به گزارش خبرنگار ایمنا، خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود. پیشتر خط بینالمللی فقر یک دلار آمریکا در نظر گرفته میشد اما در سال ۲۰۰۸ بانک جهانی این رقم را ۱/۲۵ دلار بر اساس برابری قدرت خرید سال ۲۰۰۵ تغییر داد.
گام اول در تشخیص فقیر از غیر فقیر معیاری است که بر اساس آن بتوان تعیین کرد چه کسی فقیر است و چه کسی فقیر نیست، این معیار در مطالعات خط فقر نامیده میشود. مارتین راوالیون خط فقر را به صورت مخارجی که یک فرد در یک زمان و مکان معین برای دسترسی به یک سطح رفاه مرجع متحمل میشود تعریف میکند. افرادی که به آن سطح رفاه دسترسی ندارند فقیر و کسانی که به این سطح رفاه دسترسی دارند غیر فقیر تلقی میشوند.
مطالعات تجربی در اقتصاد کلان نشان میدهد در هنگام بروز تورم بالا یا شدید، فقرا فقیرتر شده و ثروتمندان ثروتمندتر. در این صورت شکاف طبقاتی افزایش مییابد و این شکاف منجر به شکاف بیشتر در مصرف میشود. در دو سال اخیر افزایش قیمت مسکن به مراتب بیشتر از رشد عمومی قیمتها و تورم بوده است طبیعی است که در این شرایط فاصله قیمتی ارزانترین مسکن از گرانترین مسکن رشد داشته باشد. در کل افزایش شدید قیمت مسکن منجر به افزایش خط فقر مصرف مسکن شده و خواهد شد. در این بین مدیریت شهری نیز میتواند بر قیمت مسکن در شهرها نقش قابل توجهی داشته و موجب کاهش خط فقر شود در همین رابطه با رضا نصر اصفهانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان گفت و گویی داشتهایم که شرح آن را در زیر میخوانید:
تعریفی از خط فقر و معیارهای اندازهگیری آن ارائه دهید
یکی از موضوعاتی که علم اقتصاد به بررسی آن میپردازد، خط فقر است که در دو معنای عامیانه و تخصصی به کار برده میشود. فردی زیر خط فقر تلقی میشود که نتواند نیازمندیهای اولیه و ضروری شهری خود را تأمین کند، این نیازمندیها شامل مسکن، خوراک و سایر مواردی است که فرد برای زندگی به آن نیازمند است. صحبت در مورد خط فقر در جامعه بیشتر به خط فقر مطلق اطلاق میشود یعنی فردی که نمیتواند نیاز گرسنگی خود را بر طرف کند زیر خط فقر قرار داشته و فقیر محسوب میشود. در تعریف خط فقر مطلق فرد با درآمد روزانه خود نمیتواند شکم خود را سیر کند اما خط فقر نسبی، سطحی از درآمد است که در آن افراد میتوانند نیازمندیهای اولیه زندگی را تأمین کنند. خط فقر نسبی شهری نیز، آن میزان از درآمد است که فرد نتواند نیازمندیهای زندگی شهری از جمله خوراک خود شخص و خانواده تحت تکفلش را تأمین کند، این خوراک باید سبدی از تغذیه سالم و تأمین کننده تمام نیازمندیهای بیولوژیکی فرد باشد همچنین نیاز به لباس و پوشاک، مسکن، هزینههای حمل و نقل، بهداشت، تفریحات سالم و … در حد متوسط جامعه شهری که فرد در آن زندگی میکند، نیز در محاسبه خط فقر شهری نسبی دیده شده است. اگر درآمد به اندازهای نباشد که فرد بتواند این نیازها را تأمین کند فقیر محسوب میشود. درآمدی که میتواند این هزینهها را تأمین مالی کند به عنوان برآورد خط فقر شهری اعلام میشود. در شهرها هزینههای حمل و نقل و مسکن نسبت به روستاها متفاوت است.
چه معیاری برای اندازهگیری خط فقر وجود دارد؟
اختلافاتی وجود دارد که در سبد مصرفی چه مواردی دیده شود، ممکن است برای تأمین نیازمندیهای پروتئینی گوشت دیده نشود و یا حتی تأمین کربوهیدراتها نیز از طریق مواد خوراکی خاص و ارزانتری انجام شود. در شرایط کنونی بهترین سبد مصرفی که درآمد و هزینههای خانوار را محاسبه کرده و در دسترس است همان میزانی است که توسط مرکز آمار اعلام میشود.
عدد ریالی خط فقر اکنون چقدر است؟
عدد ریالی خط فقری که در ۱۴۰۰ اعلام شده بین ۷ تا ۱۰ میلیون تومان است، خط فقر رسمی حدود ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که طوری که فرد بتواند مسکن مناسبی را برای یک خانواده متوسط معمولی تأمین کند. این عدد در شهرهای مختلف متفاوت است. محاسبات خط فقر اکنون تا حدودی سیاسی شده است و کمتر به شیوههای تخصصی انجام میشود. آنچه در علم اقتصاد برای خط فقر تعریف میشود میزانی است که شأن فرد حفظ شود. برای جوامع مختلف پیشرفته در سال ۲۰۱۸ خط فقر در ماه بین دو تا سه هزار دلار برآورد شده است.
