"سیمین دانشور" فریاد بی صدای زن ایرانی

او در داستان‌هایش فریاد زن ایرانی بود که بی‌صدا اما هوشمندانه بر تبعیض و تحقیر می‌شورید و تلاش می‌کرد تا این حقیقت را ثابت کند که زن یا مرد بودن ملاک برخورداری از امکانات اجتماعی، حضور در عرصه‌های مدیریتی و سیاسی و علمی نیست.

به گزارش خبرنگار ایمنا، زنان در طول تاریخ ۱۰ هزار ساله ایران همواره نقش آفرین عرصه‌ها و آوردگاه‌های ماندگاری بوده‌اند که حضور در آن‌ها کمتر از عهده مردان بر می‌آید. البته آنان نیز همچون مردان ایفاگر نقش‌های منفی و مثبت بسیاری بوده‌اند، اما در مجموع اقدامات آنان در بزنگاه‌های تاریخی تا حد زیادی تعیین کننده سرنوشت یک سلسله، افراد تأثیرگذار یا حتی کشور بوده است.

زنانی همچون یوتاب و آرتمیس مستقیماً در کارزار دفاع از آب و خاک ایران جانبازی کردند و گاه زنانی مانند مارتا با پرورش فرزندانی چون شاه اسماعیل اول صفوی، سرنوشت ایران و ایرانی را به کلی تغییر داده‌اند؛ اما حضور زنان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و هنری در ۱۵۰ سال اخیر و با ترویج اندیشه‌های نو گرایانه تا حد زیادی دگرگون شده است. زنان بسیاری کوشیدند و گاه جنگیدند و ماحصل کارشان آن شد که دیدگاه عمومی نسبت به زنان تغییر کرد و علاوه بر فرزند آوری و پرورش نسل‌های آینده رسالت‌های علمی و اجتماعی و سیاسی نیز برای آنان تعریف شد، البته در این راه مردان فرهیخته‌ای نیز بودند که دانستند اعتلای همه‌جانبه جامعه در گرو رشد جایگاه و شخصیت زنان و مردان در کنار همدیگر است و به این سبب به جنبش‌های زنانه پیوستند و از آن دفاع کردند.

از عرصه‌هایی که زنان معاصر ایرانی در آن طبع آزمایی کردند و اتفاقاً در آن به قله‌های بزرگی نیز دست یافتند، نویسندگی بود. سلسله زنان نویسنده ایرانی در یک و نیم قرن گذشته با خلق آثاری بدیع در قالب داستان، رمان و نمایشنامه در ژانرهای کمدی، درام، حماسی، اجتماعی و تاریخی بر غنای فرهنگ و ادب پارسی افزودند.

یکی از زنان نام‌آور ایرانی در ادبیات معاصر، "سیمین دانشور" است. او در سال ۱۳۰۰ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. "محمدعلی دانشور" پدر سیمین، پزشک بود و "قمر السلطنه حکمت" مادرش، مدیر هنرستان دخترانه و نقاش. همین محیط علمی و فرهنگی کافی بود تا سومین فرزند خانواده، دختری شود در تبار اهل دانش و هنر که به همت طبع منیع و تلاش والا نامش تا ابد بر تارک ادب ایران‌زمین بدرخشد.

سیمین دانشور دکترای زبان و ادبیات فارسی داشت و در دانشگاه تهران، زیباشناسی درس می‌داد. او را نخستین زن ایرانی می‌دانند که به صورت حرفه‌ای داستان‌نویسی کرد. او در داستان‌هایش فریاد زن ایرانی بود که بی‌صدا اما هوشمندانه بر تبعیض و تحقیر می‌شورید و تلاش می‌کرد تا این حقیقت را ثابت کند که زن یا مرد بودن ملاک برخورداری از امکانات اجتماعی، حضور در عرصه‌های مدیریتی و سیاسی و علمی نیست و تنها لیاقت و کاردانی و شایسته در سایه جهت و تلاش است که صف لایقان اعتلا را از سایرین جدا می‌کند.

او در نخستین مجموعه داستان‌هایش با عنوان "آتش خاموش" دختری احساساتی و گاه فضل فروش را به نمایش می‌گذارد. اما به عقیده نگارنده اوج جهان‌بینی زنانه سیمین در مجموعه "شهری چون بهشت" و در قالب ۱۰ داستان نمود یافته است؛ بویژه آنجا که زنی بی‌سواد از عشق شوهر پزشک خود به زنی دیگر باخبر می‌شود و سیمین که داستان را به سبک دانای کل روایت می‌کند می‌کوشد احساسات و عواطف شخصیت‌ها را به گونه‌ای هنرمندانه و ظریف، بازگو کند. سیمین دانشور در مجموعه داستانی "به کی سلام کنم؟ " که در سال ۱۳۵۸ منتشر شد، بیشترین اثر را بر نویسندگان پس از خود داشت.

اما اوج شهرت سیمین دانشور به سال ۱۳۴۸ رمان "سووشون" باز می‌گردد؛ او در این داستان رئالیسم و سمبولیسم را به هم می‌آمیزد و با روایت داستانی آمیخته با حقیقت و بهره‌گیری از تمثیل، لایه‌های اجتماعی را مورد کنکاش و زبان حال آن‌ها را بیان می‌کند.

به هر روی سیمین دانشور مانند هر انسان دیگری، تلفیقی بوده از نقاط قوت و ضعف که البته نقاط قوت کارهایش به مراتب بیشتر و نمایان‌تر است. او حتی در مجموعه داستانی "ساحل سرگردانی" که برخی منتقدان را دلسرد کرد نیز نوگرایی دارد و می‌کوشد حرفی تازه بزند. اما به عقیده نگارنده سیمین دانشور در همه آثارش از رسالتی که برای خود قائل بوده دور نشده است؛ او تلاش کرده جایگاه حقیقی زن ایرانی را نشان دهد، جایگاهی که از سویی فراتر از اندیشه‌های متعصبانه و از سویی والاتر از تفکرات منحط فمینیسم لیبرالیستی باشد. او زن ایرانی را در مقام مادری مدبر، فعال اجتماعی کارآزموده و دانشمندی فرهیخته می‌خواهد که تنها ثمره وجودش خدمت به نوع بشریت است.

یادداشت از: عباس صادقی،  خبرگزاری ایمنا

کد خبر 488926

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.