به گزارش خبرنگار ایمنا، معیارهای تبدیل روستا به شهر، به خصوص در حوزههای فرهنگی و اجتماعی در هر کشوری متفاوت است. تعدادی از کشورها برای تبدیل شدن یک روستا به شهر، قوانین سختگیرانهای اعمال میکنند در حالی که برخی از آنها راه را برای تبدیل شدن یک سکونتگاه روستایی به شهر هموار کردهاند. به طور کلی ملاک جمعیت تقریباً در تمامی کشورهای دنیا مورد توجه است اما در کشور ما علاوه بر جمعیت، معیارهای دیگری نیز در نظر گرفته شده است نتیجه آنکه شهرهای کشور در سال ۷۵، حدود ۶۰۰ مورد بوده است اما در حال حاضر بیشتر از هزار و ۳۰۰ شهر وجود دارد. در گفتوگو با «سعید زنگنه»، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری و دانشیار دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران، جدیدترین معیارهای تبدیل روستا به شهر در ایران و جهان و مزایا و معایب آن را بررسی کردیم که متن آن را در ادامه میخوانید:
ملاک تبدیل روستا به شهر در ایران چیست؟
اولین معیار تبدیل روستا به شهر جمعیت است. معیارها برای تعیین یک سکونتگاه به عنوان شهر قبل از انقلاب ۵ هزار نفر جمعیت بود تا اینکه در سال ۶۲ این معیار به ۱۰ هزار نفر تغییر کرد. این معیار تا زمان سرشماری سال ۶۵ مورد توجه بود و بعد از آن دوباره تغییر کرد و به ۴ هزار تا شش هزار نفر تقلیل پیدا کرد؛ روستاها در استانهای پرتراکم در صورتی که شش هزار نفر جمعیت داشته باشند به شهر تبدیل میشوند و روستاها در استانهای کم تراکم مثل کرمان نیز در صورتی که چهار هزار نفر جمعیت داشته باشند تبدیل به شهر خواهند شد. اواخر سال ۸۹ معیار تبدیل روستا به شهر به سه هزار و ۵۰۰ نفر تغییر پیدا کرد و بر این مبنا چنانچه روستایی این میزان جمعیت داشته باشد، درخواست تبدیل شدن به شهر را میدهد و استانداری و وزارت کشور آن روستا را به شهر تبدیل میکند.
دومین معیار برای تعیین یک روستا به عنوان شهر تقسیمات اداری و سیاسی است. برخی روستاها معیار جمعیت برای تبدیل شدن به شهر را ندارند اما مرکز شهرستان هستند. مرکز شهرستان حتماً باید شهر باشد بنابراین بزرگترین روستای شهرستان باید تبدیل به شهر شود، فارغ از اینکه جمعیت آن به چه میزان باشد. ۳۱ استان در کشور به ثبت رسیده است که همگی نیازمند شهرستان هستند. زمانی که استانی ثبت شد، بسیاری از روستاها و مناطق کوچک آن تبدیل به شهر میشود و مجموعه چند شهر و روستا، شهرستان را تشکیل میدهد. با توجه به اینکه شهرستان نیازمند بخش است، معیار باز هم تقلیل پیدا کرد و روستاهای مرکز بخش نیز فارغ از تعداد جمعیت آنها، تبدیل به شهر میشود. این مراکز جمعیتی به جای شورای روستا صاحب شورای شهر میشوند و در آمار جمعیتی شهرها به حساب میآیند.
سال ۸۹، علاوه بر دو معیار ذکر شده، معیاری تحت عنوان روستاهای واجد شرایط نیز به معیار تبدیل روستا به شهر اضافه شد. در نظر گرفتن چنین معیاری، فرآیند انتخاب یک روستا به عنوان شهر را کاملاً سلیقهای کرد. طی یکی دو دهه اخیر، تقریباً هر روستایی که درخواست شهر شدن داشت تبدیل به شهر شد و میتوان گفت طی ۲۰ سال اخیر، هر ۷ تا ۸ روز یک شهر به تعداد شهرها و نظام سلسله مراتب شهری کشور اضافه شده است. در پی این تصمیم تعداد زیادی روستاهایی که جمعیت آنها کمتر از ۳ هزار و ۵۰۰ نفر بود تبدیل به شهر شد.
