرغم ادعای چهرههای شاخص این جریان مبنی بر اجماع بر روی رئیسی، ۲۵ اردیبهشت ماه با ثبت نام چهرههای شاخص این جناح در انتخابات ریاست جمهوری همه آن اجماعها شکسته شد.
از طرف دیگر به نظر میرسد اصولگرایان در تلاش هستند تا استراتژی روشنی در انتخابات ریاست جمهوری در پیش بگیرند تا بتوانند فضا را برای جولان انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی مهیا کنند. بر همین اساس است که تحلیلهای انتخاباتی طی روزهای جاری بر این موضوع تاکید داشت که آمدن سعید جلیلی به میدان رقابت آن هم در شرایطی که به نظر میرسید با کاندیداتوری رئیسی از حضور در انتخابات انصراف دهد، تنها با هدف ایفای نقش «کاندیدای پوششی» است؛ گزارهای که میتوان صحت آن را در اظهارات برخی اصولگرایان دید؛ چنانچه مهدی چمران میگوید: «ما باید از یک نفر حمایت کنیم، اما رئیسی نباید تنها باشد و باید یک تیم باشد تا بتواند به رئیس جمهوری برود.»
حدادعادل هم در بیانیه انتخاباتی که منتشر کرد بر همین نکته انگشت گذاشت و گفت که «همچنان که آیتالله رئیسی خود نیز اظهار داشتهاند حضور ایشان نهتنها به معنی نفی حضور دیگر نامزدهای جبهه انقلاب در این مرحله از انتخابات نیست بلکه ثبت نام چهرههای موجه میتواند در عین افزایش مشارکت موجب همافزایی و تقویت جبهه انقلاب باشد.»
در حال حاضر کمتر از یک ماه دیگر به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران فرصت باقی است و با انتشار اخبار غیر موثق در مورد لیست نهایی افراد تأیید صلاحیت شده، گمانه زنیها در مورد کاندیدای نهایی اصولگرایان سخت و هیچکس نمیتواند کاندیدای نهایی آنها برای روز انتخابات را پیشبینی کند، اما تجربه نشان داده که هر جریانی به سمت تعدد کاندیداها برود با شکست در انتخابات روبهرو خواهد شد.
نظر شما