به گزارش خبرنگار ایمنا، مریم فریمانی دارای کارشناس ارشد روانشناسی ورزش و فارغالتحصیل سال ۹۲ از دانشگاه آزاد واحد خوراسگان است. این روانشناس ورزشی سال ۹۱ همراه با ادامه تحصیل کار خود را در کنار هیئت جانبازان و معلولان و تیم بوچیا شروع کرد.
او با ورزشکاران دو و میدانی، وزنه برداری و تیم فوتسال بانوان، تیم گلبال بهزیستی و تیم تنیس روی میز کار کرده است و سال ۹۳ به عنوان روانشناس تیم والیبال نشسته بانوان ذوب آهن انتخاب شد.
فریمانی اعتقاد دارد یک ورزشکار در کنار مربی بدنساز، فیزیوتراپ و.. نیاز به روانشناس ورزشی هم دارد، خبرنگار ایمنا گفت و گویی با این روانشناس ورزشی داشته که در ادامه میخوانید:
روانشناسی در ورزش تا چه میزانی اهمیت دارد؟
سال ۹۰ روانشناسی ورزشی توسط دکتر واعظ موسوی، پدر علم روانشناسی ورزش و دکتر نمازی زاده پدر علم تربیت بدنی به صورت آکادمیک و دانشگاهی در ایران پایهریزی شد، اما زیر ساخت کامل آن در کشور ما آماده نیست و با مشکلات زیادی رو به رو هستیم.
همانطور که مسائل فیزیکی، تاکتیکی و جسمانی برای ورزشکار مهم است، بحث روانی هم اهمیت زیادی دارد. در قرنی زندگی میکنیم که نمیشود تنها به آمادگی جسمانی، تکنیکی و تاکتیکی ورزشکار اکتفا کنیم و بگوییم بازیکنانی که از لحاظ جسمانی در سطح آمادگی کامل هستند میتوانند در میدان هم عملکرد خوبی داشته باشند. زمانی که فکر، پشت یک قضیه نباشد نتیجه لازم دریافت نمیشود. وقتی هیجانات کنترل نشود، مدیریت ذهنی و تصمیمگیری درست نباشد، از قدرت بازو هم نمیتوان به درستی استفاده کرد. ورزشکارانی که روی بحث روانی کار میکنند از دیگر ورزشکاران جلوتر هستند. در حال حاضر تیمهایی در مسابقات پیروز هستند که قدرت ذهن و آرامش روان بیشتری دارند وگرنه از نظر تکنیک و تاکتیک همه تیمها تقریباً در یک سطح کار میکنند.
در ایران چقدر به روانشناسی ورزش اهمیت داده میشود؟
تیمهای ورزشی به خاطر اینکه با روانشناسی در ورزش آشنایی لازم را ندارند فکر میکنند روانشناس حکم عصای جادو را دارد و وقتی تیم در آخر جدول بحران زده شده به یاد میآورند که چیزی به نام روانشناس ورزشی هست و میتوانیم از آن استفاده کنیم در صورتی که روانشناس ورزش مانند سرمربی تیم باید حداقل فرصت سه ماهه داشته باشد تا بتواند بازیکنان را ارزیابی کند و بعد از مقدمات اولیه طبق برنامهریزی مشکلات روحی و روانی تیم را برطرف کند. یک روانشناس در کنار مربی مهارتهای ذهنی را به ورزشکاران برای بهتر شدن عملکرد تکنیکی یاد میدهد.
روانشناس ورزشی میتواند کمک زیاد به ورزشکار بکند ولی در ایران به این موضوع اهمیتی داده نمیشود، وقتی با مسئولان راجع به روانشناس برای تیم صحبت میکنیم به دلیل عدم شناخت یا عدم بودجه کافی یا هر دلیل دیگری، میگویند ورزشکار به فیزیوتراپ، بدنساز و.. نیاز دارد، ما هم به عنوان روانشناس ورزش منکر این قضیه نیستیم فقط میگوئیم باید یک تیم فنی کامل در کنار ورزشکار باشد.
زمانی که روانشناس ورزشی در یک تیم حضور دارد فقط به بازیکن کمک میکند یا میتواند به اعضای کادر فنی و سرمربی هم کمک کند؟
بعضی مواقع مربی هم نیاز به حمایت روانشناختی دارد و میتواند در بحث ارتباطات با بازیکنان از روانشناس کمک بگیرد.
