به گزارش ایمنا و بر اساس یادداشتی از «شیرین السادات تابش» کارشناس برنامهریزی و ارزیابی عملکرد شهرداری اصفهان، با تهیه این طرحها و برنامهها، ادبیات، برنامهریزی در شهر اصفهان نسبت به دیگر شهرهای کشور از غنای کم نظیری برخوردار شده و تجارب ارزشمندی در این خصوص گردآوری شده است.
اولین طرح توسعهای شهر اصفهان در مقطع خاصی از تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور یعنی در سالهای نخستین پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تهیه شد. این طرح که با نام طرح جامع کوکس (مصوب ۱۳۳۸) شناخته میشود، عمدتاً ایجاد تحولات کالبدی در شهر را دنبال میکرد.
گرچه طرح کوکس پس از گذشت یک دهه از تصویب و با مطرح شدن طرح دیگری با نام «طرح جامع ارگانیک» اعتبار قانونی خود را از دست داد و نتوانست به طور کامل اجرایی شود؛ با این حال، تأثیرات مشخص خود را در انتظام کالبدی شهر از طریق اجرای برخی پروژهها به طور مستقیم و از طریق نفوذ بر ایدهها و برنامهریزی طرحهای بعدی به طور غیرمستقیم برجای گذاشت؛ به عنوان مثال از مجموع خیابانهای پیشنهادی طرح کوکس، خیابان ولیعصر به صورت کامل و خیابانهای شمس آبادی، آذر، اردیبهشت و ملک به صورت دگرگون شده در زمان معتبر بودن طرح به اجرا درآمد و سایر خیابانهای پیشنهادی در این طرح نظیر خیابانهای شیخ صدوق شمالی، دقیقی و شریعتی در سالهای پس از انقلاب اجرایی شد.
عملی شدن برخی خیابانهای پیشنهادی طرح پس از فاصله زمانی نزدیک به ۲۰ سال، دلیل بر تشخیص صحیح صورت گرفته و از وضعیت شهر از جنبه کالبدی است؛ گرچه برخی پیشنهادهای مطرح شده در طرح جامع کوکس به ویژه استانداردهای در نظر گرفته شده برای خدمات رفاهی در شهر با واقعیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه آن روز اصفهان هماهنگ نبود؛ اما به عنوان اولین تجربه در تهیه طرحهای توسعه شهری توانست تجارب بی نظیری را به سیستم برنامهریزی شهری در اصفهان اضافه کند.
پس از آن، طرح جامع ارگانیک (مصوب سال ۱۳۵۳) مطرح شد؛ این طرح که همزمان با صنعتی شدن اصفهان و افزایش جمعیت قابل توجه به این شهر تهیه شد، گسترش پیوسته شهر در حدود هشت هزار هکتار و به طور عمده در سمت شمال و شمال غرب را دنبال میکرد.
همچنین ایجاد یک شبکه گسترده از خیابانهای جدید شطرنجی برای پاسخگویی به سلطه اتومبیل در شهر از دیگر پروژههای این طرح بود.
گرچه روح حاکم بر تفکر برنامهریزی در طرح جامع ارگانیک نیز همچون سایر طرحهای متداول آن روزگار، کالبدی بود و درک و برداشت مناسبی از شهر به مثابه یک موجود زنده و متأثر از محیط پیرامونی آن در این طرح وجود نداشت، اما تدوین کنندگان آن کوشیده بودند تا حدودی برای اسکان جمعیت رو به رشد شهر و کالبد لگام گسیخته آن توسعهای برنامهریزی شده بیندیشند.
طرح جامع بعدی شهر اصفهان به سال ۱۳۶۷ برمیگردد که با قطع بیبرنامه و پیش بینی نشده کمکهای دولت به شهرداری و اعلام استقلال مالی این نهاد، همزمان شد و کسب درآمد برای اداره شهر به هر قیمت و هر روش ممکن، کار را به فروش تراکم کشاند.