وظیفه دولتها در بهبود خط فقر چیست؟
وظیفه دولتها در ادبیات علم اقتصاد، حداکثر کردن رفاه مردم است؛ بر این اساس نظریات نسل اول اقتصاد رفاه در علم اقتصاد نوین رایج شده است و بر اساس آن دولت وظیفه حداکثر کردن سطح اقتصاد و رفاه مردم را دارد. در نظریات نسل دوم اقتصاد، دولتهای بوروکراتیک صرفاً با شعار حداکثر کردن رفاه مردم وارد عرصه شده اما در عمل اهداف دیگری از جمله حداکثر کردن رفاه جناح، بخش و کارمندان خودشان دارند بنابراین باید توجه داشت اهداف دولت بر اساس کدام دسته از نظریات تعریف شده و عملکرد آن مورد بررسی قرار گیرد.
پیش بینی شما از روند خط فقر در سال ۱۴۰۰ چیست؟
یکی از مشکلاتی که در علم اقتصاد وجود دارد آن است که واقعیتها را بیان میکند، این واقعیتها را نمیتوان با دستورالعمل و بخشنامه کتمان کرد. همانطور که در فیزیک، آب در شرایط آزمایشگاهی در دمای ۱۰۰ درجه سانتیگراد به جوش میآید و در شرایط غیر استاندارد این عدد تا حدودی تغییر میکند، در علم اقتصاد نیز با توجه به شرایط موجود ممکن است پیشبینیها تا حدودی تغییر کند. پیش از سال ۱۴۰۰، تورمهای سرکوب شده و انباشتهای در برخی قیمتهای تمام شده به وجود آمده است همانطور که قیمت نهادهها افزایش یافت اما به دلایلی قیمت نهایی کالاها افزایش نیافت. به نظر میرسد منطقی است که در این سال با گران شدن کالاهایی که تولید آن وابسته به نهادههای وارداتی است رو به رو شویم بنابراین پیش بینی میشود در سال جاری هزینههای خانوار افزایش یابد، البته این افزایش به میزانی که در سالهای گذشته چشمگیر بود نخواهد بود و با شیب ملایمی اتفاق میافتد. بر اساس آموزههای علم اقتصاد این اتفاق قابل پیشبینی است زیرا قیمت نهادهها، دست مزدها، حمل و نقل و … با توجه به کاربر بودن بسیاری از کالاها در کشور با افزایش قیمت مواجه خواهیم بود.
آیا انتخابات ریاست جمهوری میتواند تأثیری بر روند خط فقر داشته باشد؟
این موضوع وابسته به انتظارات جامعه است. اگر انتظارات در انتخابات این باشد که دولت جدید با هدف بهبود رفاه مردم سر کار آید و این انتظار در آحاد جامعه ایجاد شود انتخابات میتواند تأثیر جدی بر خط فقر داشته باشد، آنچه جامعه آن را انتظار داشته باشد در جامعه موجب تغییرات میشود. اگر دولت جوان انقلابی با رویکرد افزایش رفاه در جامعه بر سر کار آمده و این انتظار نیز در مردم ایجاد شود روند افزایش قیمتها کند شده و موجب ایجاد ثبات در اقتصاد شده که به بهبود روند خط فقر نیز کمک میکند.
انتظارات تورمی چه تأثیری بر خط فقر دارد؟
طبیعی است که انتظار افزایش قیمتها منجر به افزایش خط فقر نیز خواهد شد، اگر پیشبینی این باشد که در شش ماه دوم سال، اقلام خوراکی افزایش خواهد یافت خط فقر نیز افزایش خواهد یافت.
آیا نااطمینانی در جامعه نیز میتواند منجر به افزایش خط فقر شود؟
نااطمینانی را اگر در هزینههای شغلی بررسی کنیم، زمانی که فرد در شغل خود دغدغه امنیت داشته باشد برای رفع این دغدغه هزینه میکند؛ اگر انتظار داشته باشیم احتمال دزدی برای ماشین وجود دارد، بر آن دزدگیر نصب میکنیم که هزینه ماشین را افزایش میدهد. این هزینههای اضافه موجب بالا رفتن قیمت تمام شده میشود؛ در جامعه نیز وجود هرگونه نااطمینانی منجر به هزینهکردهای جانبی میشود، بنابراین نااطمینانی منجر به افزایش قیمتها و در نتیجه افزایش خط فقر خواهد شد.
در کلانشهرها، انتخابات شوراها و پارلمان شهری میتواند تأثیری بر خط فقر داشته باشد یا خط فقر باید در سطح کلان بررسی شود؟
یکی از مهمترین فاکتورهای محاسبه خط فقر در شهرهای بزرگ قیمت و هزینه تأمین مسکن است. در کلانشهرها حدود ۵۰ درصد هزینه خانوار به هزینه مسکن اختصاص دارد. اگر انتظار داشته باشیم شورای شهر بر مبنای اصول و رویههای علمی شهر را اداره کند، عمده تأمین مالی شهرداری از محل مسکن است که اگر منجر به با ثبات شدن هزینههای تأمین مسکن شود بر خط فقر نیز اثرگذار خواهد بود. اگر در تورمهای مسکن با هزینههایی که از طرف شهرداریها طلب میشود رو به رو نباشیم هزینه مسکن کاهش مییابد که به نفع جامعه است و منجر به بهبود خط فقر شهری میشود.
ثبات در این بخش و سیاستهای ابلاغی شهرداریها که توسط شورای اسلامی شهر دیکته میشود اگر تورمزا نباشد میتواند در خط فقر شهری اثرگذار باشد. از طرف دیگر قیمت تمام شده کالاها در شهرها از جمله ارزاق عمومی، شامل هزینههای توزیع و مکان میشود به این معنا که افزایش هزینههای شهرداری از جمله پارکینگ و … بر اجاره مغازهها تأثیر گذاشته که در نهایت قیمت تمام شده کالاها را نیز افزایش میدهد.
نظر شما