معلولان نسبت به افراد سالم شرایط خاصتری دارند، بین این دو قشر کدام بیشتر در ورزش به روانشناس نیاز دارند؟
شرایط معلولان خاص است، اما در مواقعی توانمندی و امید به زندگی و انگیزه به ورزش آنها بیشتر از افراد سالم است. در کل برای بحث روانشناس ورزشی نمیتوانم بگویم معلولان بیشتر به آن نیاز دارند یا افراد سالم، بلکه بستگی به شرایط دارد. معلولی داریم مانند زهرا نعمتی که سالم بود، اما در اثر سانحهای معلول شده و در حال حاضر هم کار میکند، دختر قوی است و هر زمانی نیاز به روانشناس داشته باشد استفاده میکند، اما بعضی مواقع ورزشکارانی هستند که به دلیل عدم آگاهی یا اینکه نمیخواهند کمک روانشناس را داشته باشند هیچ گامی در این زمینه برنمی دارند.
یک روانشناس ورزشی چگونه با بازیکنان و ورزشکاران ارتباط برقرار میکند؟
جلسه اول دیدار با ورزشکار و مقدمه کار خیلی مهم است که میتواند زیر ساخت یک ارتباط خوب بین ورزشکار با روانشناس و روانشناس با تیم باشد. روانشناسانی که حرفهای نیستند و به حرفه خود آگاهی ندارند در گام اول که برقراری ارتباط با ورزشکار است دچار مشکل میشوند.
با ورزشکاران معلول چگونه کار میکنی؟
زمانی که وارد تیمی میشوم ابتدا تیم را ارزیابی میکنم بعد از آن سطح توقعاتی که از روانشناس دارند را میپرسم و با مربی صحبت میکنم و میگویم در چه حد میتوانم کمک تیم باشم. کار با تیمها و رده سنیهای مختلف متفاوت است که بر اساس شرایط برنامهریزی میکنم.
از زمانی که تیم تشکیل میشود روانشناس همراه ورزشکاران باشد تأثیر بیشتری نسبت به وقتی که روانشناس از اواسط فصل وارد تیم شود دارد؟
یک روانشناس ورزش بهتر است از اول فصل که تیم شکل میگیرد حضور داشته باشد، اما اگر از اواسط فصل هم آمد قطعاً تأثیرگذار است ولی عملکرد لازم را ندارد که بهتر است روانشناسان ورزشی قبول نکنند از اواسط فصل به تیمی بروند یا اگر هم قبول میکنند به سرمربی و کادر تیم بگویند تا چه حدی میتوانند کمک کنند و سطح توقعات را بالا نبرند.
تیمهایی که روانشناس ورزشی ندارند چگونه اتحاد و همدلی را به وجود میآورند؟
حواشی تیمها زیاد است، یکی بودن تیمها را نمیتوان در ظاهر دید زیرا برخورد آنها در خوابگاه، تمرین و هتل را با یک دیگر نمیبینیم. سرمربی و اعضای کادر فنی به هر شکلی سعی میکنند حواشی را جمع کنند و فصل را به پایان برسانند.
برخی تیمها هستند به فینال که میرسیند دچار فروپاشی میشوند زیرا کادر فنی و سرمربی دیگر نتوانستند حواشی را جمع کنند. حاشیه در تیمهای باشگاهی آقایان و بانوان وجود دارد و فقط در تیمهای ملی به دلیل اینکه در بحث روانشناس کار میشود، حاشیه کمتر است.
درست است که میگویند آقایان در ورزش اتحاد بیشتری دارند و بانوان با یکدیگر کنار نمیآیند؟
تفاوت جنسیتی و فرهنگی که در آن بزرگ شدیم در ورزش هم بی تأثیر نبوده است، بانوان یک سری ویژگیهای خاصی مثل حساسیت و ریزبینی دارند که واکنش آنها نسبت به برخی مسائل خاص تر است و مواردی که برای بانوان اهمیت دارد برای آقایان اهمیت ندارد و بینندهای که از بیرون نگاه میکند فکر میکند انسجام آقایان بیشتر است در حالی که همه اینها به نحوه مدیریت تیمها برمیگردد.
گفت و گو از: کیمیا گلپیرا _ خبرنگار سرویس ورزش ایمنا
نظر شما