به گزارش خبرنگار ایمنا، با احراز تخلف آکادمی کیا در استفاده از بازیکن صغر سنی از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و صدور حکمی نسبتاً سنگین، بحث بسیاری از محافل در خصوص مهدی مهدوی کیا به عنوان مالک آکادمی کیا بالا گرفت. اسطوره سابق تیم ملی و لژیونر هامبورگ برخلاف آنچه در این سالها از او نوشته و درباره آن ادعا میشد، به یکباره با محکومیت در تخلفی روبرو شد که با شخصیت ساخته شده از او توسط رسانهها در این سالها فاصله زیادی داشت.
این در واقع روایت هزاران اسطوره سازی از آنهایی است که روزی به واسطه دانش فنی یا هنرنمایی شان در مستطیل سبز، محبوب سکوها شدند و انباشتی از القاب و صفات خوب را بی ارتباط به مهارت شان در حوزه تخصصی خودشان، دریافت کردند؛ یکی را جلوی نامش "خان" نوشتند و دیگری را نماد فوتبال پاک خواندند، بی آنکه قضاوت نسبتاً درستی نسبت به او داشته باشند. مهدوی کیا هم یکی از دهها بازیکنی بود که به واسطه حضورش در نسل طلایی ۹۸ و پوشیدن سالها پیراهن پرسپولیس از شهرت و محبوبیت خاصی میان فوتبال دوستان ایرانی برخوردار شد.
هر چند نمیتوان به روشنی گفت که کارنامه اخلاقی مهدوی کیا سفیدتر یا سیاهتر از چیزی است که در این سالها توسط برخی رسانهها و طرفداران رویش پا فشاری شده، اما قطعاً اسطوره پردازی بیش از حد، نتایج خوبی به همراه نخواهد داشت. فراموش نکنیم مهدوی کیا چندی پیش قرار بود در کنار علی کریمی، برای حضور در فدراسیون فوتبال تلاش کند و توسط کریمی، به عنوان نایب رئیس او معرفی شد اتفاقی که اگر رخ داده بود شاید امروز پرونده تخلف آکادمی کیا هرگز در چنین مسیری قرار نمیگرفت.
امروز باید علی کریمی و فوتبالیهایی که از او حمایت کردند، توضیح موجهی درباره پرونده آکادمی کیا داشته باشند چرا که خیلیهایشان راه فوتبال پاک در ایران را محدود به حضور همزمان کریمی و مهدوی کیا در فدراسیون میدانستند. حتی همانهایی که احسان حاج صفی را به خاطر رأی به نامزدی غیر فوتبالی محکوم میکردند، باید دلایل واضحی برای رفتارشان داشته باشند؛ چرا که حتی اگر از حق انتخاب آزادانه هر شخص صرفنظر کنیم، این همه اصرار روی علی کریمی که حتی حاضر به ارائه یک برنامه شخصی نشد و مهدوی کیا که حالا به اتهامی در فوتبال پایه محکوم شده، رأی می داده است؟
آیا این همه سال تعریف و رؤیاپردازی از آکادمی کیا نتیجهای غیر از افزایش شهریه چند میلیون تومانی آن داشته است؟ انگار هیچ کسی تاکنون قدم از قدم برای فوتبال پایه برنداشته و در میان این تاریکی مهدوی کیا و آکادمی اش ظهور کردهاند چرا که چند اردو در اروپا داشتهاند!
قبول که مهدوی کیا قطعاً مهاجمی فوق العاده با سانترهایی فراموش نشدنی است. او لژیونر موفق فوتبال ایران در هامبورگ و پرسپولیسی محبوب سکوها بوده است اما هیچ یک از این مسائل قرار نیست روی واقعیت سرپوش بگذارد. شیرینی سه ضرب او از نیمه تا محوطه آمریکا که پیروزی در دیدار قرن برای تیم ملی را رقم زد، هرگز کم نشده و نخواهد شد ولی باید باور کنیم هیچ یک از این مسائل، نمیتواند معیار خوبی برای قضاوت کارنامه بازیکن یا مربی در خارج از مستطیل سبز باشد. شاید وقت آن رسیده که در خرج الفاظ و لقبهای بزرگ برای چهرههای فوتبالی، خساست بیشتری به خرج دهیم تا دیگر شاهد چنین پارادوکسهایی نباشیم چرا که با مشاهده موارد مشابه در سالهای اخیر، باید فهمیده باشیم که روزگار اسطوره سرایی، سر آمده است!
نظر شما