پس از آن تنها طرح تفصیلی اصفهان در سالهای ۱۳۷۲-۱۳۷۵ تهیه شد. گفتگو با دست اندرکاران، کارشناسان و آگاهان روند تهیه طرحهای جامع و تفصیلی در اصفهان، انبوهی از دلیلها و توجیهها را برای اجرایی نشدن کامل آن به دست میدهد که شنیدنی و در خور بررسی است؛ اما با وجود همه کوششها و صرف نظر از محدودیتهای اجرایی و منابع مالی، مشکلات غالب بر تهیه طرحهای جامع حتی در زمینه محتوایی در این طرحها کاملاً مشهود است.
در همین سالها بود که شهرداری اصفهان با توجه به مأموریت خود در ارائه خدمات به شهروندان و با استناد به ماده ۱۵ قانون نوسازی و عمران شهری، تهیه برنامههای توسعهای برای شهر را در دستور کار خود قرار داد.
«برنامه اصفهان +۲۲» نخستین برنامه از سری برنامههای پنج ساله شهرداری بود که در آن اجرای ۲۲ پروژه شاخص شهری از قبیل احداث کتابخانه مرکزی شهرداری، باغ گلها، کمربند سبز، رینگ ترافیکی درون شهری و… برنامهریزی شده بود و بنا داشت مقدمات ایجاد شهری سالم و با طراوت را که تمام مظاهر زیستی را در برداشته باشد، فراهم آورد.
گنجینهای بینظیر از تجربیات تدوین طرحها و برنامه های شهری در اصفهان
هرچند تعدادی از پروژههای این برنامه به اجرا درنیامد و تکمیل و احداث آنها به برنامه پنج ساله دوم (اصفهان ۸۵) موکول شد، لیکن برنامه اصفهان +۲۲ به گفته بسیاری از صاحب نظران مدیریت شهری، سرآغاز برنامهریزی و مدیریت متفکرانه کلانشهر اصفهان بود.
پس از آن شهرداری اصفهان سه دوره برنامه پنج ساله دیگر با نامهای برنامههای اصفهان ۸۵، اصفهان ۹۰ و اصفهان ۹۵ را نیز تهیه کرد؛ به رغم آنکه هریک از این برنامهها در دوره خود پیشرفته و مترقی قلمداد میشد، اما مرور زمان نشان داد که نگاه صلیب، کالبدی و پروژه محور به شهر در کنار عدم نگرش سیستمی به آن و همچنین استفاده نکردن از مشارکت شهروندان به عنوان ذینفعان اصلی این برنامهها، سبب شد برنامهها نتوانند به طور کامل به اهداف موردنظر دست یابند.
در نهایت تجربیات حاصل از تدوین چهار دوره برنامه پنج ساله و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آنها سبب شد تا پنجمین برنامه شهرداری اصفهان با نگرشی جدید و با رویکرد راهبردی تهیه شود.
در این برنامه که برای سالهای ۱۳۹۹-۱۳۹۵ تهیه شد و هم اکنون سال پایانی خود را سپری میکند، تلاش شد نگاه وظیفهای در شهرداری جای خود را به نگاه نتیجه محور دهد که خود گام عظیمی در تغییر نگرش و تحول در برنامهریزی در شهر اصفهان به شمار میرفت؛ به عنوان مثال در این برنامه، به جای برنامهریزی برای اجرای وظایف ذاتی شهرداری از قبیل احداث معابر، ایجاد پارکینگ یا توسعه فضای سبز که با تعریف پروژههای متعدد در موضوعات مختلف همراه بود.