این معیارها تا چه اندازه قابل قبول است؟
کم جمعیتترین شهر ایران، شهر سومار در استان کرمانشاه است که تنها ۹ نفر جمعیت دارد. انتخاب سومار به عنوان شهر به دلیل موقعیت استراتژیک این شهر و به منظور نگهداشت جمعیت انجام شده است. شهر گزنگ در شمال کشور نیز تنها ۱۷۵ نفر جمعیت ساکن و بومی دارد اما گزنگ به دلیل وجود جاذبههای گردشگری به شهر تبدیل شده است و ممکن است جمعیت غیر ساکن آن ۵ هزار تا ۱۰ هزار نفر باشد. به طور کلی یک سوم شهرها، یعنی حدود ۴۰۰ شهر از شهرهای کشور زیر معیار جمعیتی تعیین شده، یعنی ۳ هزار و ۵۰۰ نفر قرار دارند. این روستاهای تبدیل شده به شهر از نظر ساخت، بافت، پوشش ساکنان و فرهنگ شهرنشینی، هیچ تفاوتی نسبت به قبل نکردهاند، صرفاً تابلو روستا برداشته شده و به جای آن تابلوی شهر گذاشته شده است. البته برخی از این روستاها، میان راهی هستند، جاذب گردشگر بودهاند و تعدادی دیگر نیز حوزه نفوذ چندین روستا هستند بنابراین ظرفیت خوبی برای رشد داشتهاند و توانستهاند جاذب جمعیت باشند اما بسیاری دیگر قابلیت، ظرفیت و معیار شهر شدن را نداشتهاند. اخیراً معیار سلیقهای برای تبدیل روستا به شهر تعدیل شده و در این خصوص تجدید نظرهایی شده است. متأسفانه در مرحله اجرا نیز معیار جمعیتی تعیین شده در کشور (۳ هزار و ۵۰۰ نفر) در تبدیل روستا به شهر رعایت نمیشود و ما در حال حاضر ۴۰۰ شهر اضافه در نظام سلسله مراتب شهری خود داریم. به علاوه بسیاری از معیارهای تعیین شده نیز مطابق با معیارهای جهانی نیست. معیارهای سازمان ملل و سازمانهای بین المللی و بسیاری کشورهای دنیا ۱۰ هزار نفر است به علاوه جمعیت کشور ما در حال افزایش است و قاعدتاً باید معیار جمعیتی برای تبدیل شدن روستا به شهر بالاتر باشد.
تعیین این معیارها چه مزایا و معایبی برای روستاهای کشور داشته است؟
موضوع تبدیل روستا به شهر در قالب مقالات بسیاری بررسی شده است. در برخی موارد معایب تبدیل روستا به شهر بیشتر از مزایای آن بوده و در برخی دیگر مزایای تبدیل شدن به شهر، بیشتر از معایب آن بوده و دقیقاً برای هر روستایی متفاوت است. تعدادی از محققان معتقد هستند به لحاظ اقتصادی موقعیتهای شغلی مناسبی برای برخی ساکنان روستاهای تازه تبدیل شده به شهر، ایجاد شده است زیرا ادارات در حوزههای مختلف تقسیم میشود در حالی که شغل عمده ساکنان برخی روستاهایی که تبدیل به شهر شدهاند، کشاورزی و دامداری است که جلوی آوردن دامهای آنها به منازل مسکونی گرفته میشود زیرا بر طبق قانون دامها اجازه ورود به شهر را ندارند. به طور کلی مزایا و معایب متفاوت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای روستاهایی که تبدیل به شهر شدهاند در نظر گرفته شده است.
معیارهای جهانی تبدیل روستا به شهر چیست؟
در سایر کشورهای دنیا نیز معیار جمعیت برای تبدیل شدن روستا به شهر مورد توجه است اما این معیار در هر کشوری متفاوت است. به طور مثال در کشوری مثل دانمارک، جمعیت ۲۵۰ نفر برای تبدیل روستا به شهر ملاک است در حالی که در کشوری مثل ژاپن، ملاک تبدیل روستا به شهر جمعیت ۵۰ هزار نفر است. معیار جمعیتی در دنیا رنج متغیری دارد و هر کشور بر اساس ساختار سیاسی، وسعت کشور، جمعیت کشور و نظام تقسیمات سیاسی، معیار جمعیتی را برای شهر شدن در نظر گرفته است اما عدد ۱۰ هزار نفر در بسیاری از کشورها استفاده میشود. برخی کشورهای دنیا معیارهای دیگری برای تبدیل شدن روستا به شهر دارند، به طور مثال به روستاها زمانی در حدود ۵ تا ۱۰ سال میدهند تا امکانات و خدماتی ایجاد کنند و چنانچه روستا در سطحی از استانداردهای رفاهی و خدماتی، درمانی و بهداشتی، آموزشی، ورزشی و فضای سبز، جذب سرمایه گذاری و اشتغال قرار گرفت، تبدیل به شهر میشود. به طور کلی معیارهای متفاوتی در سراسر دنیا مورد توجه است.
گفت و گو از بهناز عرب زاده خبرنگار سرویس شهرهای ایران خبرگزاری ایمنا
نظر شما