پیامد و نتیجه حاصل از این پروژهها مد نظر قرار گرفت و به این ترتیب در برنامه راهبردی اصفهان ۱۴۰۰، در ابتدا نتیجه مدنظر در شهر در چهارچوب وظایف شهرداری به عنوان هدف قرار میگرفت و سپس پروژهها در راستای این هدف مشخص تعریف میشد؛ به عنوان مثال با توجه به اینکه در این برنامه روانسازی عبور و مرور به عنوان یک هدف راهبردی انتخاب شده بود، مجموعه اقداماتی که در حیطه اختیارات شهرداری اصفهان میتوانست در روانسازی عبور و مرور و کاهش ترافیک انتخاب، اولویتبندی و در نهایت اجرا میشد، بنابراین در این برنامه، دیگر ایجاد معبر، احداث پارکینگ یا توسعه پارک به خودی خود هدف نبود و تمام این پروژهها به شرط اثبات در اثرگذاری در یک نتیجه مشخص نظیر روان سازی عبور و مرور تعریف و اجرا میشد.
با وجود این نگرش پیشرو و همچنین ویژگی ممتاز این برنامه از نظر غنای محتوایی نسبت به برنامههای پیش از آن، عدم شناسایی کامل ذینفعان برنامه در کنار نبود تمرکز کافی در اهداف تعریف شده و عدم تعریف درست شاخصهای سنجش پذیر به منظور ارزیابی میزان تحقق اهداف آن همچنین برخی مشکلات اجرایی و تشدید محدودیتهای منابع مالی بر سرانجام به موقع پروژهها سبب شد اجرای این برنامه با چالشهای متعددی همراه باشد.
با پیش رو گذاشتن نزدیک به ۶۰ سال از نخستین طرح تهیه شده برای اصفهان، میتوان ادعا کرد گنجینهای بی نظیر از تجربیات تدوین طرحها و برنامههای شهری در اصفهان پدید آمده و ماحصل تمام این تجربیات در ششمین برنامه پنج ساله شهرداری اصفهان با نام برنامه راهبردی اصفهان ۱۴۰۵ تبلور یافته است.
این برنامه که برای بازه زمانی ۱۴۰۴-۱۴۰۰ تهیه شده متأخر ترین برنامه شهرداری اصفهان است که با بهرهگیری از رویکردهای نوین برنامهریزی شهری و مشارکت گسترده نخبگان و خبرگان و از همه مهمتر شهروندان اصفهان تهیه شده است.
در برنامه راهبردی اصفهان ۱۴۰۵ که دو ویژگی سنجش پذیری و نتیجه محوری را سرلوحه اقدامات خود قرار داده، چشمانداز ایجاد «اصفهان شهری زیست پذیر و رقابت پذیر» مورد نظر بوده و تلاش شده با ایجاد ترکیبی منطقی از آرمان خواهی و واقع گرایی نه تنها توسعه شهر که تحول در شهرداری نیز مدنظر قرار گیرد.
سیر تحول محتوایی برنامههای تدوین شده، نویدبخش این حقیقت است که کلانشهر اصفهان در مسیر پیشرفت و تعالی قرار دارد.
آسیب شناسی گسترده طرحها و برنامههای شهر اصفهان به درستی نشان میدهد برنامههای درازمدت و کلان نگر، بدون نظرخواهی و مشارکت ذینفعان کلیدی به ویژه عموم شهروندان و بدون در نظر گرفتن خواستهها و مطالبات واقعی ایشان، عملی و اجرایی نخواهند بود.
شهر یک کالبد ساده نیست، بلکه سیستمی باز، اثرگذار و اثرپذیر از دگرگونی ها و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است.
نگرش صرفاً کالبدی به شهر باید از ذهن مدیریت شهری زدوده شده و برنامههای توسعهای شهر باید بر اساس واقعیتهای عینی و نیازها و مطالبات مردمی و البته به صورت متمرکز و راهبردی تهیه شود.
در حقیقت تهیه برنامههای شهری و اجرای آن یک جریان فرایندی و پیچیده است و نمیتوان بدون آیندهنگری و آینده اندیشی با برخوردهای مقطعی و کوتاه مدت با آن برخورد کرد.
امید است با در نظر گرفتن این سیر بلوغ طی شده، برنامه راهبردی اصفهان ۱۴۰۵ بتواند کلانشهر اصفهان را بیش از گذشته در مسیر رشد و شکوفایی قرار دهد.
نظر شما